جوان ایرانی؛ جامانده از مدیریت کلان کشور
حسام گودرزی - دبیرکل انجمن دهه شصتیهای ایران
هنگامی که صحبت از کشورهای پیشرفته و توسعه نیافته جهان و تفاوت هایشان میشود، برای بسیاری از ما پیشرفتها و تفاوتهای امکانات و فناوری هایشان در ذهن مان تداعی میگردد، اما شاید مهمترین وجه تمایز جهان پیشرفته با کشورهایی نظیر ما، نه از باب اقتصادی، فناوری و ثروت است که بیشتر از لحاظ فرهنگی و اخلاقی است.
اینکه شالوده و فونداسیون یک کشور مترقی بر اساس فرهنگ و اخلاق بنا شده است، تا سالیان گذشته برای عوام کشورمان چندان باورپذیر نمینمود و تنها وجوه مادی تفاوتهای ما و جهان پیشرفته برایشان قابل توجه بود؛ ولیکن امروزه بسیارند کسانی که این تفکر را پذیرفتهاند که تا زمانی که اخلاق و فرهنگ، مترقی و پیشرفته نگردند، هر میزان که در ثروت و اقتصاد کشور رشد حادث شود، مانند آن است که ساختمانی بدون پی ریزی ساخته شود که از یکسو هر لحظه امکان آوار شدن هر آنچه که ساخته شده، وجود خواهد داشت و از سوی دیگر ماندگاری آنچه برپاشده، بسیار کوتاه خواهد بود.
نگاهی به تاریخ چند دهه گذشته کشورمان اثباتکننده این واقعیت است که بزرگ شدن اقتصاد بدون در نظر داشتن فرهنگ و اخلاق؛ تنها باعث بزرگتر شدن ناهنجاریها و تخلفات در قالب اختلاس، رشوه، باندبازی، مال اندوزیهای نا مشروع و... شده است.
در خصوص فرهنگ یک جامعه، زوایای بسیاری قابل بررسی است، اما آنچه اینجا مورد توجه است، فرهنگ اعتماد و اعتقاد به جوانان بر اساس فضیلت سالاری و موضوع پرورش و استفاده از نیرویهای جوان در سطوح بالای مدیریتی است. اعتمادی که در سالهای ابتدایی انقلاب چرخهای کشور را در تمامی شئون، در شرایط جنگی و کمبود شدید امکانات، به پیش برد ولی هر چه گذشت این باور کمرنگ تر و کمرنگ تر شد.
در جهان امروز در سطوح عالی اجرایی، مدیران نخبه جوان در کشورهای جهان اول در حال خدمت به جامعه و کشور خود هستند. نمونهای از ایشان زباستین کورتس نخست وزیر اتریش است که در سن ۳۴ سالگی ۴ سال است که زمام امور در مسند ریاست قوه اجرایی کشورش را عهده دار است. وی قبل از سمت نخست وزیری، هنگامی که تنها ۲۷ سال سن داشت وزیر امور خارجه اتریش گردید.
از این نمونهها در بسیاری از جوامع بسیارند؛ در حوزه سیاست سانا مارین نخست وزیر ۳۵ ساله فنلاند، جاسیندا آردرن نخست وزیر ۳۹ ساله نیوزلند، اولکسی هونچاروک نخست وزیر ۳۵ ساله اوکراین و... و در حوزه اقتصاد، بر اساس فهرست سالانه مجله فوربس از میلیاردرهای دنیا که به تازگی منتشر شده است، نشان دهنده این واقعیت است که بعضی از بزرگترین یا جالبترین شرکتهای فناوری را میلیاردرهای ۲۰ یا ۳۰ ساله اداره میکنند. این فهرست نشان میدهد که ۲۸ نفر از جوانترین میلیاردرهای دنیا در صنعت فناوری در قالب مدیران ارشد فعالیت دارند.
و اما در کشورمان ایران، بسیاری از جوانان و همسالان این مدیران، هنوز در ابتداییترین امور زندگی خود جا ماندهاند و تفاوت دهه شصتیهای ایران و متولدین مقارن ایشان در دهه هشتاد میلادی در اروپا و امریکا، در این خصوص قابل قیاس نیست. در حالی که در کشورهای پیشرفته جوانان بسیاری همچون کورتس، در عرصههای عالی رتبه شغلی، مشغول نقش آفرینی و خدمت در کشور خود هستند، دهه شصتیها در ایران به دنبال کار و شغل و یا در حال گذران اوقات با انجام کارهایی خارج حیطه علایق و تواناییهای خود هستند.
در صورتی که جوامعی چون اتریش، فنلاند، کانادا، نیوزلند و... جوانان فراوانی چون کورتس را پرورش دادهاند و مقدمات و امکان حضور ایشان در عرصههای سیاست، فرهنگ، اقتصاد و هنر و علم را مهیا کرده اند؛ اکثریت قریب به اتفاق نیروها و ظرفیتهای بالقوه جوانان دهه شصتی در کشورمان در مسیرهای پر فراز و نشیب مملو از سنگلاخ، به تباهی کشیده میشوند و درصد بسیار معدودی از جمعیت حدود ۱۷ میلیون نفری دهه شصتی ها، توانستهاند از هفت خوان موانع برای دستیابی به جایگاههای مدیریتی بگذرند و بر اساس آمار منتشر شده میزان مدیران ارشد از میان جمعیت ۲۱ درصدی دهه شصتیها تنها حدود ۱ درصد است.
اگر به رفع مشکلات کشور مان اهمیت میدهیم و آینده این سرزمین برای مان الویت دارد، بایستی به این شاه کلید قفل مشکلات توجه کرد و منطقی آن است که مسیر رشد و تعالی نسل هایی که در انتظار اعتمادند را باز کنیم و دست از عدم اطمینان و انحصار طلبی بشوییم و پذیرای ایدههای جدید و خلاقانه باشیم.
تا این پیر و پاتالها و اقازاده ها و دامادهایشان هستند عمرا" جوان ایرانی بجایی برسه .