|

در باب دوبواریات اقتصادی!

مجتبی اسکندری_روزنامه‌نگار

در ذکر شیخه سیمون دوبوار سیده‌ الفیامنه (جمع مکسر قطعی فمینیست‌ها) آمده است که بنا داشت هر مناقشه‌ای در تاریخ را به سیطره جنس موهومه اول فروکاست دهد. این روغنفکر که جاپایی در گلخانه کاکتوس‌پرور چپ‌های فرانسوی برای خود باز کرده بود، کوشید تا هر مسئله‌ای را در چارچوب دوآلیته مردسالاری_فمینیسم طبقه‌بندی کند و یکی از مباحثی که در آن نظریه شلتاق کرد، مبحث عقب‌ماندگی مزد زنان نسبت به دستمزد مردان بود که بازهم آن را در چارچوب شبه‌نظری سلطه تاریخی نرینگی بر بازار کار توصیف کرده بود!

عدم توجه سیمون سادات مذکوره به مفهوم بازار بماهو بازار، نشان از تنبلی نظری انتلکت قصه ما دارد. بازار نهادی‌ست که هرگز لچک ایدئولوژی را بر سر نمی‌گذارد و کاری ندارد به این که سیمین خانم قصه فمینیست‌سان‌ها، از این وضع ناراضی است. هم‌اکنون در رسانه‌های یانکی‌ها همین فیامنه بر مصدر کارشناسی و تولید و تحلیل محتوا نشسته‌اند و حکم به صعود و نزول کواکب می‌دهند و پیروان این انبیای خودخوانده پساتاریخی، در سراسر جهان اقدام به نشخوار فرامین صادره از نیویورک و سایر مگاسیتی‌ها می‌کنند و سعی دارند که این فرامین را بر هر فرهنگ و تاریخی سنجاق کنند.

مجتبی-اسکندری

میزان دستمزد در هر بیزنسی تابعی از نسبت تعداد افراد شاغل در آن کسب و کار و همچنین میزان سال‌های فعالیت این افراد در آن صنعت و جاافتادگی برند یاد شده است و ربطی به سیاستگذاری موهومه موسومه به نام «نرینگی زهرآگین یا poisonal of maning » ندارد. یکی از شطحیاتی که توسط این طایفه مدام در حال بلغور است، کشاندن دامنه این نسبت مجعول در اقتصادهای جهان، به اقتصاد ایران است.

به زعم صاحب این کیبورد در نیرنگستان وطنی، به طور سنتی بار معیشت بر گرده مردان است و در نهایت با قراردادهای الزام‌آور فقهی_حقوقی چون مهریه و نفقه مواجه است. در چنین نظام سنتی اقتصادی که تالی‌های اجتماعی خود را نیز در مباحثی نظیر تشکیل اجتماع زیستی شرعی دو نفره، برجای می‌گذارد. البته در شرایط اقتصادی که اشتغال کامل وجود دارد، فرقی ندارد که صاحب‌کار جان بر کف، چه مصلحتی برای بیزینس خودش ترجیح می‌دهد اما در حالت نرمال و در لوکیشن آریایی-اسلامی فعلی، بازار کار به سابقه و مهارت کاری طولانی‌‌مدت مردان بیشتر روی خوش نشان می‌دهد و این برای هر صاحب کسبی بدیهی‌ست که مثل سیاستمداران دنبال ترهاتی نظیر «تبعیضه‌ی مثبته» نباشد.

این اندازه گلایه نیز در میان مردان پرولتر و ابزارمند وجود دارد که حضور زنان در بازار کار باعث کاهش سطح دستمزد می‌شود؛ که بازهم گلایه‌ای عبث و به دور از فهم مفهوم بازار است. زیرا بازار کار تابع عرضه و تقاضای نیروی کار است و هرگاه که یک نیروی کار فارغ از جنسیت، حاضر به انجام کاری در هر سطح کیفی که کارفرما مصلحت بداند ولو با دستمزد کمتر باشد، آن شغل به او تعلق می‌گیرد.

کنسانتره کلام آن که بازار، نهاد روندها و عرضه و تقاضاست و هرچند برخی کمپانی‌ها روحیه آلفا دارند و بر مردسالاری سنتی تاکید دارند و برخی از شرکت‌ها نیز به علت تغلب روحیه فمینیستی و پایین بودن سطح هورمون تستوسترون سازمانی‌شان دنده معکوس می‌کشند؛ با این حال بازار به دنبال تامین نیازهای متقاضیان است و خیلی با شرایط عرضه مبتنی بر موهومات ایدئولوژیک کاری ندارد.

به طور مثال در میان مجمع فیامنه گیاهخوار که دوست دارند طبیعت به مثابه موزه دست‌نخورده‌ای که هیچ بازدیدکننده‌ای نداشته باشد، جایی در شرکت‌های معدنی، نفتی و گازی نیست و صنایع غذایی که با فرآورده‌های پروگیاهی سروکار دارند، الی یوم القیامه جایی وجود ندارد و بخش عمده‌ای از تفاوت در دستمزد به این پارامتر باز می‌گردد.

باید به افسانه‌سرایان فاصله دستمزد مبتنی بر جنسیت یاد آوراند که نرخ دستمزد تابعی از تحصیلات، مهارت، سابقه کار و همچنین فرهنگ هرجامعه است و به جای بخیه زدن طامات طایفه پولیتیکال کارکتنس فمینیست با واقعیت‌های اقتصادی ایرون‌زمین، قدری گیرنده‌هایشان را دستکاری کنند.

نویسنده: مجتبی اسکندری
کدخبر: 152322 مجتبی اسکندری
  • هادی ارسالی در

    احسنت جناب اسکندری،زنده باد

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین