تفاوت ارزشیابی سهام شرکتهای پلتفرمی با تیپیکال
عباس گمار - کارشناس بازار سرمایه
چند سالی است که شرکتهای پلتفرمی هم در کشورهای توسعه یافته و هم در ایران وارد عرصۀ کسب و کار شدهاند که این پدیده، تحلیل مالی و ارزشیابی سهام آنها را ضروری میکند. تقریباً تمام ما روزانه از خدمات این استارتاپهای دیروز و شرکتهای امروز استفاده میکنیم؛ شرکت هایی نظیر اسنپ، دیجی کالا، آپارات، کافه بازار و الی آخر.
شاید شش هفت سال پیش اگر فردی میگفت نسلی از شرکتها ظهور خواهند کرد؛ شرکت هایی که با تسامح داراییهای آنها صرفاً امکان برقراری مؤثر و با کیفیت میلیونها عرضهکننده و میلیونها متقاضی یک خدمت در بازاری دوسویه (two-sided market) میباشد و قرار است هزارها میلیارد تومان فروش داشته باشند، نگاهی عاقل اندر سفیه به وی میکردیم و میگفتیم شرکتی میتواند هزارها میلیارد تومان فروش کند که چندین خط تولید با ماشینآلات و تجهیزات فراوان در زمینی دهها و صدها هکتاری داشته باشد؛ در واقع داراییهای مشهودی داشته باشد که بتوان آن را با چشم غیرمسلح مشاهده نمود! اما پدیده فراگیر شرکتهای پلتفرمی در دنیا و ایران بر این باور خط بطلان کشید و نشان داد میتوان شرکتی در قد و قواره شرکتهای سنتی کشور داشت ولی حتی دفتر آن اجارهای باشد و تنها دارایی آن افراد و کارکنان با کیفیتی باشد که قابلیت این را دارند که ارتباط دو طرف بازار هدف را به صورت بهره ور فراهم کنند.
با این مقدمه نسبتاً طولانی، از منظر تحلیل ارزشیابی سهام شرکتهای پلتفرمی و مقایسه با شرکتهای سنتی کشور باید گفت:
۱- رشد درآمد فروش: برخلاف اغلب شرکتهای سنتی بازار سرمایه کشور، رشد درآمد فروش (البته نه همه) شرکتهای پلتفرمی بعضاً سه رقمی (البته نه همیشه و تا ابد) است و با کیفیت. منظور از کیفیت، رشد بیشتر ناشی از مقدار فروش (افزایش سهم بازار) است (برخلاف بسیاری از شرکتهای بورسی فعلی که رشد درآمد آنها بیکیفیت و ناشی از تورم و جهشهای ارزی است)؛ گرچه نهایتاً جهش ارزی تاثیر خود را بر رشد نرخ مثبت فروش خدمات و محصولات تمام شرکتها هم خواهد گذاشت (بعضا میتواند افزایش نرخ به کاهش مصرف هم منجر شود).
۲- دارایی نامشهود: برخلاف اغلب شرکتهای سنتی کشور، داراییهای این شرکتها اغلب نامشهود و از جنس ایجاد بازار (mark making)، توسعه بازار (market development) و تثبیت بازار (market stabilization) است. دیگر خبری از زمین و ساختمان و ماشینآلات نمیباشد.
۳-خالص سرمایه در گردش: شرکتهای پلتفرمی که پیشرو هم باشند اغلب برای رشد درآمد فروش، خالص سرمایه در گردش زیادی نمیخواهند و این نکنهای بسیار مهم در ارزشیابی سهام این شرکت هاست.
البته بدیهی است که این شرکتها بدون ریسک نیستند و مشابه هر کسب و کاری با ریسکهای خاص خود مواجهاند که در فرصت مناسب به آنها نیز خواهم پرداخت.
همچنین لازم به تذکر است که این یادداشت به هیچ وجه نافی ارزش سایر شرکتها بازار سرمایه کشور نمیباشد و نخواهد بود و انتظار میرود چنین برداشتی هم از آن نگردد.
در آخر باید گفت هر دارایی دارای ارزشی است که متناسب با " برآوردی منطقی" از سودآوری آتی، رشد و ریسک آن و شرابط بازار برآورد میشود.
ارسال نظر