آشنایی با یک بحران در اقتصاد ایران
مجید گودرزی – فعال سیاسی
در سمیناری که سال ۹۹ در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران از سوی کانون دانش آموختگان دانشکده اقتصاد این دانشگاه برگزار شد، آقای دکتر فرشاد مومنی اشاره ایی به هزینه فرصت مفتخوارگی در ایران داشت.
دکتر مومنی فرمودند: « اگر یکنفر در کشورهای اروپایی و آمریکایی بخواهد یک درآمد کافی و پایدار داشته باشد و کار نکند، نیار به ۱/۵ تا ۴ میلیون دلار سرمایه دارد. اما در ایران این رقم تنها ۲۲ هزار دلار است.»
این قسمت خوب داستان است و این داستان آنجا غم انگیز میشود که نظام بانکی ما سود بدو ریسک بالای ۱۵ درصد می دهد. این درحالی است که رقم سود در کشورهای پیشرفته جهان بین ۱ تا ۷ درصد است. در آمریکا این رقم کمتر از ۱ درصد است و در ژاپن صفر است. اگر شما با سرمایه و یا بدون سرمایه کار نکنید درآمدی نخواهید داشت.
سوال مهم اینست که با شرایط فعلی چرا باید سرمایه دار ایرانی اقدام به سرمایه گذاری کند؟ یا چه نیازی دارد که سرمایه خود را به گردش بیندازد؟
کافیست در ایران یک نفر فوت کند و یک باب منزل مسکونی داشته باشد. بدون هیچ زحمتی ورثه ی او قادر خواهند بود در یک مشارکت ۵۰ درصدی چند باب منزل مسکونی را صاحب شوند و با اجاره دادن این واحدها تا چندین نسل نیازی به کار کردن نداشته باشند. هر سال هم این واحدها جهش قیمتی بیش از ۹۰ درصدی دارند و بدون کار و زحمت سرمایه ی او هر سال دو برابر میشود. وثیقه ی بسیار ارزشمندی هم برای جذب اعتبارات بیشتر است.
در سال ۱۹۷۲ برای سرنگونی دولت آلنده آمریکایی ها به اتحادیه کامیونداران پیشنهاد درآمد دو برابری در ازای کار نکردن دادند. این یک سناریوی موثر برای براندازی نظامهای سیاسی دنیاست.
سرمایه در ایران بطرز غیر قابل باوری گران است و سرمایه دار نیازی ندارد سرمایه گذاری کند و اتفاقا مشکل اصلی اقتصاد و نقطه ی کانونی بحرانهای اقتصادی سرمایه گذاری است.
سرمایه بخش اصلی و موتور محرک تمام تحولات مثبت در هر اقتصادی است که در ایران بخاطر سودهای بی حساب و کتاب منجر به بحران ارزش افزوده شده است.
ما در اقتصاد ایران مشکلی بزرگتر و مهمتر از بحران ارزش افزوده نداریم.
ما تریلیون ها تومان در طرح های نیمه تمام، سپرده های بانکی، بازار ارز و بازار طلا با ارزش افزوده صفر مطلق سرمایه گذاری کرده ایم.
انحراف اصلی در سرمایه گذاری و سرمایه داری اتفاق افتاده است. چالش های بعدی نتیجه این انحراف است.
من مطمئن هستم اگر بحران ارزش افزوده با بالا بردن هزینه فرصت مفتخوارگی حل شود اقتصاد ایران به حرکت در خواهد آمد.
اما در شرایط فعلی هر کسی که روی کار بیایید و مسئولیت قبول کند، از هر جناحی و با هر میزان توانمدی، تا این مشکل را حل نکند، توفیقی نخواهد داشت.
ارسال نظر