اقتصاد زیر زمینی
مهتا بذرافکن- پژوهشگر اجتماعی
هنگامی که ارزشها کمکم در جامعه لگدمال میشود و چرخه رانت، جایگزین چرخ تولیدی میگردد و اشرافیگری پا میگیرد، رشک در دیگر مردمان سر بر میآورد و افسوس برانگیخته میشود و بخش بزرگی از انسانهای جامعه را به خودزنی اخلاقی وامیدارد؛ از اینرو هرکس(همچو یک قربانی) آغاز میکند در باتلاق آرزوها دستوپا زدن و میکوشد با هر ابزاری(کلاهبرداری، خلاف، کژروی) به همچو زندگیهای گرانی دست یابد.
وقتی محل جابجایی نقدینگی از یک جا به جای دیگر مشخص باشد و یک روند منظم مالی داشته باشند. افزایش طبقات ثروتمند می تواند از طریق نوآوری، کارآفرینی و یا از طریق مشروعی باشد که در جامعه هنجار تبدیل شده است، همانند کسب سود از بازار سهام و... اما در کشورهایی که اقتصادشان شفاف نیست و واقتصاد خاکستری دارند. بخش بزرگی از جریان اقتصادی آنها به شکل زیر زمینی توسط کنسرسیوم مافیاها اداره می شود. که این مافیاها شامل دلالان ارز، مسکن، طلا و... خواهد بود.
این دلالان بدون داشتن دانش و سواد کافی و بدون داشتن دانایی و خِرَدْ صاحب پول هنگفتی می شوند. اولین کاری که این آدم ها انجام می دهند به رخ کشیدن و شواف مال باد آورده است. در واقع با اینکار یک مسئله اجتماعی دیگر ایجاد می کنند که نوکیسهگی یکی از آنها است. این شکاف اقتصادی نشان دهنده اقتصاد بیمار است که یک عده اقلیت در زمان محدود به یک ثروت هنگفتی دست پیدا می کنند.
این افراد بدون آنکه ثروت را در بخش تولید به کار بگیرند آن را صرف خودنمایی هایی می کنند که دانه نفرت پراکنی در جامعه را گسترش می دهند. از طرفی دیگر مردم وقتی بدانند که عدهای یکشبه به ثروت افسانه ای دست پیدا کرده اند. آنها هم راغب می شوند که از راه های بیمار همانند فروش مواد مخدر و هنجارشکنی های دیگر خودشان را بالا بکشند.
نو کیسه به قشری از جامعه اطلاق می شود که از طریق ثروت بادآورده به طبقه بالای جامعه و از نظر فرهنگی به طبقه پایین آن و گاه لمپن ها نزدیک هستند؛ ثروت اغلب این نوکیسه ها، بر خلاف سرمایه داران واقعی و قشر ثروتمند ( تولید و کار آفرینی) صرف زدوبندهای اقتصادی می شود، که نه تنها سودی برای جامعه و اقشار دیگر ندارند، بلکه صدمه ی جدی به اقتصاد یک کشور وارد می سازد.
آنگاه است که در اقتصاد، تولید از بین می رود و راه های میانبر ایجاد می شود. راه های میانبر قطعا مسیری سالم نیستند، در نتیجه همانند قارچ تمام جامعه را مبتلا می کند. اینگونه می شود که در جامعه با حس نابرابری و نفرت از جانب طبقات پایین و از سوی طبقات بالا با تجمل گرایی روبرو می شویم که هردوی آنها مقابل هم قرار می گیرد که به خودی خود سبب ایجاد ناهنجاری اجتماعی می شود.
ارسال نظر