از مهاجرت کنندگان باید مالیات گرفته شود

نظام مالیاتی کشور، کاملا کور است؛

چند وقت پیش در یک بنگاه معاملات املاک دیدم قرارداد اجاره مشمول ۹% مالیات بر ارزش افزوده شده است! حال سوال اینست که ارزش افزوده مستأجران چیست؟

شاید گرفتن این مبلغ از مالکان توجیه داشته باشد اما هزینه اجاره درآمد نیست که مشمول مالیات بر ارزش افزوده شود. و اصولاً ارزش افزوده ای ایجاد نمی شود. در هیچ کجای جهان از هزینه مالیات نمی گیرند غیر از ایران.

چندین سال بود که از طلا، با ارزش افزوده صفر هم، مالیات بر ارزش افزوده می گرفتند! که حالا قرار است این مالیات که بنوعی مالیات بر مصرف است، ملغی شود. البته گرفتن مالیات بر ارزش افزوده از سود فروشنده و هزینه ساخت، درست است. اما خود طلا هیچ ارزش افزوده ایی ندارد و گرفتن مالیات مگر در غالب مالیات بر مصرف باشد.

حالا قرار شده از معاملات طلا مالیات گرفته شود، که اقدام ارزشمندی است. چرا که سرمایه گذاری در بازار طلا با ارزش افزوده صفر، اقتصاد را با بحران کمبود سرمایه گذاری مولد مواجه می کند.

معتقدم زیر ساخت های مالیاتی بکلی باید تغییر کنند. ما اکنون از سرمایه مالیات می گیریم و پول معاف از مالیات است. این رویه کاملا باید برعکس شود. سرمایه گذاری در پول با نرخ بهره بالا، بسیاری از سرمایه گذاری ها را که زیر نرخ بهره بازدهی دارند، را غیر اقتصادی می کند و انگیزه سرمایه گذاری را از بین می برد.

ما نیازمند باز توزیع ثروت در جامعه هستیم. بخصوص زمانی که نوسانات عمدی نرخ ارز باعث جهش در سود صادر کنندگان و تحت فشار قرار گرفتن مصرف کننده داخلی میشود. ما باید از صادراتی که به مدد تغییر نرخ ارز و بدون یک ریال ارزش افزوده اضافه، با سود چند صد درصدی مواجه شده است ، مالیات هوشمند بگیریم و جلوی آسیب به معیشت مردم را بگیریم.

شفافیت و مبارزه جدی با معافیت های بی دلیل مالیاتی باید یک مطالبه ی ملی باشد.

از سوی دیگر افزایش کارمزدهای بانکی برای جلوگیری از جریان پول نقد و فرار مالیاتی ضروری است. کارمزدهای بانکی باید بالاتر از نرخ مالیات باشند، تا گرفتن پول نقد توجیه اقتصادی نداشته باشد.

دسترسی نظام مالیاتی به حسابهای اشخاص و نیز تصویب مالیات بر مجموع درآمد افراد، باید خواست همه‌ی ایرانیان باشد.

دولت میتواند کشور را با مالیات اداره کند اما نه با این قوانین فشل و ضد تولیدی. دولت باید هزینه های اخذ مالیات را کاهش دهد.

قاچاق ضد مالیاتی ترین فعالیت اقتصادی است که باید با قانونگذاری درست و محکم، جلوی آن ایستاد. این مالیات حق مردم و تولید کنندگان است.

مالیات ستانی از کسانی که سالها در نظام آموزشی کشور رایگان تحصیل کرده اند و بعد از فارغ التحصیلی از کشور مهاجرت می کنند، بدون یک ریال بازدهی ، باید تصویب و اجرایی شود. نظام آموزشی در دنیا یک صنعت بسیار سوده ده است، که در ایران فقط مسئول پرورش نیروی متخصص برای کشورهای آمریکایی و اروپایی شده است. این رویه کاملا غلط است.

اکنون ایالات متحده آمریکا از فارغ التحصیلان آمریکایی در هر جای جهان که باشند، مالیات می گیرد. این ظلم به نسل بعد و ظلم به کشور است که سرمایه گذاری آموزشی در ایران باشد و بازدهی در جای دیگر.

ما نیازمند شناسایی و پرداخت مالیات منفی به دهکهای پایین جامعه هستیم.

نابرابری اقتصادی و افزایش ضریب جینی دو مقوله ای است که نمی توان از کنار آن بسادگی گذشت و مالیات نقش مهمی در عادلانه کردن هر دو دارد.

در شرایطی که کشور دچار رکود شدید است، افزایش مالیات بخصوص از کارگران و کارمندان اثر عکس دارد و رکود را بدتر و تقاضا را بشدت سرکوب می کند. اگر تقاضای داخلی به مدد دستکاری نرخ ارز با تقاضای خارجی و دادن تخفیف های آنچنانی پر شود، فقر بشدت افزایش خواهد یافت. اما در ایران این سیاست غلط سالهاست که باعث سرکوب شدید تقاضا شده است و دولت ها برای جبران قدرت خرید و نجات کارخانجات تعطیل شده، فقط اقدام به پرداخت وام می کنند. یعنی بحران رکود و کاهش تقاضا را با بحران بدهی میخواهند حل کنند. این تز کاملا غلط است.

خط مش گذاری در نظام مالیاتی کاملا غلط و کاملا کور است و نمی تواند به رشد اقتصادی کشور کمترین کمکی بکند. بخشهایی که نباید مالیات بدهند و بخشهایی که نباید معاف از مالیات باشند، کاملا جابجا شده اند و هر کس قدرت سیاسی را در دست گرفته است، منافع خودش و اطرافیانش را قانون کرده است.