باید تلاش کرد اصالت به تولید باز گردد
مجید گودرزی – کارشناس اقتصادی
واسطه گری و دلالی در اقتصاد ایران آنقدر رونق گرفته است، که سرمایه گذاری در بخش مولد و حقیقی اقتصاد ایران صرفه اقتصادی ندارد.
یکی از مهمترین دلایل رونق دلالی در ایران بدون شک ضعف نظام مالیاتی کشور است. نظام مالیاتی قادر نیست با مالیات ستانی درست و اخذ مالیات از مجموع درآمد افراد ، سوداگری را غیر اقتصادی کند. فرار مالیاتی در بخش دلالی بسیار راحت تر و گسترده تر از بخش تولید است.
بخش مهم دیگری از دلایل نبود صرفه اقتصادی در اقتصاد ایران بدون شک به نرخ سود و بهره بانکی مربوط می شود.
وقتی بانکها ۱۸ تا ۲۵ درصد سود بدون ریسک به کسانی که سرمایه از اقتصاد خارج کنند، می پردازند، رغبتی برای سرمایه گذاری باقی نمی ماند. برای اینکه یک سرمایه گذار میل به سرمایه گذاری داشته باشد و پذیرای سرمایه گذاری ریسک دار شود، باید حداقل ۱۰ تا ۲۰ درصد بطور میانگین و بسته به نوع سرمایه گذاری، به رقم سود بدون ریسک اضافه شود، تا سرمایه گذار، سرمایه خود را از بانک خارج و در معرض ریسک تولید قرار دهد.
با این حساب باید بازدهی یک سرمایه گذاری بدون احتساب نرخ تورم رقمی بین ۲۵ تا ۵۵ درصد باشد.
در این شرایط تمام سرمایه گذاری ها، کمتر از این نرخ بازدهی، صرفه اقتصادی ندارد و بین این دو رقم هم، با توجه بالا بودن ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک در کشور ما امکان کمی برای تحریک سرمایه گذاری وجود دارد.
این در حالی است که بسیاری از کالاهای عمومی بعلت سود کم، نیازمند حمایت دولت برای تداوم فعالیت هستند.
اکثر سرمایه گذاری ها در بازارهای مالی ارزش افزوده صفر و بازدهی بسیار بیشتر از بخش مولد اقتصاد دارند.
این نکته مهم است که بدانیم ارزش افزوده با بازدهی تفاوت دارد.
کمبود تولید باعث شکل گیری نقاط تعادلی عرضه و تقاضا در سطح بالا می شود و تورم حاصل این پدیده است.
بعلت نبود ارزش افزوده در بسیاری از سرمایه گذاری ها که عموما برای حفظ ارزش دارایی ها صورت می گیرد، تورم بخش مهمی از بازدهی سرمایه گذاری ها را از بین می برد و خنثی میکند. در بسیاری از بازارها و در بیشتر موارد، بازدهی منفی است و بازدهی مثبت نیازمند یک شوک بزرگ تورمی است. تورم هم بدون شک تقاضا را کم و به رکود دامن می زند.
نقطه کانونی بسیاری از مشکلات و چالشهای بزرگ اقتصادی سرمایه گذاری است. و نقطه ثقل رشد و پیشرفت اقتصادی هم سرمایه گذاری است.
شاید به همین خاطر خداوند سبحان در ۸ آیه به صراحت ربا را محکوم کرده است. چرا که سود بدون ریسک هم باعث کاهش نرخ سرمایه گذاری می شود (از یک نرخ به بعد سرمایه گذاری منفی می شود) و هم باعث رکود و تورم.
اقتصاد ایران سالهاست که بواسطه جنگ درگیر رکود -تورمی شده است و درمانی بجز سرمایه گذاری ندارد. حربه های زیادی مثل بالابردن نرخ بهره و تحریم های بین المللی باعث عدم شکل گیری سرمایه گذاری کافی برای رهایی از این بیماری اقتصادی است.
ما سرمایه کم نداریم اما به بدترین شکل ممکن آنها را مدیریت می کنیم.
در شرایط کنونی هر برنامه ایی که برای کاهش تورم بصورت سیاستهای انقباضی انجام شود، رکود را بیشتر و هر برنامه ایی که برای کاهش رکود، در غالب برنامه های انبساطی صورت پذیرد، تورم را بیشتر خواهد کرد.
اشتباه تاریخی ما ایرانیان اینست که سودهای موهوم و سمی را جایگزین ارزش افزوده کرده ایم. آنچه اصالت دارد تولید و ارزش افزوده است نه سود.
پول اکثر دنیا تنها یک وسیله سنجش ارزش و مبادله است که ما به اشتباه در پول با ارزش افزوده صفر سرمایه گذاری عظیمی انجام داده ایم.
ما حتی در اقدامی ابلهانه در تورم، که یک بیماری اقتصادی است، سرمایه گذاری های کلانی کرده ایم.
بحران ارزش افزوده جدی ترین چالش اقتصاد ایران است و تقریبا تمام شاخصهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده است.
ارسال نظر