خیانت توافقی بنیان خانواده‌ها را تهدید می‌کند

خیانت توافقی پدیده‌ای مزموم و نسبتا جدید در بحث روابط زناشویی در جامعه ما محسوب می‌شود که متاسفانه در سال‌های اخیر این معضل رو به گسترش گذاشته است. خیانت توافقی را می توان این گونه تعریف کرد که همسران – مرد یا زن - این اجازه را به طرف مقابل خود می‌دهند تا روابط موازی و خارج از چارچوب زندگی زناشویی را با فرد یا افراد دیگر ایجاد کنند.

فرهنگ و شرایط حاکم بر جامعه ما این معضل را به شدت پنهان و انکار می‌کند. حال آن که برای حل معضلات اینچنینی و دور ماندن بنیان خانواده ها از پیامدهای مخرب آن، مطرح کردن این مسائل و ریشه یابی آنها توسط متخصصان و کارشناسان مرتبط، اعم از روانشناسان و جامعه شناسان، ضروری است.

ریشه و علت اساسی خیانت را می‌توان در برآورده نشدن انتظارات فرد از همسر خود و مشکلاتی جستجو کرد که به دلیل ناآشنایی زوجین از اصول مهم در ارتباط سالم زناشویی به وجود می‌آید.

تعریف نادرست از ازدواج و بی توجهی به ضرورت بهره گرفتن از کمک های تخصصی و مشاوره پیش از ازدواج علت مهم دیگر به وجود آمدن معضلی همچون خیانت توافقی است.

برخی افراد، اطلاع و توافق زوج یا زوجه خود به برقراری روابط نامشروع را روشی برای کاهش آسیب های طلاق و پیشگیری از فروپاشی خانواده و آسیب دیدن فرزندان قلمداد می کنند اما روشن است که این توجیهات بی اساس بوده و خیانت توافقی فارغ از هر گونه علت، درمانی برای مسائل ارتباطی خانواده نیست و این کار گره ای بر گره های قبلی خواهد افزود و پیامدهای بسیار زیان باری بر بنیان و بقای خانواده ها بجا خواهد گذاشت.

در اغلب مواردی که به عنوان زوج درمان گر با پدیده مزموم خیانت توافقی روبرو شدم، ازدواج بدون مشاوره و بدون در نظر گرفتن اصول اولیه شناخت، برآورده نشدن انتظارات و نیازها با همسر، ازدواج بدون عشق و علاقه، یکنواختی رابطه، لذت جویی و تنوع طلبی و ... موجب تن دادن زوج یا زوجه به خیانت توافقی بوده است.

باید اذعان کرد کسانی که به هر علت از زندگی زناشویی خود رضایت ندارند و اجبارا و به صورت طلاق عاطفی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و افرادی که شریک زندگی آنها توانایی برآورده ساختن نیازهای احساسی، روانی و جنسی و تامین امنیت آنها را ندارد در معرض این معضل قرار دارند.

کوتاه سخن این که جامعه ایرانی با مشکلات ارتباطی متعدد دست به گریبان است و بنیان خانواده ها از هر سو با این مشکلات تهدید می شود به همین سبب لازم است به جای انکار این معضلات به دنبال مطرح کردن و یافتن راهکارها باشیم.