اخذمالیات از خانههای خالی، سد راه سوداگری
حسن ثانی- کارشناس اقتصاد
در ایران همیشه مسکن نوعی کالای سرمایهای بوده، است؛ بنابراین افراد سعی میکنند در شرایط مختلف بهویژه در زمان افزایش تورم با خرید ملک از افت ارزش پول خود جلوگیری کنند.
همین موضوع تا حدی باعث شده کشور با معضل خانههای خالی مواجه شود؛ از این رو سالهاست که مسکن چه در بخش خرید و چه در بخش اجاره به یکی از بزرگترین معضلات کشور مبدل شده است.
بهاعتقاد مسئولان، برخی افراد که مالک تعداد انبوهی واحد مسکونی هستند، در مقاطعی خاص از فروش و اجاره املاک خودداری میکنند تا باعث بالا رفتن قیمتها شوند و پس از آن ملک خود را به فروش برسانند. از این جهت مسکن تغییر کاربری داده و از کالایی خدماتی به کالایی سرمایهای با ارزش افزوده فراوان تبدیل شده است؛ بنابراین بازار مسکن بهشت سرمایههاست. همچنین بازار دلالی در این بخش بهدلیل بالا بودن حاشیه سود بسیار داغ است.
دولت برای جلوگیری از دلالی در بخش مسکن طرح دریافت مالیات از عایدی سرمایه را به مجلس فرستاده که حدود ۲ سال است این طرح در کمیسیونهای مختلف مجلس خاک میخورد.
اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه در راستای مقابله با سوداگری و انتفاع بدون ایجاد ارزشافزوده در اقتصاد، تلاطم در بازارهای دارایی را کاهش میدهد.
مالیات بر عایدی سرمایه نوعی از مالیات است که بر سود ناشی از انتقال اموال غیرمولد اعمال و در بین عموم بهنام مالیات ثروتمندان نیز شناخته میشود. در کلیات این طرح آمده فردی که طلا، ارز، مسکن و خودرو خریداری و سپس اقدام به فروش آن کند، براساس مدتزمان تملک باید از محل سود این معامله، بخشی را بهعنوان مالیات پرداخت کند.
در ایران بهدلیل ناقص بودن قوانین مرتبط با مالیاتستانی هنوز راههای فرار و دور زدن مالیات باز است. همچنین پایههای جدید مالیاتی چون مالیات خانه و خودروهای لوکس و خانههای خالی نیز تاکنون با شکست مواجه شده و نتوانسته آنطور که باید برای دولت درآمدزایی کند.
مالیات، یک پرداخت الزامی و اجباری است؛ بنابراین برخی از مالیاتدهندگان برای پرداخت مالیات مقاومت از خود نشان میدهند که در علم اقتصاد از آن بهعنوان فرار مالیاتی یاد میشود، اما نوعی از مالیات وجود دارد که مقاومتی ازسوی شهروندان در قبال آن وجود ندارد؛ مالیات تورمی. جبههگیری و مقاومت شهروندان در برابر مالیات تورمی وجود خارجی ندارد. این بدان خاطر است که هیچ کس متوجه نیست و فکر نمیکند که با بالا رفتن سطح عمومی قیمتها یا همان تورم به دولت مالیات میپردازد.
نوع دیگری از مالیاتستانی که دولت بر آن تاکید ویژه دارد دریافت مالیافت از خانههای خالی است. هرچند بهنظر میرسد هدف دولت از این اقدام افزایش عرضه مسکن و در نتیجه آن کاهش نرخ اجاره باشد، اما بنده معتقدم این طرح بیشتر در راستای درآمدزایی برای دولت به اجرا گذاشته میشود، زیرا در سالهای اخیر با کاهش سهم نفت در بودجه، دولت باید هزینههای خود را با استفاده از ابزارهای دیگری نظیر مالیات تامین کند.
هرچند این طرح در فاز اول اجرا درآمد چشمگیری برای دولت ایجاد نکرده، اما دریافت مالیات و عوارض فیذاته منابع کسب درآمد دولت محسوب میشوند؛ بنابراین انتظار میرود باتوجه به حجم بالای خانههای خالی بهویژه در کلانشهرها و آمارگیری صحیح و دقیق وزارت راه از این خانهها، بهزودی دولت بتواند رقم قابلقبولی درآمد از این طریق کسب کند. مالیاتستانی از خانههای خالی در اغلب کشورهای جهان امری متداول است؛ این اقدام هم زمینهساز کسب درآمد دولت از محل اخذ این نوع مالیات است و هم به بازار عرضه مسکن رونق میدهد؛ بنابراین با ایجاد فضای رقابتی در عرضه مسکن قطعا قیمت ملک کاهش خواهد یافت، زیرا مالکان ترجیح میدهند جای پرداخت مالیات به دولت ملک را در اختیار متقاضیان مسکن در قالب خرید یا اجاره قرار دهند.
کسی که چنین نظراتی می دهد نه از اقتصاد چیزی می فهمد و نه از مسکن . اینان بهترین راه درمان تهوع بیمار را نیز بستن دهان بیمار با چسب می دانند .
جناب اقتصاد دان ! در ژاپن و فرانسه و آلمان و کانادا و سوئیس و ... که اینگونه مشکلات وجود ندارد، مردم چرا مسکن نمی خرند تا آن را خالی باقی بگذارند؟ آن کشور ها چه کرده اند که مردم پول خود را به مسکن و سکه و ... تبدیل نمی کنند ؟ وقتی که در کشور تورمی بالای ۴۰ درصد داریم مردم با پول خود باید چکار کنند تا قدرت خرید آن حفظ شده و تورم آن را به خاکستر تبدیل نکند؟