هوشمندسازی صنعت و معدن چرا و چگونه؟
مسعود صادقی-روزنامهنگار
ایران سرشار از ذخیرههای طبیعی است و طیف گستردهای از کانیهای قیمتی و کاربردی، فلزی و غیر فلزی در پهنای سرزمینی آن یافت میشود؛ از آهن، مس و آلومینیوم تا طلا؛ از گچ و آهک تا فیروزه، لعل و یاقوت؛ از زغالسنگ تا نفت، گاز، اورانیوم و... این تنوع و حجم ذخایر، ایران را در میان ۱۰ کشور اول دنیا بهلحاظ دارا بودن منابع زیرزمینی طبیعی قرار داده و برپایه اکتشافات معدنی انجام شده، در قاره آسیا رتبه سوم و در خاورمیانه جایگاه نخست را به این کشور بخشیده است. ما دارای ۸۱ گونه از انواع مختلف مواد معدنی هستیم و ذخایر اثبات شده معادن ایران نزدیک ۶۰ میلیارد تن برآورد شده که با اجرای اولویت نخست اکتشافی انتظار میرود به بیش از ۱۰۰ میلیارد تن برسد. برپایه گزارش سال ۱۴۰۰ مرکز پژوهشهای مجلس، فقط ۱۰ درصد چالشهای بخش معدن به مشکلات بینالمللی و ۱۳ درصد به معضلات محیطزیستی و منابع طبیعی برمیگردد و ۳۳ درصد برخاسته از سوءمدیریت و مشکلات معدنداران است که در این میان بیتوجهی به کاربرد فناوریهای نوین در اکتشاف، استخراج، فرآوری و بهرهبرداری از منابع معدنی نقش مهمی دارد.
بررسیها نشان میدهد با بهرهبرداری اصولی از معادن با تکیه بر فناوریهای نوپدید و لحاظ کردن کل زنجیره پاییندستی مواد معدنی، امکان دستیابی به سهم ۲۰ درصدی معادن از تولید ناخالص داخلی وجود دارد. همزمان با پیشرفت زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، هزینههای ذخیرهسازی و پردازش اطلاعات کاهش مییابد. در ایران هم گرچه در دولت احمدینژاد توسعه زیرساختهای ارتباطات برخط و صنایع مخابراتی، چه از دید ابعادی و چه از نظر نسلی متوقف شده بود، اما خوشبختانه پس از او به پیشرفتهای چشمگیری در این زمینه دست یافتیم؛ بهگونهای که اکنون صنایع ایران میتوانند با بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی در صنعت هوشمند با رویکردهای نوین تجارت در دوره انقلاب صنعتی چهارم همگام شوند. هوشمندسازی صنعتی یکی از نمودهای تحول دیجتال است. تحول دیجیتال یک رویکرد است که برای دستیابی به آن لازم است یک دگرگونی در مدلها و الگوهای فکری را بپذیریم. با این نگاه نوین از بهینهسازی موردی و سطحی، به دگرگونی بنیادینگذار میکنیم و از بکارگیری ابزارهای دیجیتال در الگوها و ساختارهای سنتی به رویکرد دیجیتالی میرسیم؛ رویکردی که مبتنی بر پردازش دادهها و نگاه اکوسیستمی است و ارزش افزوده را برای همه ذینفعان میخواهد. در این نگاه تمام زنجیره ارزش معدن و همه بازیگران از تولید تا خدمات و مصرفکننده باید سود ببرند و ضمن بهرهبرداری تجاری بیشترین پایبندی به حقوق اجتماعی و الزامات محیطزیستی وجود داشته باشد.
چالشهای معادن ایران
موسسه مشاوره بوستون، برپایه بهترین تجارب جهانی، راهکارهای فناورانه را در سه لایه برای چالشهای معدن دستهبندی و میزان اثرگذاری آنها را پایش کرده و سنجیده است: ۱) بهرهگیری از فناوری دیجیتالی برای مدیریت بهتر: بینش مبتنی بر دادههای واقعی و دقیق به سازمانها امکان مدیریت بهینه با رویکرد کاهش اتلاف منابع را میدهد که ۱۰ تا ۲۰ درصد ظرفیت بهینهسازی دارد. ۲) یکپارچهسازی دادهها: فناوری میتواند با یکپارچهسازی دادهها و خودکارسازی فرآیندها ۲۰ تا ۳۰ درصد تصمیمگیری سیستماتیک را بهبود بخشد. ۳) طراحی دوباره و یکپارچهسازی سیستمها: بکارگیری زیرساخت فناورانه با هدف ترکیب کردن و بهینهسازی همه فناوریهای مرتبط با زنجیره ارزش معدن که ظرفیت بهینهسازی بیشتر از ۵۰ درصد را دارد.
تحول سازمانی پیشزمینه معدنکاری هوشمند
هوشمندسازی معدنکاری یک تحول همهجانبه در سازمان است و هدفش بکارگیری ابزارهای دیجیتال آن هم در چند بخش محدود مانند استخراج از معدن نیست، بلکه یک نگاه دادهمحور است که تمام اجزای سازمان را یکپارچه زیر سایه خود میگیرد.
این تحول به عوامل زیر بستگی داد:
• بازمهندسی و یکپارچه کردن فرآیندها و تحت پوشش قرار دادن فعالیتهای سازمان به کمک راهکار جامع منابع سازمانی (ERP)، نرمافزاری که بنمایه اتصال تمام بخشها و دریافت و پردازش دادهها است.
• نیروی کار آموزشدیده (با رویکرد تحول دیجیتال)
• رهبری منعطف برای تحقق ارزش با تاکید بر روشهای چابکسازی تحول سازمانی را میتوانیم در 5 گام تعریف کنیم که عبارتند از: ۱- توسعه راهبرد دیجیتال و مدیریت تحول دیجیتال: تحول دیجیتال مبتنی بر یک راهبرد دیجیتالی است؛ از همین رو باید از جایگاه سازمانی هدایت شود. شرکتهایی که تحول دیجیتال را به ابتکارهای دیجیتال مبتنی بر راهکارهای فنی محدود میکنند، نگاه راهبردی ندارند؛ بنابراین تغییرات به زنجیره ارزش کسبوکارشان متصل نمیشود. تحول دیجیتال باید از یک درک پایه درباره وضعیت مطلوب آینده و ارزش موردانتظار شروع شود. ۲- مهندسی فرآیند داده تا بینش: باتوجه به اینکه معادن داراییهای زیادی را مدیریت میکنند، با چالشهایی در زمینه مدیریت مهندسی و اطلاعات دارایی روبهرو هستند؛ چالشهای اطلاعاتی در زمینه یکپارچهسازی دادهها، تحلیل دادهها و استخراج بینش. شرکتهای معدنی در مسیر هوشمندسازی، به مدیریت برنامه و قابلیتهای یکپارچهسازی قوی نیاز دارند. لازم است آنها در زیستبومی متشکل از تامینکنندهها و شرکای تجاری بهصورت پیوسته همکاری کنند. ۳-طراحی پردازشگر معدن دیجیتال: میزان دسترسی به داده بهموقع و مرتبط، مولفه مهمی در تصمیمگیری تجاری هوشمند است، اما بیشتر سازمانها که حجم بالایی از دادههای آنی و برآمده از تجهیزات اینترنت اشیا دارند، توانایی بهرهگیری از همه دادهها را ندارند؛ بنابراین مهارت، تجربه تحلیل و استفاده از دادهها بسیار مورد نیاز است. یک شریک راهبردی ارائهکننده زیرساخت هوشمندسازی، مشاوره و آموزش برای بهرهگیری از امکانات در پرتو «علم داده» و قدرت تحلیل داده این نیاز را پاسخ میدهد. ۴- پیادهسازی پلتفرمها: در رویکرد جدید صنایع در حوزه هوشمندسازی بهجای استفاده از نرمافزارهای جزیرهای، از راهکار جامع منابع سازمانی (ERP) مبتنی بر اینترنت اشیا بهره گرفته میشود. در این تفکر، فرآیندهای یک معدن دیجیتال را هوش مصنوعی و راهکار جامع منابع سازمانی پیش میبرند که هدف آن خودکارسازی فعالیتها در مسیر کاهش هزینهها و خطاهاست. ۵- رهبری نیروی کار آموزشدیده و متصل: معدنکاری دیجیتال، دستاورد «تحول دیجیتال» است؛ این فرآیند نیازمند رویکرد جدیدی در رهبری و سبکی از فرهنگ سازمانی است که در آن دادهها رکن اصلی تصمیمگیری هستند. بنابراین تحول دیجیتال در صنعت معدن، بسیار لازم است، اما آسان نیست؛ گام نخست در این زمینه ارزیابی سازمان در آمادگی پذیرش این پارادایم هم از منظر فرهنگ و ساختار سازمانی و هم از دید فنی و زیرساختها است.
مطلب خوبی بود اما کاش کار دست این حاکمان خائن نبود