خوشبختی در عصر هوش مصنوعی
مهتاب دمیرچی-روزنامهنگار
پژوهشگران علوم اجتماعی معتقدند، افرادی که تا سال ۲۰۳۰ در توسعه هوش مصنوعی پیشتاز باشند و بهعبارتی دستی قوی بر این عرصه داشته باشند، بهاحتمال زیاد تا پایان قرن، حاکمان آینده جهان خواهند بود؛ حاکمانی که طریقه جهانگشاییشان نه بسان حاکمان جغرافیایی با سلاحهای جنگی بلکه با کلیکهایی است که روی کیبوردهای رایانه میزنند و جهان را به تسخیر خود درمیآورند. شاید کمی ترسناک بهنظر برسد، اما ناگزیریم، بگوییم هوش مصنوعی بیشتر معادلههای توسعهای را برهمزد و بشر را زودتر از آنچه فکرش را میکرد به امکانات فوقمدرن رساند. ساخت هواپیماهای بدون سرنشین و وسایل هوشمند خانگی تنها نمونههای کوچکی از دستاوردهای سیمپیچیهایی است که از مغز انسان الگوبرداری شدهاند.
ترس از دست دادن شغل با رسوخ فناوری سابقه صد ساله دارد. بیایید کمی به عقبتر برویم، به سالهای ۱۷۶۰ میلادی تا کمابیش یک قرن بعد از آن؛ درست زمانی که اعتراضات کارگری در اثر بیکاری و کمبود شغل به اوج رسید، تا حدی که بسیاری از کارگران در تقابل با کارفرمایان، شروع به تخریب ماشینهایی کردند که جای آنها را در خط تولید گرفته بودند؛ کارگران بیکارشده معتقد بودند ماشینهای کارگذاشته شده در خط تولید بسان هیولاهای آهنی هستند که از کار بیکارشان کردهاند و از آنجا بود که ترس از دست دادن امنیت شغلی، بهدلیل رسوخ فناوری در دل نیروهای کار ریشه گرفت، اما باید گفت، در ظاهر ماجرا از تعداد نیروی کار در مشاغل کاسته شده، اما از سوی دیگر، نیازمندی به نیروی کار ماهر هم افزایش پیدا کرد تا جایی که با آموزش حداقلی، همان نیروی کار دوباره به سرکارشان بازگشتند و حتی بسیاری از کارخانهها این بار با کمبود نیروی کار ماهر مواجه شدند. اکنون صحبت از هوش مصنوعی و کارکرد رباتها در زندگی بشری است. بسیاری معتقدند با فراگیر شدن هوش مصنوعی، تعداد زیادی از مشاغل امروزی از بین خواهد رفت و همین گزاره، ترس از فناوری را در دل بشر امروزی زنده کرده است، اما بسیاری از پژوهشها و پیشبینیها از پیشرفت هوش مصنوعی نشان میدهد که نگرانی از اینکه هوش مصنوعی جای شغلها را بگیرد، بیهوده است و فوبیا از فناوری در نهایت به خود انسان ضرر میزند، چرا که پردازشهای سریع و هوشمند اطلاعات میتواند پاسخگوی بسیاری از مسائل و مشکلات باشد و خوب است بهعنوان یک فرصت به آن نگاه شود.
با نگاهی گذرا به دستاوردهای امروزی میتوان گفت که هوش مصنوعی کمککننده و بهطوردقیقتر دستیار انسان است و میتواند انسان را سریعتر و در بستر مطمئنتر به اهدافش برساند، اما هنوز نمیتوان ادعای جایگزینی آن را داشت. البته شاید هیچگاه نتوان چنین ادعایی را هم مطرح کرد، چرا که بهقول فلسفیون، ماده هیچگاه نمیتواند صاحب منطق و روح انسان شود. گفتنی است، هوش مصنوعی تنها میتواند کمک زیادی به دیده شدن افراد با هر توانایی کند، بنابراین ماشینها و هوش مصنوعی هیچگاه جای انسان را نمیگیرند؛ اما هر جایی که نیاز به راهحل باشد، بهترین کمککننده به انسان هستند. بشر امروز ناگزیر از پذیرفتن این واقعیت است که در آینده بسیار نزدیک، هوش مصنوعی در بسیاری از مسائل زندگی وی وارد خواهد شد و زمانی اتفاق خوشایند میافتد که خود را با آن وفق دهیم و کارکردهای آن را در نظام شغلی خود وارد کنیم و از آن در راستای کاهش مصرف و ذخیره انرژی بهره بگیریم. برای مثال، هوشمندسازی در مصرف آب شهری و صنعتی یا هوشمندسازی در تعیین درجه دمای ساختمانها که نمونهای از این دستاوردها است، بهصورت پایلوت و در یک مقیاس کوچک راه افتاده، اما تصور کنید برای هوشمندسازی شیرآلات مصارف آب شهری، چه تعداد نیروی کار باید برای ساخت تجهیزات و نصب ابزارهای هوشمند و اندازهگیری میزان مصرف، جذب مراکز مربوطه شوند و به کار بپردازند. بیشک آموزش افراد باسابقه در عرصههای گوناگون، نهتنها باعث رفع نگرانیها درباره از دست دادن شغل میشود، بلکه یادگیری و موثر بودن در فضای شغلی به کارکنان انگیزه چند برابری میدهد.
باید گفت کاربرد علم بیشک در چنین زمانهای میتواند شیرینتر از آموزش و فراگیری آن باشد؛ تصور اینکه فرمولهای عددی که سدهها پیش از سوی دانشمندان طراحی شد و تنها در کتابهای دانشگاهی میان دانشمندان رد و بدل میشد، این بار در جریان زندگی بشر قرن بیستویکم کارآمدی خود را نشان داده است، ذوقی بههمراه میآورد که نسلهای قبل از درک آن بیبهره بودند. اینجا است که میفهمیم ما چقدر خوششانس بودیم که در عصری زیستهایم که نامش دوران رخنمایی هوش مصنوعی است. بنابراین، بهتر است قدر این سیمپیچیهای فرمولبندیشده با الگوهای متفاوت را بدانیم و بدون ترس، اجازه رسوخ و ورود آنها را به زندگی خود بدهیم.
ارسال نظر