مجبور و محکوم
امین صفری-معاون شرکت سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات
مزایای معدنکاری خارج از مرزهای جغرافیایی و سرزمین مادری بهطورقطع بیش از آسیبهای آن است.این کار سابقه دور و درازی دارد و کشورهای پیشرفته از قرون گذشته تجربه معدنکاری در نقاط دیگر جهان را دارند، البته در آن زمان، این نوع معدنکاری شکل استعماری داشت و کشورهای قویتر و صنعتیتر، مواد خام کشورهای کمتر توسعهیافته را استخراج و با استفاده از آن برای خود ارزشافزوده ایجاد میکردند.در حال حاضر هم،کشورهایی مانند چین که رشد اقتصادی بالایی دارند، در سالهای گذشته از مناطق گوناگون دنیا از جمله ایران مواد خامی مانند سنگآهن دانهبندیشده یا سایر مواد معدنی را میخریدند و در کشور خودشان فرآوری و فولاد و محصولات پاییندستی، حتی خودرو و دیگر صنایع مصرفی تولید و صادر میکردند.
البته در دنیای امروز پرداختن به این کار براساس قوانین و قواعد بینالمللی است. معدنکاری فراسرزمینی اصولا فعالیت مثبتی ارزیابی میشود و ما هم مجبور و شاید محکوم به آن هستیم، زیرا بهزودی با کمبود مواد معدنی موردنیاز برای رشد و توسعه کشور روبهرو خواهیم شد. بهدلیل واحدهای فولادی که در دست احداث است، در این حوزه حدود ۱۵الی ۲۰ سال دیگر، ما با فقدان یا کمبود شدید سنگآهن روبهرو میشویم. درباره سایر مواد معدنی بهویژه فلزات، مثل سرب، روی و آلومینیوم، هم کموبیش همین مشکل وجود دارد. بهطورقطع اگر از امروز معادنی را شناسایی نکنیم و دستبهکار استخراج نشویم، کارخانههای کشور با کمبود مواد موردنیاز روبهرو خواهند شد.بنابراین معادل قرار دادن معدنکاری فراسرزمینی با موضوع فرار سرمایه از کشور از اساس نادرست است.اگر با این اقدام شرکتهای معدنی داخل کشور بتوانند به شرکتهای بزرگ بینالمللی تبدیل شوند و خارج از کشور ایجاد ارزش کنند، فرار سرمایه اتفاق نمیافتد و نام درست آن «سرمایهگذاری بینالمللی» است.
از سوی دیگر، اگر بتوانیم سرمایهگذاری خارجی جذب بخش معدن کشور کنیم، توان پولی و مالی کشورمان افزایش مییابد و توسعه با هزینه کشورهای دیگر اتفاق میافتد که صددرصد مثبت است، البته توسعهای که زیرساختی باشد و دانش فنی و زیرساخت و کارخانه ایجاد کند؛ نه آنکه سرمایه خارجی بیاید و مواد اولیه و خام را ببرد، زیرا در شرایطی که ما در بخش معدن پیشرفت کرده و وارد تولید صنایع پاییندستی شدهایم، نیازی به خامفروشی به این شکل نداریم.باید کشور را به سمتوسویی سوق بدهیم که بتوانیم از سرمایه خارجی استفاده کنیم؛ برای اینکه کارخانه بزنیم، صنایع پاییندستی ایجاد کنیم، دانش فنی بیاوریم و با استفاده از ارز خارجی، زیرساختهای کشور، خط انتقال آب، برق، ریل و نیروگاه را توسعه دهیم.البته فرصت سرمایهگذاری خارجی در حال حاضر هم بهخاطر شرایط تحریمی که مانع بسیار مهم است و هم ناامنی سرمایهگذاری در کشور، چندان مهیا نیست.علاوه بر این، نمونههای ناموفق گذشته و بدعهدیهایی که از سوی کشور ما اتفاق افتاده، زمینه سرمایهگذاری را دشوارتر کرده است.
برای مثال، شرکت معتبر ریوتینتو چندی پیش در یک معدن طلا در غرب کشور سرمایهگذاری کرد،اما متاسفانه همکاری با مشکلاتی روبهرو شد و ادامه پیدا نکرد. عواقب منفی چنین اتفاقاتی فقط به یک معدن محدود نمیماند و به کل کشور در یک برهه تاریخی بلندمدت آسیب میرساند و امنیت سرمایهگذاری را زیرسوال میبرد.دولت باید برای حفظ امنیت سرمایهگذاری خارجی،اقداماتی انجام دهد و حفظ سرمایه خارجی را تضمین کند. بهعنوان مثال، در بسیاری از کشورها به شرکتهای بینالمللی ضمانت میدهند که سرمایه آنها از تغییر قوانین مصون است یا ضمانت میکنند که ارز واردشده تحت هر شرایطی ایمن بماند.
در حال حاضر شرکتهای بزرگ خصوصی کشور در حوزه معدن، هم آمادگی دارند و هم بیشترشان باتوجه به پیشبینی که از وضعیت مواد معدنی کشور دارند، تلاش میکنند که در حوزه بینالمللی حضور پیدا کنند و معدنکاری فراسرزمینی انجام دهند و اگر این کار از سوی وزارت صمت یا نهادی که از سوی این وزارتخانه مسئول میشود، برنامهریزی و فاز اجرایی و عملیاتی آن آغاز شود، نتایج مثبت بسیاری خواهد داشت و هم بخش خصوصی قویتر میشود و در عرصه بینالمللی حضور مییابد و هم از موازیکاری و رقابتهای کاذب داخلی که گاهی برای گرفتن یک معدن خارجی اتفاق میافتد، جلوگیری خواهد شد. باید کشور این رویکرد را دنبال کند و خوشبختانه زمزمههای آن بهگوش میرسد، اما هنوز عملیاتی نشده است.
ارسال نظر