ضرورت برای تکمیل زیرساختهای ترانزیتی
کیومرث فتحالله کرمانشاهی ـ معاون کل اسبق سازمان توسعه تجارت
امروزه در عرصه تجارت بینالملل، بهرهبرداری از موقعیت جغرافیایی برای حملونقل کالا و تسهیل تجارت میان کشورها به یک مزیت تبدیل شده است و میتواند بهعنوان یک شاخص برای رشد در تمامی زمینهها از جمله تجارت، اشتغال، حملونقل و... موثر باشد. برخی کشورها با دارا بودن موقعیت جغرافیایی راهبردی و سرمایهگذاری در امور زیربنایی (تجهیزات بندری، جادهها، راهآهن و...) توانستهاند از این مزیت برای افزایش درآمدهای ارزی و ارتقای جایگاه خود در توسعه تجارت ملل محصور در خشکی، به نحو مطلوب استفاده کنند. ایران نیز بهدلیل دارا بودن ظرفیتهای مهم تجاری، باید بهدنبال رفع موانع موجود برای افزایش سهم خود در مسائل ترانزیتی باشد، چرا که ایران از فرصتهای مهم ترانزیتی برخوردار است، اما تا به امروز نتوانسته آنطور که باید و شاید، از این فرصتها استفاده کند.
توسعه تجارت و قرارگیری در جایگاه کشوری مهم و تاثیرگذار در مسئله ترانزیت، زیرساختهای لازم خود را میطلبد. به بیان دیگر، اگر خواستار بهبود شرایط ترانزیت بینالمللی در ایران هستیم، باید بسترها و ساختارهای متناسب با آن را ارتقا بخشیم. این ساختارها، تنها مولفههای زیرساختی نیستند و بسیاری از شاخصهها را دربر میگیرند. در ابتدا باید اذعان کرد هنوز بهطورکامل اهمیت ترانزیت در ایران را متوجه نشدهایم و نمیدانیم که توجه به این مسئله میتواند چه منافعی را برای اقتصاد کشور بههمراه داشته باشد. تا زمانی که توسعه ترانزیت یک اولویت اقتصادی ـ تجاری در کشور تلقی نشود، شاهد تغییر رویه فعلی نخواهیم بود. در حال حاضر نگاهی سطحی به مسئله ترانزیت در کشور میشود و همین موضوع، بسیاری از ایرادات را ایجاد کرده است. علاوه بر مشکلات رویکردی موجود، نباید از تاثیر تحریمها در چند سال اخیر غافل شد. تحریمها تاثیری مستقیم بر روند تامین زیرساختهای تجهیزاتی و همچنین فرآیندهای ترانزیتی کشور دارند و همه این موارد در کنار هم سبب شده تا امروز شاهد وضعیت مناسبی در این بخش کشور نباشیم.همواره مسائل مختلفی در بهبود شرایط ترانزیت ایران و توسعه روابط تجاری با سایر کشورها دخیل است، اما بهطورکلی چند مولفه کلیدی از اهمیت بیشتری نسبت به سایرین برخوردار هستند . یکی از این مولفهها، بحث فرماندهی واحد مرزها است؛ یعنی یک نفر حرف آخر را در مسائل تجاری مرزی کشور بزند و چنددستگی در تصمیمات نداشته باشیم. مدیریت جزیرهای بهنفع هیچ اقتصادی نیست و هیچکس آن را تایید نمیکند. وضعیت کنونی مرزها، نیازمند بررسی، فرماندهی واحد و در نهایت هماهنگی جامع است.
ترانزیت یکی از بحثهای مهم توسعه تجارت و رسیدگی به آن، نیازمند تدوین برنامههای استراتژیک است. در گام نخست باید در روابط دوجانبه و چندجانبه، با کشورهای طرف ترانزیت به توافق برسیم. از سویی دیگر، باید تاکید داشت تنها امضای توافقنامه کارساز نیست و باید این پیمانها را به مرحله اجرا برسانیم. در سالهای اخیر، خبرهایی از انعقاد تفاهمنامههای مشترک زیادی در بحث ترانزیت و روابط تجاری ایران و سایر کشورها اعلام شده، اما هیچکدام از این تفاهمنامهها اجرا نشدهاند که این مسئله خود نقص بزرگی بهحساب میآید. همانطور که پیشتر عنوان شد، مسئله ترانزیت میتواند مزیتهای زیادی برای اقتصاد کشور داشته باشد و مهمترین نتیجه آن، توسعه تجارت است. من معتقدم باوجود تمام نقایص لجستیکی و ضعفهای ساختاری، اگر سیاستهای صحیحی برای اجرای برنامههای توسعه تجاری تدوین شود، میتوان از شرایط فعلی بهره کافی برد. اگر توافقنامههای چندجانبه به نحو مطلوبی به مرحله اجرا برسند، میتوان نتایج مثبت بیشماری را شاهد بود و عددی که اکنون بهعنوان رقم میزان ترانزیت ذکر میشود، افزایش خواهد یافت. تنها باید عزمی جدی برای عملیاتی شدن اهداف و برنامهها وجود داشته باشد.
ارسال نظر