بیآبی، نتیجه بیتدبیری
حمیدرضا رمضانی-کارشناس آب
آنچه در ایران بیش از پیش خودنمایی میکند و وضعیت منابع آب را در ایران به چالش کشیده، هرگز کمبود آب نیست، زیرا خیلی کشورهای دنیا هستند که تراز بارش سالانه آنها بهمراتب از ایران کمتر است، مانند عربستان، اسرائیل، اماراتمتحدهعربی، قطر و... . اما هرگز مشکلاتی را که ایران در بخش آب دارد، ندارند و هرگز با چالشهای ما روبهرو نیستند. آنچه وضعیت آب را در ایران با اضطرار مواجه کرده، «عدممدیریت منابع آب» در ایران است و چون در ایران با نداشتن برنامهریزی صحیح مواجهیم و هیچ خبری از آمایش سرزمین و افق چشمانداز توسعه نیست. همه دولتها با تصمیمات باری به هر جهت و نابخردانه و سیاسی خود منابع آب و حتی سپهر سیاسی ایران را در سراشیبی سقوط قرار دادهاند.
در دولت نهم، رئیسجمهوری وقت در سفرهای استانی خود به شهرستانهای دماوند و فیروزکوه در نطق سخنرانی خود فرمودند که هر کشاورزی که خواهان برخورداری از چاه عمیق برای کشاورزی خود است، میتواند برود به اداره منابع آب و به جهاد کشاورزی درخواست بدهد و مسئولان هم باید بهسرعت و در اسرعوقت با نامه متقاضی موافقت کنند تا کشاورز بتواند از آب چاه (بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی) بهرهمند شود. همین یک سخنرانی صددرصد اشتباه و عامدانه و تخریبگرایانه رئیس وقت دولت موجب این شد که طی ۸ سال عمر دولتهای نهم و دهم بیش از ۵۰۰ هزار حلقه چاه آب عمیق در ایران حفر و افزوده شود. این روند بهصورت کندتر در دولتهای یازدهم و دوازدهم هم ادامه داشت و امروزه کار به جایی رسیده که وجود بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار حلقه چاه آب در سرزمین خشک ایران خودنمایی میکند. همین بیتدبیری و برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی موجب این شده که بیش از ۸۰ درصد از دشتهای ایران دچار مرگ آبخوان شده است. از مجموع ۶۰۹ دشت ایران در ۵۰۰ دشت با پدیده فرونشست زمین مواجه شدهایم و این بزرگترین زنگ خطر برای ایران است، اما شوربختانه مسئولان امر تاکنون کوچکترین توجهی به آن نداشتهاند.لازم به ذکر است که ایران هرگز از یک رژیم بارشی مطلوب هم برخوردار نبوده است، زیرا بیش از ۷۰ درصد از بارش ایران در کمتر از ۳۰ درصد وسعت سرزمینی ایران و کمتر از ۳۰ درصد از بارشها در بیش از ۷۰ درصد از پهنه سرزمینی ایران میبارد. این نشاندهنده این است که مسئولان باید بیش از پیش به مدیریت منابع آب اهتمام ورزند، اما باتوجه به سیر روند طبیعی منابع آب در ایران، شوربختانه شاهد هستیم که آب برترین صنایع دنیا نظیر فولاد، ذوبآهن، اتومبیلسازی، کاشی، سرامیک و... و آب برترین محصولات کشاورزی نظیر برنج، چغندرقند، هندوانه، گوجهفرنگی و... در خشکترین و نابرخوردارترین استانهای ایران به خدمت گرفته شدهاند. همین امر موجب شده است بر طبل اضطرار آبی در ایران کوبیده شود و آینده تاریک و سیاهی در انتظار استانهای نابرخوردار آبی ایران مانند سمنان، اصفهان، کرمان، فارس، سیستانوبلوچستان، خراسانجنوبی، خراسانرضوی، خوزستان، همدان، مرکزی، قم، قزوین، تهران و... باشد.اما من آینده منابع آبی در ایران را کاملا نابرخوردار میدانم و باتوجه به وضعیت آبخوانها، وضعیت آب در پشت سدها، استقرار صنایع آببر در مناطق خشک و نابرخوردار، افت بارشها، تغییر اقلیم و همچنین گرمایش زمین موجب شده است که بهدلیل دسترسی نداشتن به منابع آب پایدار در حداقل ۲۴ استان ایران هموطنان مهاجرت اقلیمی را در دستور کار خود قرار دهند، بهطوری که فقط در استان تهران طبق آمار وزارت کشور سالانه بین ۲۵۰ هزار تا ۳۰۰ هزار نفر از دیگر استانها بهصورت مهاجر اقلیمی وارد استان تهران میشوند و شوربختانه دولتها حتی کوچکترین برنامهای برای مهار این ابربحران ندارند. طرحهایی مانند انتقال آب از دریای عمان و خلیجفارس به فلات مرکزی هم ابدا کارساز نیست و علاجبخش واقعه نخواهد بود. این پروژهها فقط جیب مافیای آب را پر کرده است و فقط منتی است که بر سر مردم گذاشته میشود، اما هرگز مردم از آن بهرهمند نخواهند شد. اگر در واقع نظام یکبار برای همیشه و هرچه سریعتر به این اجماع نرسد که دست مافیا را از کشور قطع نکند، مدیریت منابع آب را در ایران بهدرستی اعمال نکند، دست از تخریب اراضی کشاورزی و تغییر کاربریها برندارد، دستور توقف تخریب باغات ندهد و از گسترش ویلاسازیها جلوگیری نکند؛ بهطورقطع و یقین آینده تیره و تاریک و خطرناکی در انتظار نظام ایران خواهد بود./روزنامه صمت
شما گفتین استانهای کم آب واسم خوزستان ب ا30میلیاردمترمکعب آب سطحی وحجم سدهای 22م یلیاردمترمکعب رومه بردین.....استان خوزست ان کم آب نیست و فقط عده ای براانتقال آب رودهای آن وسدسازی بیرویه در بالادست وخش ک کردن تالابها توسط وزارت نفت سعی درنابو دی آن دارن