اگر مدیریت نکنیم جنگ آب در پیش است
منوچهر محمدشمیرانی-کارشناس ارتباطات
بدون شک، هر کسی و با هر فکری، قبول دارد که آب، مایه حیات است و اگر روزی فرابرسد که آبی نباشد، بهیقین، دیگر هیچ موجود زندهای هم روی زمین وجود نخواهد داشت. کشور ما، در یکی از نواحی خشک جهان قرار گرفته، پس اگر مدیریت درست مصرف آب وجود نداشته باشد و سازمانهای مربوطه، اقدامهای لازم و پیشگیرانه انجام ندهند، تشنگی انسانها، ترک خوردن زمینها و بروز جنگ آب، پدیده دور از انتظاری نخواهد بود.
بهصرفه نبودن محصولات آببر
زمانی که یک لیوان از شیر مینوشید، بدانید ۲۰۰ لیتر آب مصرف شده تا بتوانید این لیوان شیر را بنوشید یا اگر خواستید در وعده صبحانه، نان و پنیر بخورید، به یاد داشته باشید برای هر کیلوگرم گندم هزار و ۳۰۰لیتر و برای تهیه نیم کیلو پنیر، ۲هزار و۵۰۰ لیتر آب استفاده شده است. شاید هم بدتان نیاید بههمراه نان و پنیر، هندوانهای هم نوشجان بفرمایید. برای تولید هر کیلوگرم هندوانه نیز بیش از ۵۰۰ لیتر آب، مصرف شده است.حتما با خواندن این آمار، اشتهایتان را از دست داده و سوئیچ خودرو را برداشتهاید تا به محل کارتان بروید، اما بدانید و بهخاطر بسپرید که برای تولید یک دستگاه خودرو، بیش از ۸۰۰هزار لیتر آب مصرف شده است تا شما بتوانید سوار بر آن شده و به سوی مقصد بروید.
آمارهای اشارهشده، تنها بخشی از آمارهایی است که میزان بلعیدن آب باقیمانده در کشورمان را نشان میدهد و ابعاد مشکل آب در کشور ما، سالهاست از مرحله بحران گذشته و با سرعت زیادی، به مرحله فاجعه بیآبی نزدیک میشود. باوجود آنکه، وزرا و مسئولان مربوطه، هرازگاهی، اشارهای به مشکلات موجود میکنند، اما بیشتر از آنچه میبایست براساس وظایف تعریفشده انجام دهند و با اتخاذ راهکارها و تمهیدات لازم، از بحرانیتر شدن شرایط جلوگیری کنند؛ همواره مردم و مصرفکنندگان را، هدف سخنان قرار داده و از آنها میخواهند تا کمتر بخورند و کمتر بنوشند و کمتر نفس بکشند. بهنظر میرسد برنامهریزان و سیاستگذاران، فراموش کردهاند که برخی از صنایع آببر مانند صنایع فولاد را، باید بهجای استانهای میانی کشور، در استانهای مجاور دریا احداث میکردند یا زمانی که برای تولید یک دستگاه خودرو، بیش از ۸۰۰ هزار لیتر آب مصرف میشود چه لزومی دارد برای کشور ایران ـ با آبوهوای نیمهخشک آن ـ این همه کارخانه خودروسازی احداث شود یا زمانی که برای هر کیلوگرم هندوانه، بیش از ۵۰۰ لیتر آب مصرف میشود، چه دلیلی دارد سالانه بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی، به کشت هندوانه اختصاص یابد تا بتوانیم بالغ بر ۲ میلیون تن هندوانه به عراق، ترکیه، امارات، کویت و بحرین صادر کنیم. در حالی که کارشناسان عقیده دارند اگر آب مصرفی تولید هندوانه، خربزه، سیبزمینی و گوجهفرنگی را بهصورت خام صادر کنیم، سود بیشتری عاید کشور خواهد شد.
در مجموع، نظر کارشناسان بر این است که در جهان امروز، هر کشوری باتوجه به شرایط اقلیمی و آبوهوایی خویش، تولید محصولات کشاورزی و صنعتی را دنبال میکند. در جهان امروز و باتوجه به ارتباطات فراوان بین کشورها، قرار نیست هر کشوری، تمامی محصولات موردنیاز خود را تولید کند. هر کشوری، باتوجه به امکانات و مناسب بودن شرایط تولید و فراوانی مواد اولیه موردنیاز، تعدادی از محصولات و کالاها را تولید میکند و با فروش مازاد تولید خود، محصولات و کالاهای موردنیاز خویش را بهدست میآورد؛ شیوهای که در نهایت، نرخ تمامشده و خریدوفروش محصولات و کالاها، برای همگان مناسبتر خواهد بود. در حالی که براساس آمار سازمان جهانی خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، ایران دارای مقام سوم تولید هندوانه و خیار بوده که بیشتر باید این آمار را نگرانکننده دانست، چراکه نشان میدهد رویه تولیدات و صادرات کشاورزی ما، بهسمت ارزانترین و آببرترین محصولات حرکت میکند و صادرات این نوع محصولات، خوشحالکننده نیست و مزیتی برای کشور محسوب نمیشود.آمارهای اعلامشده، حاکی از آن است که متوسط سالانه بارش در ایران، حدود ۴۰۰ میلیارد مترمکعب است که بهطورمتوسط ۲۷۰ میلیارد مترمکعب آن، بهدلیل تبخیر شدن تلف میشود و از حدود ۱۳۰ میلیارد مترمکعب باقیمانده، میزان ۹۲ میلیارد مترمکعب به آبهای سطحی میپیوندد و ۳۸ میلیارد مترمکعب نیز به آبخوانها نفوذ میکند. ابعاد نگرانکننده کمبود آب در ایران، آنجا نمایانتر است که ببینیم متوسط سالانه آب شیرین قابلدسترس برای هر ایرانی در سال ۱۳۳۵، حدود ۷ هزار مترمکعب بوده است. در سال ۱۳۸۰، این رقم به هزار و ۸۰۰مترمکعب کاهش یافته و در سال ۱۴۰۰، سرانه آب شیرین قابلدسترس برای هر نفر، عدد هزار و ۳۰۰ مترمکعب را نشان میدهد. خیلی واضح است که از سال ۱۳۳۵ تاکنون، آب شیرین قابلدسترس برای هر ایرانی، بیش از ۵ برابر کاهش داشته است. جدا از کوتاهیها و بیتوجهیهای مدیریتی، تغییرات اقلیمی را هم میتوان یکی از علل اصلی تشدید کمآبی در کشور دانست. کاهش ۹ درصدی متوسط بارش در کشور، حفر دهها هزار چاه آب که درصد زیادی از ذخیره آبهای زیرزمینی را بلعیده و موجب فرونشست مناطق وسیعی از کشور شده است، سدسازیهای غیراصولی و غیرکارشناسی و... را نیز میتوان از دلایل مشخص کمآبی کشور دانست. باتوجه به موارد اشارهشده، میبینیم که میزان مصرف آب بخش کشاورزی ایران، در مقایسه با سایر کشورها، بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است، در حالی که مصرف خانگی ۶ درصد و مصرف صنعت ۲ درصد از میزان مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده است، ۹۲ درصد منابع آب کشور، در بخش کشاورزی مصرف میشود. ایران در زمینه بهرهوری از آب، در بین ۱۲۳ کشور، رتبه ۱۰۲ را دارد. کارآیی آب، خلاف کشورهای پیشرفته که بیشتر از ۳ کیلوگرم بر مترمکعب (تولید ۳ کیلوگرم محصول کشاورزی از هر مترمکعب آب) است، این رقم، در ایران به یک کیلوگرم بر مترمکعب هم نمیرسد. بهنظر میرسد هرچه زودتر باید مسیر حرکت فعلی تغییر کرده و با بکارگیری راهها و شیوههای نوین، ضمن پیشگیری از هدررفت منابع آب، از کاشت محصولات آببر جلوگیری کرد. درباره دیگر محصولات نیز، با استفاده از روشهای مکانیزه، میزان تولید را افزایش و میزان مصرف آب را کاهش دهند. به هر روی، تا چشم بر هم بگذاریم تهمانده منابع آب کشور نیز بهپایان میرسد و بههمراه بسته شدن ورودی آب دریای خزر، دریاچه هیرمند و... وقوع فاجعه بیآبی و بروز جنگ آب در گوشهوکنار کشور را باید انتظار کشید.
ارسال نظر