خلاقیت نوآوری و کارآفرینی شروط ماندگاری
شهرام شیرکوند-پژوهشگر و مشاور حوزه صنعت
در عصر حاضر، خلاقیت، کارآفرینی و ایجاد تغییر و تحول در کسبوکار امری ضروری است، زیرا جامعه، رقبا و... همه در حال دگرگونی هستند. از این لحاظ، عصر کنونی را عصر خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی نامیدهاند. کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از طریق تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع بهمنظور بهرهگیری از فرصتها. واژه کارآفرینی باعث شده است معنای آن توأم با ابهام باشد و از این ترجمه، ایجاد کار و اشتغالزایی تفسیر شود، اما کارآفرینی دارای مفهومی ارزشمندتر از اشتغالزایی است. تعریف عام کارآفرینی عبارت است از: راهاندازی کسبوکار جدید یا یک سازمان جدید که معمولا توأم با ریسکپذیری و عدمقطعیت است. در واقع معنای عام کارآفرینی، ایجاد یک کسبوکار جدید است.
کارآفرینی بهعنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش اساسی در فرآیند توسعه جوامع دارد. کارآفرینی فراتر از شغل و حرفه است و یک شیوه زندگی بهشمار میرود. نکته حائزاهمیت این است که کارآفرینی مترادف ایجاد اشتغال نیست، فرآیند ایجاد و تأسیس کسبوکار یا سازمان جدید است، اما یکی از اثرات قابلتوجه آن، ایجاد اشتغال است. بدون تردید کارآفرینی اهمیت بسیاری در توسعه کسبوکار دارد. این مفهوم به ایجاد و توسعه ایدهها، محصولات و خدمات جدید، ایجاد اشتغال ، رشد تولید و افزایش رقابتپذیری کسبوکارها کمک میکند. برخی مواقع کلمات «کارآفرینی» و «اشتغالزایی» موارد استفاده مشابهی دارند و کلمه کارآفرینی برای مجموعه اقداماتی که به ایجاد اشتغال میانجامد نیز، استفاده میشود. «رزنر» که از استادان اقتصاد دانشگاه نیویورک است، کارآفرینی را ایجاد سازگاری و هماهنگی متقابل در عملیات تجاری و اقتصادی میداند. ترکیب کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری، عامل کلیدی ثبات و پایداری سازمان دراین دوران مملو از تغییرات سریع است. از اساس خلاقیت جوهره کارآفرینی و پایه و اساس نوآوری است، اما نوآوری کاربردی کردن خلاقیت است؛ خلاقیت تولید یک ایده جدید است، در حالی که نوآوری عملی و کاربردی کردن ایدهها و مفهوم و کارکرد نوآوری کاملتر از خلاقیت است. خلاقیت با نوآوری و نوآوری با کارآفرینی تفاوت دارد و بهتبع رفتار، حالات، ویژگیها و نقش افراد خلاق، نوآور و کارآفرین با یکدیگر متفاوت خواهد بود. افراد خلاق، میتوانند پدیدههای جدیدی را کشف یا خلق کنند، اما نمیتوانند یا علاقه ندارند اکتشافات یا اختراعات خود را به محصول یا خدمتی تبدیل کنند و آن را به مرحله تولید انبوه برسانند، در حالی که افراد نوآور علاوه بر اینکه قادر هستند پدیدههای نوینی را خلق یا کشف کنند، توانایی آن را دارند که اختراعات یا اکتشافات خود را به محصول یا خدمت تبدیل و آن را به بازار عرضه کنند تا در ازای آن سودی بهدست آورند. کارآفرینی ویژگیهای مثبتی همچون بارور شدن خلاقیتها، ترغیب به نوآوری و توسعه آن، افزایش اعتماد به نفس، ایجاد و توسعه تکنولوژی، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی در پی دارد، بنابراین باید با نگاهی دقیق و جامع به کارآفرینی، از همه دستاوردهای آن بهرهمند شویم و به یاد داشته باشیم که اشتغالزایی یکی از دستاوردهای مهم کارآفرینی است. مهمترین پیامد کارآفرینی، افزایش روحیه نشاط و نوآوری است، زیرا موجب کاهش مشکلات بیکاری میشود، امید را در دل مردم افزایش میدهد، از بار مسئولیتهای فراوان دولت میکاهد، فرهنگ کار و گرایش به کار کردن را نهادینه میکند و معضلات اجتماعی را کاهش میدهد. همچنین در حوزه اقتصاد موجب توسعه و تولید ثروت و در یککلام سبب بروز خلاقیت و نوآوری و توسعه صنعتی میشود. کارآفرینی و نوآوری مکمل یکدیگر هستند و تلفیق این دو برای موفقیت و ثبات سازمان در محیط متغیر و پویای امروز حیاتی است؛ فرهنگ سازمانی و سبک مدیریت، عوامل مهمی هستند که بر توسعه رفتار نوآورانه و کارآفرینانه در سازمانها تاثیر میگذارند. در کشورهای توسعهیافته به کارآفرینی بهعنوان راهبردی برای توسعه مینگرند و بهدلیل جایگاه ویژه کارآفرینان در روند توسعه پایدار و رشد و شکوفایی اقتصادی، تلاش میکنند، افراد را به فعالیتهای کارآفرینانه هدایت کنند و در این راه به آموزش کارآفرینی و ترویج آن اهمیت میدهند. در واقع، کارآفرین با تشخیص فرصتهای بازار و پذیرش ریسک مربوطه برحسب شرایط، از طرق مختلف مانند فروش یا اجرای ایدههای خود، خرید ایده، اختراعات و اکتشافات دیگران و اجرای آنها، خرید محصولات و خدمات جدید دیگران و فروش آنها، میتواند ثروتآفرینی و کسب درآمد کند. در مجموع کارآیی خلاقیت و نوآوری، نهتنها نیاز صنایع داخلی کشور، بلکه نیاز جامعه بوده و در هر زمان و مکان نیازمند تغییر و نوآوری در زمینه علم و تکنولوژی، کسبوکار و تولید هستیم. بررسیها حاکی از این است که سازمانها میتوانند کارآفرینی و نوآوری را بهصورت داخلی و از طریق استراتژی، ساختار و فرآیندهای آنها افزایش دهند. برمبنای تحقیقات موردی، میتوان یک چارچوب برای کارآفرینی و نوآوری ارائه کرد که دربرگیرنده ۵ عامل استراتژی، سیستم، نیروی انسانی، سبک و مهارت است. یک استراتژی خوب و آیندهنگر، محور کارآفرینی و نوآوری در سازمانهای موفق است. چنین سازمانهایی نیازمند استراتژیهایی با تمرکز داخلی هستند که توسعه و تغییر را ترغیب کنند و در عین حال، نیازمند استراتژیهایی با تمرکز خارجی هستند که فعالانه بهدنبال کسبوکارها یا سرمایهگذاریهای مشترک و جدید برای دستیابی به موفقیت از طریق نوآوری بروند. کارآفرینی و نوآوری موضوعی اساسی در سازمانها است. چنانچه مدیران جامعه و سازمانها استراتژی و دورنمایی برای آینده سازمان، ذینفعان و سازمانهای رقیب خود ترسیم کرده باشند، سازمان در مسیر توسعه حرکت خواهد کرد. اگر خلاقیت و نوآوری در سازمان در اولویت قرار گیرد، کارآفرینان با توانمندیها و مهارتهای خاصی که در تشخیص فرصتها، موقعیتها و ایجاد همافزایی و حرکت در راستای توسعه این موقعیتها دارند، میتوانند کشور را در مسیر تحقق رشد همهجانبه، توسعه کسبوکار، رفع مشکلات اقتصادی و تحولات مثبت اجتماعی یاری کنند. کارآفرینان فرصتهای شغلی جدید ایجاد میکنند، به توسعه اقتصادی و افزایش درآمدهای ملی کمک میکنند، باعث افزایش رقابت در بازار و بهبود کیفیت محصولات و خدمات میشوند، با ایدههای نوآورانه به توسعه تکنولوژی در صنایع مختلف کمک میکنند و در نهایت اینکه، با ایجاد کسبوکارهای جدید، به توسعه اقتصادی یاری میرسانند.
ارسال نظر