اختصاصی گسترشنیوز:
آتش در سرمایه ها؛ از سینما رکس تا هفت تپه
بر باد رفتن و آتش افتادن در سرمایه ایرانیان، تنها چیزی است که این روزها کسی برای آن هشتگ نمیزند و کمپینی به راه نمیاندازد. انگار سرمایهستیزان چپگرا کار خودشان را خوب انجام دادند.
حدود ۴۴ سال پیش، سوختن سینما رکس آبادان باعث برانگیخته شدن خشم عمومی مردم ایران شد و در نهایت به سرعت، به کاتالیست اصلی وقوع انقلاب اسلامی بدل شد. میزان حساسیت و مسئولیتپذیری وقت مردم ایران، باعث شد که نسبت به چنین رویدادی حداکثر میزان واکنش را بروز بدهند. با این حال، این حساسیت عمومی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی (که جای تقدیر دارد) در قبال بروز فجایع اقتصادی، دچار نوعی عصبسوختگی شده است.
عصبسوختگی اقتصادی
البته درک ریشههای این عصبسوختگی کار دشواری نیست، زیرا در سالیان اخیر با افزایش سرسامآور نرخ تورم، رکود شدید، بروز اتفاقات مرتبط با مالباختگان در موسسات مالی و اعتباری و این اواخر در بورس و افزایش نرخ دستمزد توام با تشدید فشارهای مالیاتی، باعث شده است که دیگر رمقی برای واکنش دادن عمومی نسبت به مسائل برای افراد باقی نماند. خاصه اینکه مطالبه عمومی برای خرید واکسن کرونای معتبر هم راه به جایی نبرد و نوعی سرخوردگی انباشت شده در عموم مردم، قابل مشاهده است.
از کامیونسوزی تا گرانی
با این حال سوختن ۳۰۰ کامیون و آسیب دیدن جدی ۲۰۰ کامیون دیگر، چیزی نیست که به سادگی بشود از کنار آن عبور کرد. یکی از مشکلاتی که در زمان رژیم سابق بروز یافت، تشدید تب پترودلارها و افزایش واردات در کشور بود که به علت فقدان وسایل کافی و مناسب (به لحاظ ظرفیت و امکانات سرمایشی و گرمایشی)، باعث افزایش قیمت شدید کالاها در سال ۱۳۵۶ شد. وضع حاضر هم به علت فقدان نظام مویرگی توزیع کامیونی و ترانزیتی، بی شباهت به بروز مشکلات سال ۵۶ نیست.
پیش به سوی گرانیهای جدید
اکنون فارغ از زیان چندین میلیون دلاری ناشی از سوختن کالاهای صادراتی، که شبکهای از کسبوکارها را متضرر میکنند ( تولیدکنندگان، صادرکنندگان و کشاورزان، شرکتهای بیمه و باربری)، باعث ایجاد اختلال وسیع در چرخه توزیع کالاهای اساسی درون کشور خواهد شد. به گونهای که با موجی از گرانی کالاها و پس از آن خرابی و فاسد شدن محصولات کشاورزی و باغی مواجه خواهیم شد و در نهایت بازهم این کسبوکارهای ایرانی هستند که بی پشتوانه و بدون حمایت، رها خواهند شد.
آتش در سرمایه ایرانی
به رغم تاکیدات رهبر انقلاب، بر حمایت از کار و سرمایه ایرانی و حتی نامگذاری یکی از سالها به این عنوان، شوربختانه هیچ حمایتی از سرمایه ایرانیان صورت نمیگیرد و به همین جهت با گریز شدید سرمایه از کشور و خروج آن به سمت کشورهایی چون کانادا، چین، امارات، ترکیه، گرجستان، عمان و غیره هستیم. البته این بیتوجهی مختص به کامیونهای آتش گرفته در مرز اسلام قلعه تایباد نیست و همزمان با این انفجار زنجیرهای کامیونها، آتشسوزی زنجیرهای در سرمایههای ایرانیان در جریان است. روز گذشته کارخانه کشت و صنعت هفتتپه در آتش سوخت و همزمان دهها هزار تن سیب باغداران در کنار جادههای ارومیه در حال پلاسیده شدن است. کارخانه شرکت کاله در کربلا میسوزد و این اتفاق بازهم در جریان است: سلسله سرمایهسوزی ایرانیان از، از هفتتپه تا پلاسکو، از موسسات اعتباری تا بورس!
شوربختانه صدایی هم به جایی نمیرسد و مسئولین فقط به دنبال روکمکنیهای سیاسی و انتخاباتی خود هستند. به زودی و در آستانه انتخابات، نامهای درشتتری به پای میزهای محاکمه هم کشیده خواهد شد اما امید بسیار کمی وجود دارد تا با مسببان نابودی سرمایههای مردم برخورد شود.
ارسال نظر