در گفتوگوی گسترش نیوز با یک اقتصاددان:
آیا سیلاب تورم در راه است؟
افزایش میزان مبلغ پرداختی یارانهها به ده برابر وضع موجود و برای نیمی از جمعیت کشور، یکی از چالشهای این روزهای اقتصاد سیاسی شده ایران است.
وعده پرداخت یارانه با مبالغ کلان از جمله ۴۵۰ هزار تومان به چهل میلیون نفر از افراد جامعه، توسط برخی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باعث شده تا اساتید حسابگر علم اقتصاد، ذره بین و ماشین حساب خود را در قبال این کاندیداهای خاص فعالتر کنند. بررسی منابع و نحوه پرداخت و تاثیر این پرداختها بر پارامترهای دیگر اقتصاد کلان از جمله کسری بودجه و نرخ تورم، از جمله مباحثی است که احتمالا با سد سخت پرسشگری اساتید اقتصاد مواجه میشوند و کاندیداها برای اقناع افکار عمومی و کاربست ایدههای پوپولیستی، این بار کار بسیار دشوارتری خواهند داشت. گسترش نیوز در گفتوگو با هوشنگ شجری، اقتصاددان و استاد دانشگاه، به بررسی ابعاد گوناگون این وعده و طرحهایی از این دست پرداخته که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید.
چالشهای تورمی یارانهها در ایران
این استاد دانشگاه در پاسخ به پرسشی مبنی بر نحوه منابع پرداخت ۱۰ برابری یارانه به نیمی از جمعیت کشور، اظهار داشت: پرداخت یارانهها در کشورهای پیشرفته و صنعتی، خیلی وقت است که از تخصیصهای رانتیر بر کالاهای خاص نظیر غذا و دارو و حاملهای انرژی عبور کرده و بر پرداخت مستقیم، یا سرمایهگذاری در بهداشت و آموزش رایگان متمرکز شده است. در این موارد هم به جز پرداخت مستقیم، توزیع رانت از محل پرداخت یارانه به صفر نمیرسد و فقط قدری تغییر حالت میدهد. با این حالت همواره دو مسئله به عنوان پرداخت یارانه در حالت پایهای پذیرفته شده و به شکل فراگیری به رسمیت شناخته شده است. نخست این که منبع تامین یارانه باید از مالیات بر درآمدهای مازاد ثروتمندان باشد و دوم این که دریافتکنندگان باید از طبقات فرودست و ناتوان باشند و پرداخت این یارانه نیز، باید به شکل یک شبکه پوششی حمایتی موقت باشد، نه این که قرار بر دائمی بودن این پرداختها وجود داشته باشد. متاسفانه در کشور ما، نظام پرداخت یارانهها از هیچ کدام از اصولی که به آنها اشاره کردم، پیروی نمیکند و به همین دلیل تبعات منفی خاصی برای اقتصاد کشور به ارمغان آورده است.
یارانهای برای ثروتمندان با سه برابر بودجه کل کشور!
هوشنگ شجری در ادامه خاطرنشان ساخت: پرداخت ۱۳۹ میلیارد دلار یارانه بر حاملهای انرژی فقط در سال گذشته نشان میدهد که ایران بیشترین میزان سوبسید پرداختی به شهروندان در جهان را دارد که بیش از سه برابر رقم بودجه کل کشور است! این موضوع ناقض دو اصل اساسی در پرداخت یارانههاست؛ به این معنا که این مبلغ به همه دهکها پرداخت میشود که با اصل محل بازتوزیع ثروت بودن یارانهها در تضاد است و ثانیا، محل پرداخت این سوبسید سنگین، از مالیات شهروندان نیست. یعنی باعث بروز کسری بودجه شدید برای دولت، افزایش شدید حجم نقدینگی و پایه پولی در کشور، افزایش چشمگیر فاصله طبقاتی و رانتخواری و فساد در کشور خواهد شد کما این که تاکنون نیز، چنین بوده است و در واقع ما از دولت آینده انتظار داریم که به جای دامن زدن و بدتر کردن این وضعیت که اقتصاد کشور را به مسلخ و پرتگاه میکشاند، این وضعیت را اصلاح کند. یعنی از کاندیداهای انتخابات پیش رو، استدعا دارم که برای کسب رای، این بازی خطرناک را در دستور کار خود قرار ندهند و اگر اراده و توان و دانش فنی و تخصصی اصلاح را ندارند، دستکم اوضاع کشور را از این که هست بدتر نکنند.
رقابت تورمی کاندیداها!
این اقتصاددان در پایان یادآور شد: در صورتی که خدای ناکرده فردی از این افراد بر سر کار بیاید و بخواهد این وعده را عملیاتی کند، باید بسیار نگران وضعیت اقتصاد کشور باشیم. زیرا اکنون اقتصاد کشور در کما است و با این رویکرد، به طور حتم از طریق سیلاب طوفانی تورم و کسری بودجه، به مرگ دردناکی خواهد مرد! من امیدوارم که مردم ما با هوش فراوانی که برایشان قائل هستم، این تله پوپولیستی غیراقتصادی و کاملا سیاسی را تشخیص بدهند و از این چالش عبور کنند. زیرا اگر امیدی برای اصلاح سریع و مستقیم اقتصاد کشور و نظام یارانههای سنگین در کشور وجود ندارد، دستکم خطر بدتر شدن این وضعیت هم پیش روی کشور نباشد. زیرا انتخابات از دوره قبل به این ورطه افتاد که کاندیداها برای رقابت با نامزدی که وعده مبالغ خاصی از پرداخت یارانه را میدهد، اقدام به طرح مبالغ پرداختی بیشتر، بدون توضیح منابع، اقشار دریافت کننده و نحوه پرداخت این مبالغ داشته باشند، گشادهدستانه مبالغ بالاتر را مطرح میکنند و اصلا به آثار تورمی و تورم روانی ادعاهایشان نیز توجه ندارند.
ارسال نظر