هزینههای درمان سرطان افزایش یافت
علت مرگ؛ بیپولی
سرطان؛ واژهای است که شاید در سالهای گذشته شنیدن نامش هم دلهرهآور بود، اما اکنون دیگر از آن حجم از وحشت خبری نیست و افراد در مواجهه با این بیماری آگاهانهتر و صبورتر رفتار میکنند.
در کنار اضطراب ناشی از صعبالعلاج بودن بیماری سرطان، غول بزرگتری به نام هزینه درمان وجود دارد. متاسفانه سرطان بیماری سختی است که هزینههای سنگین درمان آن کمر بسیاری از افراد مبتلا را خم کرده است. درد گرانی هزینه درمان چنان سخت است که گاه بیمار درد سخت سرطان را فراموش میکند. از سوی دیگر صنعت دارو نیز از گرانی دلار و وضعیت بد اقتصادی بینصیب نمانده و حسابی روی موج گرانی سوار شده است؛ گرانی که سرانجام آن همیشه کمبود است؛ البته نه کمبود ناشی از تقاضای زیاد، بلکه کمبود ناشی از دلالی و دپو داروهای کمیاب! واقعیت تلخ دیگر اینکه برخی افراد بهدلیل کمبود دارو، جوابهای ضدونقیض داروخانهها و... نسخه بهدست، راهی کوچههای ناصرخسرو میشوند تا چارهای بیابند. «دارو»، «دارو»، «کمیاب»، «ارزان»، «بینسخه»، «بانسخه»! اینها کلماتی است که با عبور از کنار افراد ایستاده در خیابان ناصرخسرو به گوشتان میخورد. با این وصف درد سرطان بسیار کمتر از درد مشکلات روند درمان آن بهنظر میرسد. صمت در این گزارش بهمناسبت هفته ملی مبارزه با سرطان به بررسی هزینههای سرسامآور درمان سرطان پرداخته است.
چالشهای یک بیمار سرطانی
قصه از جایی آغاز میشود که با بروز نشانههایی در بدنتان یا حتی با یک چکاپ پزشکی متوجه مهمانی ناخوانده میشوید. رژیم غذایی نامناسب، سبک زندگی نادرست، نداشتن تحرک و حتی همین هوای آلودهای که با هر دم و بازدمی وارد ریهها میشود، میتواند از عوامل بهوجود آمدن بیماری سرطان باشد. براساس آمار موجود نرخ رشد بیماری سرطان در ایران سالانه بین ۵ تا ۷ درصد است، این در حالی است که اکنون هزینههای سنگین داروی بیماران سرطانی و صعبالعلاج به مشکلی کمرشکن و اساسی برای خانوادههای این بیماران تبدیل شده و این هزینهها بیشتر از خود بیماری، آنان را آزار میدهد. در حقیقت عوامل متعددی وجود دارند که باعث میشوند روند درمان بیماران به تاخیر بیفتد؛ از فقدان مراکز تشخیص درمان در شهرستانها تا هزینههای سرسامآور آزمایشها و هزینههای بالای دارو و درمان که نتیجه این شرایط پیشرفت بیماری و درمانناپذیری آن خواهد بود. در زمینه بیماری سرطان مسئله اصلی این است که بیشتر هزینههای درمان برعهده بیمار است، این در حالی است که بخش اعظم داروهای موردنیاز برای درمان بیماری سرطان وارداتی است که باتوجه به نوسانات نرخ ارز هزینه تامین آنها هر روز رو به افزایش است. تلخی ماجرا به همین جا ختم نمیشود و متاسفانه در برخی موارد افراد مبتلا به بیماری سرطان علاوه بر هزینههای دارو و درمان، با هزینههای دیگری نیز روبهرو هستند. در برخی از موارد شخص مبتلا به این بیماری ممکن است با بحران بیکاری در دوره درمان نیز روبهرو شود یا از نظر روحی و روانی دچار چالشهای جدی شود. در چنین وضعیتی فرد چگونه میتواند از پس هزینههای سنگین درمان بر بیاید؟ متاسفانه چتر حمایت دولت برای افراد سرطانی وسعت زیادی ندارد و این افراد مشکلات زیادی را متحمل میشوند، این در حالی است که انتظار میرود دولت نقش پررنگتری در حمایت از بیماران سرطانی داشته باشد.
بیمه تامین اجتماعی مقصر نیست
کامبیز لعل، کارشناس بیمه درباره حمایت بیمه تامین اجتماعی از بیماران سرطانی به صمت گفت: بیمه تامین اجتماعی جزو بیمههای پایه محسوب میشود و هزینههای اصلی و ضروری درمان را پوشش میدهد. در حوزه سرطان و برخی از بیماریهای خاص سازکار و پوشش بیمهای هزینههای درمانهای تخصصی و پیشرفته که طولانیمدت هستند، با سایر بیماریها متفاوت است. مجموعه خدماتی که تامین اجتماعی به کارگران ارائه میدهد پکیجی حداقلی برای پوشش بیماریها است و برای پوشش بهتر هزینه سایر بیماریها باید بیمههای تکمیلی کنار آن باشد. وی با اشاره به هزینههای سنگین درمان سرطان اظهار کرد: متاسفانه درمان بیماریهای خاص و صعبالعلاج هزینه سنگینی دارد که ممکن است در برخی از موارد خانوادهها را به فقر بکشاند و سطح اجتماعی آنها را بهطور کلی تغییر دهد. در چنین شرایطی باید بیمههای تکمیلی درمان و تسهیلات دولتی از بیماران حمایت کنند. طرحهای پوشش مالی و هر سازکاری که برای درمان بیماریهای صعبالعلاج طراحی میشود، کمک میکند که خانواده فرد مبتلا به سرطان بهلحاظ روحی و روانی تا هر زمانی که میتوانند کنار بیمار خود باشند و شرایط را بهتر مدیریت کنند، به همین دلیل در تمامی جوامع به این نوع طرحهای تکمیلی و حمایتی اهمیت خاصی داده میشود.
بحران بدی در راه است؟
لعل با انتقاد از کاهش پوششهای بیمهای بیان کرد: اگر بیمهها در هر حوزهای دامنه پوشش خود را کاهش دهند، فشار مضاعفی به خانوادهها وارد خواهد شد، این در حالی است که بیمههای اجتماعی برای روزهای بحرانی تدوین شدهاند و اگر در چنین روزهایی بیمههای اجتماعی تعهدات خود را انجام ندهند، منصفانه نیست. از سوی دیگر وقتی کارگران ببینند بیمههای اجتماعی در مواقع بحران به کارشان نمیآیند و به تعهدات خود عمل نمیکنند، ممکن است تصمیم بگیرند حق بیمهها را پرداخت نکنند که نتیجه این اقدام تشدید بحران موجود در صندوقهای بیمه است.
تامین اجتماعی گیر افتاده است
این کارشناس بیمه با اشاره به تاثیر گرانیها بر هزینه درمان گفت: تامین اجتماعی در چنبره فشارها و ناهنجاریهای اقتصادی گیر افتاده است. از طرفی کشور ما دارای نرخ بیکاری بالا است و از طرف دیگر درگیر رکود اقتصادی هستیم و نرخ تورم هم همچنان بالا است که مجموعه اینها موجب شده فضای کسبوکار فضای مساعدی نباشد و به همین نسبت اشتغالهای رسمی تحت فشار باشند. از سوی دیگر شرایط تورمی هزینههای زندگی و درمان را افزایش داده، بهطوری که کفایت مزایا و مستمریهایی که تامین اجتماعی در بخشهای مختلف پرداخت میکند بهشدت تحت تاثیر قرار گرفته و ارزش پیشینی خود را از دست داده است. در این شرایط طبیعی است که این سازمان در ایفای تعهدات خود تاخیر داشته باشد. وی با اشاره به هزینههای سنگین شیمیدرمانی اظهار کرد: در هیچ سیستم بیمهای پوشش کامل خدمات شیمی درمانی وجود ندارد و این خدمات نیاز به طرحهای دیگری دارد. شیمیدرمانی در دسته درمانهای پرهزینه است و ریسک بالایی دارد.
سیاست غلط
لعل با بیان اینکه تامین اجتماعی بیش از ۴۰ میلیون بیمهشده دارد، افزود: این یک سیاست غلط قدیمی است که همه طرحهای حمایتی مطرح شده در قالب بیمهها اجرا شود. این اشتباه تاریخی موجب شده همه هزینهها بر دوش سازمان بیمهگر پایه آوار شود. در واقع پوشش کامل درمانهای پرهزینه و پرریسک سخت خواهد بود؛ در نتیجه ناچاریم سازکار جدیدی برای تامین مالی درمان این گروه از بیماریها ترتیب دهیم.
وزارت بهداشت مقصر است!
این کارشناس بیمه با انتقاد از عملکرد وزارت بهداشت در پوشش حمایتهای درمانی برای بیماران خاص اظهار کرد: شرکتهای بیمه موظفند براساس فهرست رسمی دارویی کشور پوشش بیمهای داروها را انجام دهند، این در حالی است که شاهد تجویز پزشکان براساس نظر تخصصی و شخصیشان هستیم. اگر پزشکان تجویزی خارج از لیست دارویی موردتصویب وزارت بهداشت دارند، تقصیر بیمهها نیست. نکته جالب این است که پزشکان همان وزارتخانه (بهداشت، درمان و آموزش پزشکی)، داروهایی خارج از فهرست رسمی دارویی کشور تجویز میکنند. اینکه پزشکان به داروهای ساخت داخل اعتمادی نداشته باشند و داروهای خارجی را برای درمان تجویز کنند، نشان از یک ایراد آموزشی بزرگ دارد. هزینه روانی این ماجرا را سازمان تامین اجتماعی و بیمهشدگان میدهند؛ در صورتی که این موضوع نیازمند یک هماهنگی دروننهادی ازسوی وزارت بهداشت است.
لعل ضمن بیان این مطلب افزود: گاهی بهنظر میرسد وزارت بهداشت یک انحصارگر کامل در زمینههای مختلف است و هیچگاه مسئولیت عواقب تصمیمات خود را گردن نمیگیرد.
هزینههای درمان فاجعه است
منوچهر احمدی، متخصص رادیوتراپی آنکولوژی درباره هزینههای سنگین درمان سرطان به صمت گفت: داروهای شیمیدرمانی برای درمان سرطان به ۲ گروه تقسیم میشوند؛ داروهای شیمیدرمانی قدیمی که نرخ مناسبی دارند و داروهای جدید خارجی. داروهای جدید که دارای عوارض کمتری هستند را تنها قشر ثروتمند میتوانند، تهیه کنند و حتی اقشار متوسط نیز نمیتوانند از پس هزینه این داروها بر بیایند. بهمعنای واقعی هزینههای درمان فاجعهآور شده است. وی با بیان اینکه افزایش نرخ ارز، نرخ داروهای خارجی را روزبهروز گرانتر میکند، با بیان مثالی افزود: یکی از داروهایی که برای برخی از تومورهای سرطانی و متاستازهای استخوانی بهکار میرود و باید در دوره درمان هر ماه مصرف شود، یک ماه پیش قیمت هر ویال آن یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان بود، اما اکنون با نرخ ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به فروش میرسد. یکی از بیماران بنده که تومور نادر استخوانی در لگن خود دارد با هزاران مشکل جسمی دستفروشی میکند تا بتواند هزینه درمان خود را تامین کند اما حالا با قیمتهای سرسامآور از ادامه درمان منصرف شده است. ما شاهد نمونههای بسیاری از بیماران هستیم که بهدلیل فقر روند درمان خود را قطع میکنند.
کمبود دارو
این پزشک متخصص با اشاره به کمبود دارو اظهار کرد: مشکل بعدی پیدا کردن داروها است که بسیار سخت است. در نتیجه این وضعیت، بسیاری از بیماران از داروهایی استفاده میکنند که چندین سال است در بازار موجود هستند اما اثرگذاری کم و عوارض بسیاری دارند.
پوششهای بیمهای
احمدی با اشاره به پوششهای بیمهای برای درمان سرطان گفت: تنها درمانی که بهطور رایگان انجام میشود و بیمه هزینههای آن را بهصورت کامل برعهده میگیرد، رادیوتراپی است که هزینه بسیار بالایی دارد. البته این روند از ۲۰ سال گذشته اجرا شده است.
سخن پایانی
درد گرانی استخوانهای شکننده بیماران سرطانی را بهراحتی خرد میکند و هیچ وقت سازکاری درست برای آنها در نظر گرفته نشده است. بسیاری از بیماران سرطانی بهدلیل هزینههای سرسامآور درمان مجبور میشوند درمان خود را قطع کنند و اطرافیان این بیماران هم دردی چند برابر را تجربه میکنند؛ عزیزی که جلوی چشمشان در اثر بیپولی از بین میرود. شاید هیچ چیز از این تلختر نباشد که ماحصل بیپولی، دیدن درد عزیزت باشد. در وضعیت نابسامانی بازار و بیثباتی نرخ ارز، از یک سو کسبوکارها خوب پیش نمیروند و از سوی دیگر دارو گران میشود. در نتیجه این شرایط، بسیاری از خانوادهها برای تامین هزینه درمان دست به هر کاری میزنند؛ از فروش خانه تا اعضای بدن! در این روزهایی که اقتصاد روی خوشی به ما نشان نمیدهد، با هر چنگ و دندانی میشود از پس خرجهای معیشتی بر آمد، اما درد نداری برای درمان بیماری کمر افراد زیادی را خم کرده است. بیماران سرطانی ملاقاتهای مخصوص با آن دوربینهای بزرگ برای نمایش تصاویر تلویزیونی نمیخواهند، آنها تنها حمایتی میخواهند تا بهدلیل نداری طعمه مرگ نشوند!
ارسال نظر