خزر، قربانی تغییرات اقلیمی
ابوطالب قزلسفلو ـ مدیرکل سابق منابعطبیعی استان گلستان
چند سالی میشود که سازمان ملل ۳ چالش محیطی اصلی را برای جامعه جهانی پیشبینی کرده است. این چالشها عبارتند از: تغییر اقلیم، بیابانزایی و کمبود آب شیرین که اینها بهنوعی مترادف و تکمیلکننده یکدیگر هستند. از زمان وقوع تغییرات اقلیمی، الگو و میزان بارشها هم تغییر کرد و در برخی مکانها، بارشهای منظم و متوالی تبدیل به رگبار شدند. همچنین، با تغییر خط برف و کاهش ارتفاع آن، سفرههای آب زیرزمینی در معرض کمبود آب قرار گرفتهاند، حتی پیشبینی شده است که برخی استانهای کشور که شرایط آبی مساعدی داشتهاند، روزهای خشکی را در پیش دارند.
در حالیکه تحت شرایط تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی کره زمین، مناطق ساحلی دریاها و اقیانوسها در معرض اثرات افزایش سطح آب و پیشروی قرار دارند، در رویهای معکوس، دریاها و بدنههای آبی طبیعی داخلی با کاهش سطح و حجم آب و تهدیدهایی همچون پسرویهای فزاینده مواجه است. دریای خزر یکی از این بدنههای آبی مهم کشور است. این دریا با روند کاهش سطح آب در ۲۵ سال گذشته تاکنون همراه بوده است.این پهنه آبی درحالحاضر بهدلیل افزایش دمای منطقه در مقایسه با میانگین بلندمدت و تاثیر آن بر افزایش میزان تبخیر از سطح دریا و در رتبه بعدی، کاهش میزان بارش و حجم آبدهی رودخانههای اصلی، با تشدید روند افت سطح آب مواجه شده است. تغییرات بیش از ۲۰ سانتیمتری سالانه در دوره اخیر بهدلیل تبعات کاهش بارش و افزایش دما، هشداری برای زیرساختها و ظرفیتهای بهرهبرداری در مناطق ساحلی این دریا بهحساب میآید.این شرایط از آنرو برای ۵ کشور ساحلی این دریا اهمیت مییابد که پژوهشگران برمبنای سناریوهای تغییر اقلیم، افزایش دما و کاهش بیشتر سطح آب خزر را تا پایان این قرن پیشبینی کردهاند. همچنین، رفتارسنجی مولفههای اقلیمی در ایستگاههای خزر جنوبی در ایران، رویکرد افزایش دما در ایستگاههای ساحلی در مقایسه با دهههای گذشته بهدلیل افزایش غلظت گازهای گلخانهای و تغییر اقلیم منطقه را بر این شرایط موثر دانسته است.
بنابراین، باتوجه به اهمیت این دریا در حیات اقتصادی و اجتماعی منطقه شمال کشور، توسعه زیرساختهای پایش منابع آب دریای خزر و حمایت از پژوهشهای کاربردی آب در این منطقه ضروری است.افزایش دمای بیسابقه هوا هم یکی از اصلیترین تبعات گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی است. حال برای مقابله با تبعات تغییرات اقلیمی، ۲ رویکرد اصلی وجود دارد؛ یکی راهکارهای سازگارانه و دیگری تسهیلدهنده که بیشتر کشورها نگاه سازگارانه دارند. براساس مطالعات، آنچه اهمیت دارد، پیگیری اقدامات سازگاری با شرایط است. بهعبارتدیگر، برای سازگار شدن با محیط، ابتدا باید شرایط موجود را شناخت و پذیرفت. برای مثال، باید بپذیریم که آب حتی در استانهای پرآب کشور در خطر است و چالش کمآبی، گریبان تمام کشور را گرفته است. در حقیقت، بسیاری از مناطق کشور با بیابانزایی، گردوغبار و کمبود آب مواجهند که این معضلات در راستای همدیگر قرار دارند؛ یعنی هم کمبود آب و هم گرمای بیش از حد را داریم که باعث ضعف پوشش گیاهی و کم شدن رطوبت خاک میشود؛ همچنین با کاهش بارندگی، میزان دسترسی به آب هم کمتر شده است.متاسفانه سرعت بیابانزایی در کشور از بیابانزدایی بسیار بیشتر است و سالانه اراضی زیادی از کشور تبدیل به بیابان همیشگی میشوند که میتوانند بهعنوان منشأ گردوغبار شناخته شوند. یکی دیگر از تبعات گرمای بیسابقه در کشور، افزایش شمار پناهندگان اقلیمی است. سال به سال در استانهای نیمهشمالی، شاهد ورود افرادی هستیم که بهدلیل موج گرما و دسترسی نداشتن به آب سالم، به این استانها مهاجرت دائمی کرده و موجب بروز چالشهای جدی شدهاند. بیشک گرمای بیسابقه باعث میشود که سهم تبخیر افزایش پیدا کند و با کاهش بارش، بحران آب برای کشور جدیتر شود. حتی این گرمای بیسابقه بر میزان دسترسی استانهای پرآب به آب هم اثرگذار بوده است. یکی از اقدامات سازگارانه برای این روند، کشت محصولات کمآببر بهجای محصولات پرآببر است. بنابراین، باید بهسمت زراعتهایی برویم که آب کمتری میخواهند تا آبهای زیرزمینی کمتر تخلیه شوند. در واقع، باید الگوی کشت استانها اصلاح شود و از تمرکز روی منابع آب و خاک و دیگر منابعطبیعی بکاهیم تا بتوانیم دستکم اشتغال موجود را حفظ کنیم. در نهایت، آنچه در اثر تغییرات اقلیم و تبعات آن ضرر میبیند، معیشت مردم است. در حقیقت، معیشت مردم، هدف نهایی آسیبهای تغییرات اقلیم و گرمایش جهانی خواهد بود./ روزنامه صمت
ارسال نظر