اقتصاد/دلار/جنگ/طلا
جنگ ها برای که به صدا در می آید؟
نیما بیات
«حال من بد نیست و یعنی هیچ جای بدنم درد نمیکند ولی اگر بخواهی حالم را عمیقتر جویا شوی باید به تو بگویم که بههیچوجه از زندگی خوشم نمیآید…»
این جمله از فروغ فرخ زاد هست. این روزها که اخبار ناگوار از جنگ و کشتار و نابودی شهرها می شنوم حالم تعریف چندانی ندارد. این جنگ ها تکرار تاریخ است و تاریخ همیشه تکرار می شود. تاریخ برای ما بازگو می کند که:
"سیفالدین قطز، افسانه شکست ناپذیری مغول را که سالها به تاخت و تاز پرداخته بودند از بین برد. او استراتژی مغول را که تا آن زمان به روش هجومی بود به استراتژی دفاعی تبدیل کرد و به این طریق، شوکت و قدرت مغول را از بین برد."
جنگ های صلیبی هم در تاریخ ماندگار شد. جنگهای صلیبی به سلسلهای از جنگهای مذهبی گفته میشد که به دعوت پاپ برای بازپسگیری سرزمینهای مقدسی که در دست مسلمانان بود به پا شد و صلاح الدین ایوبی که از فرماندهان مشهور سپاهیان مسلمان در نبردهای موسوم به جنگهای صلیبی بود، موفق به فتح اورشلیم شد. اینها نمونه هایی از تاریخ جهان می باشد.
در گذشته قدرت از طریق کشورگشایی ها و گسترش مرزهای یک کشور منتقل می شد. امروزه قدرت با کوچکترین تغییراتی جا به جا می شود. روزگاری مغول قدرت جهانی بود و قرن ها بعد هیتلر به قدرت جهانی رسید و بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا قدرت جهانی را در اختیار داشت و در زمان کرونا چین به قدرت اول جهانی تبدیل گردید. به گمانم سیاستمداران این را فراموش کرده اند که در این روزگار زندگی ها و اقتصاد کشورها در هم تنیده شده است و اقتصاد کشورها به هم وابستگی پیچیده ای دارد. آشوب در خاورمیانه یعنی آشوب در فرانسه و سوئد. این درست است که جنگ در خاورمیانه در جریان است ولی شعله های جنگ به سرعت به کشورهای اروپایی و حتی آمریکا که کیلومترها بیشتر فاصله هوائی دارد می رسد. پس علت تنش های سیاسی و برافروزی آتش جنگ چیست؟ نابودی اقتصاد یک کشور و فروپاشی نظام مالی آن و وابستگی کشور در حال جنگ به کشورهای دیگر و مقروض شدن آن کشور به دیگر کشورها به دلیل جا به جایی قدرت و در دست گرفتن ثروت جهانی است. ثروت جهانی بر مبنای طلا سنجیده می شود و در این مقاله نگاهی به نقش طلا در تنش های سیاسی و جنگ افروزی ها خواهیم انداخت.
تولید طلا
طلا علاوه بر کاربرد سرمایه ای و استفاده در جواهرات کاربردهای گوناگون دیگری در دندانپزشکی، تولید شیشه های رنگی و صنایع الکترونیک دارد که به طور دقیق تر می توان گفت: ۵۰ درصد طلای تولیدی در جهان در گوهرسازی، ۴۰ درصد در سرمایه گذاری و ۱۰ درصد در صنعت کاربرد دارد. نمودار زیر تولید طلا در جهان را در طی ۱۲سال نشان می دهد:
تقاضا و مصرف طلا
نمودار زیر تقاضا و مصرف طلا در کشورهای مختلف را نسبت به جمعیت آن کشورها بررسی می کند:
رابطه بحران ها و طلا
همیشه میان طلا و انواع بحران ها و به طور کلی بی ثباتی در جهان رابطه معکوس وجود دارد. بحران می تواند جنگ، تنش های سیاسی و یا بحران های اقتصادی نظیر افت شاخص بورس باشد. از آنجایی که طلا به عنوان یک دارائی امن مطرح است، سرمایه گذاران پس از مشاهده علائم بحرانی به سرعت دارائی های خود را به طلا تبدیل می کنند. در نتیجه بحران ها از هر نوعی که باشند در نهایت موجب رشد قیمت طلا می شوند.
رابطه بحران ها و دلار آمریکا
بیش از ۵۰ درصد از مبادلات کالائی آمریکا در دنیا با دلار انجام می شود پس وقتی راجع به دلار آمریکا صحبت می شود منظور شاخص دلار آمریکا است که در سال ۱۹۷۳ با ارزش ۱۰۰شروع به کار کرد و در بازارهای مالی جهان مورد معامله قرار گرفت. عواملی همچون تورم و سیاست های انبساطی کوتاه مدت ( منظور از کوتاه مدت بین شش ماه تا یک سال می باشد ) می توانند موجب افت ارزش ارز هر کشور شوند و این موضوع برای شاخص دلار نیز مطرح است. صحبت ساده تر اینکه افت اقتصاد جهانی – در صورتی که اقتصاد آمریکا ثابت باشد – نیز موجب رشد شاخص دلار خواهد شد. یا در مثال دیگر افت قابل توجه قیمت یورو در شاخص دلار منجر به تقویت شاخص دلار خواهد شد.
ارتباط بین تورم و طلا
تورم جزو عوامل موثر در قیمت طلا و علاوه بر اثر مستقیمی که بر افزایش قیمت کالاها و خدمات دارد موجب شده تا طلا به عنوان یک دارایی امن برای سرمایه گذاری مطرح شده و تقاضای آن زیاد شود، طلا پشتوانه ای برای ارزهای بانکی می باشد و بانک های مرکزی کشور های مختلف نیز، با استفاده از این فلز گرانبها، ارزش ارز فیات خود را حفظ می کنند. کاهش نرخ بهره بانکی، نشان دهنده اقتصاد ضعیف یک کشور است. به عنوان مثال اگر سرمایه گذاران با کاهش نرخ بهره بانکی در آمریکا مواجه شوند، از سرمایه گذاری بر روی دلار اجتناب می کنند و به جای آن طلا را انتخاب می نمایند. افزایش تقاضا برای خرید طلا نیز، سبب افزایش قیمت این فلز خواهد شد. بنابراین، می توانیم بگوییم که در شرایط خاص، ممکن است رکود اقتصادی، قیمت طلا را افزایش دهد. برعکس در صورت کاهش تورم افراد تمایل زیادی به سرمایه گذاری در بازار طلا نخواهند داشت. نمودار زیر تورم را بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ نشان می دهد:
ارتباط بین نفت و طلا
در واقع به صورت تحلیلی رابطه مستقیمی میان قیمت نفت و طلا وجود ندارد، اما پایین رفتن قیمت نفت موجب کاهش هزینه ها و در نتیجه کاهش تورم جهانی می شود. اما در مقابل آن، افزایش یا کاهش قیمت طلا تاثیر چندانی بر قیمت نفت نخواهد داشت.
\
کلام آخر
بررسی آماری این مقاله بر مبنای تاثیر طلا در اقتصاد جهانی می باشد و گرنه در کشور ایران رابطه کالاها اکثراً با ارزهای خارجی مثل یورو و دلار سنجیده میشود و با توجه به این موضوع که قیمت جهانی طلا به دلار است، افزایش قیمت دلار باعث افزایش قیمت طلا در ایران میشود.
حال باید پرسش اول مقاله را دوباره مطرح کرد که: "جنگ ها برای که به صدا در می آید؟"
وقتی جنگ جهانی دوم پایان یافت ، از تمام دنیا هیئت هایی به آمریکا رفتند تا برنامه ای بریزند که پس از جنگ چه باید کرد که جنگ جهانی سومی روی ندهد . یک هیئت نیز از #ایران رفت که شامل دکتر غنی ، انتظام ، قاسم زاده و دکتر سیاسی هم بود... در سانفرانسیسکو هیئت ایرانی گل کرد ، زیرا در جلسات ، سایرین هر کدام پیشنهاد می کردند ؛ که مثلاً تمام دنیا را باید خلع سلاح کرد تا جنگ نشود ! یکی گفت که همه مردم را باید سیر کرد تا جنگ نشود ! یکی گفت که تمام ثروت ها را باید تقسیم کرد تا دنیا متعادل شود ! جمعی می گفتند ؛ که باید مرز ها را برداشت تا جنگ های توسعه طلبانه پیش نیاید ... ناگفته پیدا است که هیچ کدام پیشنهاد ها عملی نبود و از جلسات خصوصی تجاوز نمیکرد و به جلسه عمومی نمیرسید ، تا اینکه نوبت به نماینده ایران رسید دکتر سیاسی به زبان انگلیسی و فرانسه مسلط بود ، رفت پشت تریبون و نگاهی عالمانه و مصداق " عاقل اندر سفیه " به حضار انداخت و گفت : خیر آقایان ! جنگ نه مربوط به شکم است و نه ثروت و نه مرز ! جنگ و دعوا تنها نتیجه " جهل " است ! مردم با فرهنگ های یکدیگر آشنایی ندارند و چون فرهنگ همدیگر را نمیشناسند ، به همدیگر احترام نمیگذارند و این توهین ها نتیجه ای جز جنگ ندارد . پس باید کاری کرد که سطح دانش مردم و شناخت آنها از فرهنگ همسایگان و بیگانگان بالا برود . در این صورت احتمال دارد که از میزان جنگ ها کاسته شود ... هنوز سخنش اتمام نیافته بود که ناگهان حضار بپا خواستند و صدای کف زدن های ممتد آنها نشان از تایید گفته های دکتر سیاسی بود . که تنها راز بقای سرزمین کهن ایران و هم زیستی مسالمت آمیز مردمش را به زبان آورده بود. بنابراین کمسیونی تشکیل شد که اساس آن بر شناختِ فرهنگ ها و بالا بردن تعلیم و تربیت عمومی باشد و این همان چیزی است که عنوان یونسکو به خود گرفت.
ارسال نظر