روایتی از سناریوی تکراری سیلابها در ایران
واقعیات اقلیمی برای مسئولان مجهول است
سیلاب چند روز گذشته مشهد فارغ از خسارتهای جانی و مالی که در پی داشت، روایتکننده یک سناریوی تکراری هجوم سیلاب در چند سال اخیر کشور است. تعدد سیلابها در ۲ سال گذشته منجر به تقویت 2 نظریه اساسی شده است؛ اینکه تمامی این خسارتها ناشی از بارشهای رگباری برخاسته از تغییرات اقلیمی است و دیگر اینکه، دخالتهای انسانی در سرزمین، عامل اصلی وقوع چنین پدیدههایی است.
کارشناسان بر این باورند که نبود کارشناسان اقلیمشناس در بدنه متخصصان کشور، منجر به فقدان یک روند کارشناسی استاندارد در امر مخاطرات اقلیمی شده است. آنها معتقدند هنوز واقعیات اقلیمی کشور برای بسیاری از مسئولان مجهول مانده است.
واقعیتهای اقلیمی کشور را باور کنیم
قاسم عزیزی، استادتمام دانشگاه تهران در گفتوگو با صمت درباره سیلابهای اخیر کشور گفت: اگر نگاهی مختصر به تاریخچه سیلابها در مناطق ایران و مناطق اطراف نزدیک بیندازیم، میفهمیم که هنوز مسئولان و تصمیمگیران، واقعیتهای اقلیمی کشورمان را باور نکردهاند. بیشک هر سرزمینی باتوجه به واقعیتهای محیطی ویژگیهایی دارد که متاسفانه هنوز در کشور به این ویژگیها توجه نشده است. بهعبارت روشنتر، در برنامهریزیها معمولا به این واقعیات توجه نمیشود و مطالعات محیطی و اقلیمی در پروژهها اهمیت چندانی ندارد. اگر هم چنین مطالعاتی انجام میشود، از سوی متخصصان اقلیمشناسی نیست. متاسفانه تاکنون مشاهده نشده است که یک ارزیابی اقلیمی دقیق از سوی کارشناسان خبره اقلیمشناسی در پروژههای کلان کشور انجام شود. در واقع اغلب مهندسان آب، مهندس عمران بودهاند و فقدان کارشناسان اقلیمشناسی در بحث آمایش و برنامهریزی بهشدت احساس میشود. این در حالی است که مشاوران حال حاضر، اطلاعات درستی به مسئولان و تصمیمگیران نمیدهند.
بهگفته وی، بیشک فقدان متخصصان اقلیمشناسی باعث اتخاذ تصمیمهای غلط میشود. بههمیندلیل تلفات حاصل از مخاطرات اقلیمی بیش از حد انتظار است.
سیلاب دوبی یک هشدار بود
عزیزی تاکید کرد: درباره سیلاب مشهد، هشدارهایی از سوی طبیعت داده شده بود. سیلاب سیستان و بلوچستان و دوبی در اماراتمتحدهعربی نمونه این هشدارها بود. بهعبارت دقیقتر، برای تبیین حوادث اقلیمی بهتر است، تاریخچه چند ماه گذشته مناطق اطراف را بررسی کنیم. حدود یک ماه گذشته، سیلاب شدیدی در امارات رخ داد و بعد سیستان و بلوچستان که کمابیش با یک فاصله ۱۰روزه در مشهد البته با میزان بارندگی کمتری رخ داد. بنابراین با دیدن این شرایط و واقعیات اقلیمی منطقه، باید آمادگی بیشتری میداشتیم تا خسارت کمتری ببینیم؛ در نتیجه هنوز واقعیتهای اقلیمی کشور جدی گرفته نشده است و اصلا پیشبینی چنین رویدادهایی در اولویت امور مسئولان نیست.
این استاد دانشگاه بااشاره به تفاوتهای میزان بارندگی در دوبی و مشهد گفت: سیلاب اخیر امارات در شهر دوبی خسارتهای زیادی داشت که قضاوتهایی هم در فضای مجازی، مبنی بر عدممدیریت آن انجام شد و همین امر تاییدی بر سوءمدیریت سیلابها در ایران هم بود، اما باید بدانیم که در دوبی ۲۵۰ میلیمتر در یک روز بارندگی اتفاق افتاد. باید ببینیم که اگر چنین بارشی در شهرهای ایران اتفاق بیفتد، چه میکنیم؟ بارندگی نخست مشهد ۳۸ میلیمتر و دومین بارندگی ۳۳ میلیمتر بوده که در مجموع ۳ ساعت به طول انجامیده است. واضح است که بارندگی در مشهد اصلا قابلمقایسه با دوبی نبود و این میزان بارندگی نباید خسارت و تلفات اینچنینی میداشت و همین امر، جای سوال دارد. متاسفانه هنوز به واقعیت اقلیمی و محیطی سرزمینمان اشراف نداریم و بهراحتی از کنار آن میگذریم تا اینکه دوباره متحمل خسارتهای بعدی شویم.
وی افزود: باید برای مسائل محیطی، اولویت قائل شد. گفتنی است، بزرگترین معضل ایران در بحث منابع طبیعی، کمآبی است. حال برای مقابله با کمآبی هم، باید اقدامات خاصی را پی بگیریم و استراتژی و برنامههای بلندمدت خاصی را میطلبد.
تغییرات اقلیمی؛ خیر یا شر؟
عزیزی درباره نقش تغییرات اقلیمی در وقوع بارندگیهای رگباری در کشور گفت: حال اینکه چقدر باید وقوع این پدیده و خسارتهای آنها بر گردن تغییرات اقلیمی بیندازیم، پاسخش یک جواب قطعی نیست. بیشک هر سرزمینی در کره زمین تحتتاثیر شرایط آبوهوایی است که این شرایط تعیینکننده شرایط خاک و پوشش گیاهی، منابع آب و ... است. بهعبارتدیگر، اقلیم پدیدهای مستمر است که گاهی ممکن است دچار نوساناتی باشد. پیشبینی رفتارهای اقلیم که منجر به پیشگیری از خسارتهای ناشی از مخاطرات میشود. بههمیندلیل در کشورهای پیشرفته، سرمایهگذاری زیادی روی فناوریهایی میشود که بتوانند این رفتارها را در بازه زمانی مشخص پیشبینی کنند.
هدف ایجاد یک قانونمندی است
وی افزود: هدف غایی این است که یک روزی قانونمندیهای طبیعی را بهطورکامل کشف کنیم. اگر به قانونمندیها دسترسی پیدا کنیم، میتوانیم با فراغ بال بیشتری در آینده برنامهریزی کنیم، اما متاسفانه چنین روندی در هیچ جایی از دنیا وجود ندارد؛ چراکه بزرگترین پیکرهها و بدنهها در اقلیم اقیانوسها هستند. حال اگر توانستیم لایهلایه رفتار اقیانوسها را بسنجیم و آنها را به تبیین علمی برسانیم و بتوانیم با دادههای جوی، تحلیل علمیتری ارائه بدهیم، همچنین اطلاعات کاملی از خشکیها داشته باشیم، در این شرایط میتوانیم پیشبینی دقیقتری نیز داشته باشیم.
بینظم مثل اقلیم ایران
بنابراین بهطورقاطع نمیتوان همهچیز را بر گردن تغییر اقلیم انداخت و از طرفی هم، نمیتوان آن را رد کرد. چون یکی از پیامدهای اثباتشده گرمایش جهانی این است که منجر به ایجاد بینظمیهای رفتارهای جوی میشود و نظم نسبی اقلیم را دچار اختلال میکند. گفتنی است، ایران بهدلیل موقیعت قرارگیری در کره زمین، اقلیم بینظمی دارد و در بارشها نظم خاصی مشاهده نمیشود. حال فرض کنید با افزایش دمای جهانی، این بینظمیها در کشور بیشتر هم میشود. برای مثال، دریافت بارشهای خارج از فصل، نشانه این بینظمی است.
در گام نخست، خارج از انتظار است، اما باتوجه به اتفاقاتی که در گردش عمومی جو ناشی از تغییرات اقلیمی حاصل میشود و جابهجایی سامانههای اصلی جو، این بینظمی را نهتنها در ایران، بلکه در دیگر نقاط کره زمین شاهد هستیم.
پیشبینی سخت اقلیم ایران
وی افزود: با نگاهی مختصر به وضعیت اقلیمی ایران میفهمیم که بارش در اقلیم نیمه غربی کشور منظمتر است و شرایط مساعدتری دارد و نیمه شرقی، خشکتر و هم نامنظمتر است. اگر روزی توانستیم پیشبینیهای خوبی برای جنوب نیمه شرقی داشته باشیم، یعنی اینکه پیشرفتهای زیادی کردهایم. بیشک رفتارهای منظم اقلیم را راحت میتوان پیشبینی کرد، اما اقلیم نامنظم، فرآیند پیشبینی سختتری دارند. اقلیمهای خشک اصولا نامنظم هستند، اما اینکه قانونمندی آن را کشف کنیم، نیازمند هزینه، باور، وقت و امکانات بیشتر هستیم. باید جایگاه بیشتری برای متخصصان بهویژه اقلیمشناسان قائل شویم و میتوانیم از این اتفاقات، نهایت بهره را ببریم.
دخالت انسانی، عامل اصلی خسارتهای سیلاب در مشهد
جواد طباطبایییزدی، موسس انجمن سیستمهای سطوح آبگیر باران در گفتوگو با صمت، دلیل اصلی این میزان از خسارت در سیلابهای اخیر مشهد را دخالت انسانی در مسیرهای سیلخیز این استان دانست و گفت: سیلاب چند روز گذشته در مشهد هم بسان دیگر استانهایی که در 2 سال اخیر شاهد سیلابهای شدید بودیم، درصد زیادی از خسارتها ناشی از دخالت انسانی در محیطهایی است که در مسیر سیلاب قرار داشتهاند و نباید ساختوسازی شکل میگرفت. بهعبارت روشنتر، در هر استانی از کشور که بارندگی شدید رخ میدهد، عمدتا سیلابهای حاصل از آن بارندگیها، یک دلیل مشترک دارد که همگی به عدممدیریت و مکانیابی اصولی ساختوسازها برمیگردد.
وی افزود: چنین سناریویی را در سیلاب شیراز، گرگان و امامزاده داوود (ع) در تهران هم شاهد بودیم. گفتنی است، دستاندازی به مسیر سیلابها و ساختوسازهای بیرویه، همچنین محدود کردن مسیر عبور سیلابها در مشهد هم، عامل اصلی خسارتهای سیلابی چند روز اخیر بوده است، هرچند بارشها نیز رگباری و سیلآسا بودهاند.
طباطبایی گفت: بنابراین سیلابهایی که شاهد خسارت آن هستیم، دخالت انسانی و عدمرعایت آن؛ حریم آبراهههایی است که نباید به حریم آنها تجاوز میشد. چنین مسیرهایی بهراحتی در نرمافزار گوگلارث قابلتشخیص است و با نگاه کلی به تصاویر ماهوارهای بهراحتی میتوان ساختوسازهای غیرمجاز را تشخیص داد.
بهگفته این کارشناس سطوح آبگیر باران، تمرکز بارشهای اخیر مشهد بیشتر در دامنه جنوبی شهر بوده است که در ظاهر حوضه آبریز وسیعی ندارد و رودخانه شاخصی از آنجا عبور نمیکند. بلکه دامنههای بسیار پرشیبی دارد که با فاصله کوتاهی به شهر ختم میشوند و اتصال مییابند.
طباطبایی درباره اهمیت مسیلها در مقابله با خسارتهای سیلابی گفت: در برخی قسمتهای این شهر که مسیر آبراههها وسیعتر بودند، از قدیم مسیلهایی برای آن پیشبینی شده بود که در سیلابهای اخیر مانع گسترش زیاد سیلاب شد و بهعبارتی، نقش خود را بهخوبی ایفا کرد، اما در مسیرهایی که بهدلیل سهلانگاری و دخالتهای انسانی، مسیر مشخصی برای سیلاب در نظر گرفته نشده بود، شاهد خسارتهای زیادی بودیم. گفتنی است، از آنجایی که مدت زمان زیادی بود که بارش رگباری رخ نداده بود، انتظار نمیرفت که این مسیرها در مقابل سیلاب شکننده باشند.
وی بااشاره به عدممدیریت اراضی در مشهد که یکی از دلایل بروز چنین دخالتهای آسیبزنندهای است، گفت: مالکیت اغلب زمینها در مشهد، آستان قدس است که بسیاری از این زمینها از سوی این نهاد به دیگر نهادهای دولتی واگذار شده است و با ساختوسازها و ایجاد پروژههای متعدد عمرانی، تدبیری برای مقابله با سیلاب در نظر گرفته نشد. بهعبارت روشنتر، پیشبینی کاملی برای عبور یک سیلاب حتی بهمیزان کم هم نشده بود. گاهی حتی این تخریبها تشدید میشوند؛ اینگونه که در بسیاری از استانها، موانعی پیشپاافتاده و ساده بهعنوان مرز اراضی ساخته میشود. برای مثال، سیلبندهای سازهای، اما با تجمع حجم زیادی از آب این موانع دیواری شکل تخریب میشود. طبیعی است که آبگیرهای پیشبینیشده، توان عبور این حجم از آب را نداشتند.
وی افزود: روشهای استحصال آب در سطوح مختلف بسیار متنوع است و در محیط براساس شرایط محیطی میتواند طراحی شود و بهطورقطع اگر مطالعهای انجام بگیرد، راهکارهایی پیدا میشود. در سطوح آبگیر، مسئله شیب بسیار مطرح است؛ وقتی شیب تند است، سازکار با مسیرهایی که شیب کمتر است، متفاوت است، تاکنون بهصورت پایلوت طرحهایی اجرا شده و قابلپیادهسازی است.
طباطبایی گفت: بیشک باید تجدیدنظر مهمی در ساختوسازها شود و تخریب موانع در مسیر سیلاب انجام بگیرد. راهکارهای متنوع و متعددی باید پیاده شود تا متناسب با شرایط و موقعیت بتوان رفتار مساعدتری با این خسارتها داشت. بیشک نیازمند مدیریت جامعتری برای مدیریت سیلاب در استانهای شرقی هستیم. یکی دیگر از معضلات در مسیر مدیریت سیلاب، عدمهماهنگی سازمانها و نهادها است. بهعبارت روشنتر، بخش عمده این چالشها مربوط به عدمهماهنگی دستگاههای مربوطه در مدیریت بحران هنگام وقوع مخاطرات طبیعی است.
سخن پایانی
اینکه واقعیت سرزمینی کشور را باور کنیم، مهم است. برای مثال، مسئولان بدانند که عمدتا در سیستان و بلوچستان و استان هرمزگان و حتی کرمان و خراسان بارشها عمدتا رگباری است و احتمال وقوع سیلاب در دورههای زمانی نامنظم زیاد است، بههمیندلیل باید رفتار سازگارانهتری را در پیش بگیریم. بیشک اگر باور اولیه همراه با پذیرش واقعیت محیطی وجود داشته باشد، میتوان با همین دانش و امکانات هم، اقدامات پیشگیرانهای برای کاهش میزان خسارت اتخاذ کرد. بیشک برای تغییر رفتار، فکر و نوع نگاه به مسائل باید، دگرگون شود. با ایجاد چنین شرایطی، دستکم میتوانیم از تلفات انسانی جلوگیری کنیم.
ارسال نظر