پیش فروش خودرو در بورس | مشکل خودرو سازان حل می شود ؟
در هفتهای که سپری شد، موضوع خودرو در جنبههای مختلفی در جامعه مورد توجه قرار گرفت. این موضوع نه تنها به تغییرات و جابهجایی مدیران عامل که توجه بسیاری را جلب کرده، بلکه به شیوه فروش در بورس کالا نیز مربوط میشود که طرفداران و مخالفان خاص خود را دارد.
پیدا و پنهان فروش خودرو در بورس/ مشکلات حل میشود؟
در ابتدا به نظر میرسد که فروش خودرو در بورس کالا میتواند تفاوت قیمت بین کارخانه و بازار را برای خودروسازان جبران کند، اما این دیدگاه چندان درست نیست. باید توجه داشته باشیم که بورس کالا تنها یک محل عرضه است و این سوال مطرح میشود که آیا امکان عرضه به اندازه کافی وجود دارد؟
امروزه که دوگروه خودروساز بزرگ برای ماههای آتی محصولات خود را پیش فروش میکنند، و در صورتهای مالی سود تاخیر مشتری را شناسایی و منعکس میکنند، معنایش این هست که احتمالا تعهداتی برای فروش به مشتری دارند و اساسا امکان عرضه خودرو برای فروش نقدی ندارند، که اگر هم داشته باشند به تعداد محدودی خواهد بود و برای فروش در بورس مناسب نیست، یعنی عملا عرضه به میزان کم، خاصیت رقابت و بورسی بودن را در سمت تقاضا کاملا بیاثر خواهد نمود و مفهوم بورس احتمالا به مزایده تغییر خواهد کرد.
در صنعتی که ماشاهد آن هستیم گاهی خودروساز تعهداتش معوق میشود، روش عرضه در بورس کالا، روش مناسبی نیست و اگر هم در گذشته به صورت موقت از این روش استفادهای شده است، یا به منظور تامین نقدینگی بوده یا روشی مُسکنی و موقت بوده است، یا اینکه به ناکارآمد بودن آن روشِ اشتباه پی بردهاند، که متوقف نمودهاند، لذا وزیر محترم صمت نیز در این خصوص به درستی نظرشان را اعلام کردند و با تکرار این روش اشتباه، مخالفت نمودند.
اما آنچه مهم و حائز اهمیت هست و اتفاقا نقطه عطف خودروسازان هست و گاهی این عدم توجه یا بیدقتی موجب زیانهای جبرانناپذیری برای خودروسازان شده است همین پیش فروش محصولات بوده که خودروساز جهت جذب نقدینگی پیش فروش کرده است و جریان نقدینگی را وارد چرخه تامین نکرده و در واقع پیشخرید متریال نشده است و پس از گذشت زمان در زمان ایفای تعهدات و تحویل خودرو متریال را به قیمت روز تهیه کرده و این در صورتی است که پیشفروش به قیمت قبل بوده است که این امر خودروساز را وارد زیان میکند و امروزه زیانهای انباشته خودروسازان از همین فعل ناشی شده است که پس از اصلاح این روشهای نادرست و نداشتن تعهدات به مشتری و وجود خودرو کافی جهت عرضه وافر در بورس کالا، میتوان در این خصوص تصمیم مناسبتری را اتخاذ نمود.
نتیجه؛ آنچه مسلم هست قیمتگذاری دستوری موجب این چالش شده است و برای عبور از این بحران (قیمتگذاری دستوری) نباید اشتباه دومی صورت بگیرد، و عملا با عرضه خودرو در بورس نهتنها اشتباه اول و ساختار اصلاح نشده است بلکه روش جدیدی را خلق کردیم، و اتفاقا هیچ الگوی مشابهی هم در دنیا ندارد و فاقد هرگونه معیار و استانداردی میباشد و احتمال اینکه جهت پوشش این اشتباه یک فرآیند تکمیلی دیگر اضافه کنیم، وجود دارد.
لذا برای عبور از بحران خودرو الگوبرداری از برندهای معتبر دنیا امری ضروری است و با اضافه نمودن هرگونه فرآیند و اقدام بر اساس آزمون و خطا، اشتباهات فاحشتر و جبران آن یحتمل سختتر خواهد شد.
ارسال نظر