|

خودروی برقی و خواب آشفته دولتمردان

شاپورپشابادی؛ خبرنگار

آتشی که نمی‌سوزاند؛ خطوط موازی‌ای که یکدیگر را قطع می‌کنند، دایره چهارگوش و خرس قطبی مشکی! به اعتقاد من این ادعاها؛ همانقدر باورپذیر هستند که ادعای زیر:

باید فرهنگ استفاده از خودروهای برقی را در کشور ترویج کرد!

پشابادی

چندسالی است که دولتمردان مختلف بر طبل این ادعای نسنجیده می‌کوبند. به باور من؛ شخصیت‌هایی که این گونه می اندیشند یا نمی‌دانند چه می‌گویند یا می‌دانند ولی منافعشان در جای دیگری است. نگفته پیداست که خودروی برقی هزار و یک مزیت دارد. و نیک می‌دانم که صنعت خودروسازی جهان به همین سمت حرکت می‌کند. و انکار نمی‌توان کرد که ما از قافله عقب مانده‌ایم.

در کشوری که بیش از ۶۰ درصد بودجه آن صرف تامین یارانه بنزین می‌شود خودروی برقی دیگر فقط یک گزینه و انتخاب نیست؛ می تواند نوشدارو باشد و به ریختن ۶۰ درصد بودجه کشور به چاه ویل بنزین یارانه‌ای پایان دهد. عجیب نیست که خودروی بنزینی تا به این حد برای سیاست‌گذاران اقتصادی؛ وسوسه‌برانگیز است. بااین‌همه و بنا به یک دلیل بسیار ساده؛ استدلال خواهم کرد که خودروی برقی در ایران؛ آینده‌ای نخواهد داشت! حداقل در آینده نزدیک؛ هیچ آینده‌ای نخواهد داشت.

ستایش خودروی برقی؛ آن هم در کشوری که ناترازی تولید برق آن به نقطه بحرانی رسیده است و به «خاموشی درمانی» متوسل می‌شود بسیار عجیب است اما دلیل ساده گفته‌شده، موضوع دیگری است: حتی اگر چالش برق نداشته باشیم ایرانیان خودروی برقی نخواهد خرید!

اثبات این ادعا بسیار ساده است. می‌دانیم که حدود ۶۰ درصد ارزش خودروی برقی به هزینه باتری آن مربوط می‌شود. در واقع خریدار بعد از ۱۰ یا ۱۲ سال باید معادل ۶۰ درصد قیمت خودرو، پول برای تعویض باتری بپردازد. متاسفانه همین فکت ساده برای مختومه کردن پرونده خودروی برقی در ایران کفایت می‌کند. مثل این می‌ماند که خریدار؛ خودروی خود را دو بار بخرد! شما باشید می‌خرید؟

 ممکن است سوال کنید که اگر چنین است پس چرا خودرو برقی در کشورهای دیگر خریدار دارد؟ چون چند تفاوت بنیادی وجود دارد. اولاً ضریب نفوذ خودرو برقی حتی در کشورهای توسعه‌یافته فعلا اندک است. برای مثال در ایالات‌متحده در سال ۲۰۱۳ یک‌دهم خودروهای جدید ثبت‌شده، برقی بوده‌اند. از طرف دیگر در آمریکا و کشورهای اروپایی اکثر خریداران از قشر متوسط نیستند. خریداران خاص هستند و دغدغه‌های زیست‌محیطی به اندازه و حتی بیشتر از محاسبات مادی برای آنها اهمیت دارد.

و فراموش نکنیم که طول عمر مفید خودرو در کشورهای آمریکا و اروپا عموماً کمتر از طول عمر متوسط باتری یک خودرو است! وقتی بالا بودن قیمت بنزین در کشورهای دیگر را به ملاحظات گفته‌شده؛ اضافه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که خرید خودروی برقی می تواند منطقی و مقرون به صرفه باشد اما در کشور ما پای یک عامل و مانع به مراتب مهم‌تر هم در میان است: نگرش ایرانیان به خودرو!

در نظام‌های اقتصادی نسبتاً سالم و نرمال؛ خودرو همانند مسکن یک وسیله مصرفی است نه سرمایه‌ای اما در سیستم اقتصادی‌ای که نرخ تورم ۲ و ۳ رقمی در آن کاملاً طبیعی است بسیاری از شهروندان؛ خودرو را صرفاً یک وسیله حمل‌ونقل نمی‌دانند. در چنین اقتصادی؛ خرید خودرو نوعی سرمایه‌گذاری منطقی است و می تواند روشی برای حفظ ارزش پول و سرمایه در برابر سونامی ها و تلاطم‌های اقتصادی بزرگ باشد. تورم افسارگسیخته مزمن سبب شده است که کالاهایی مثل خودرو و مسکن معنا و کارکرد واقعی خود را از دست بدهند. این چشم‌انداز منفی حداقل تا زمانی که نظام اقتصادی کلان و شاخص‌های تعیین‌کننده‌ای مثل تورم به ثبات نرسد و به میانگین‌های جهانی نزدیک نشود تغییر نخواهد کرد.

در اشاعه هر نوع نوآوری باید «فرهنگ اقتصادی» غالب را لحاظ کرد؛ در غیر این صورت برنامه‌های اقتصادی محکوم‌به شکست خواهند بود. ترویج فرهنگ استفاده از خودروی برقی از این قاعده کلی مستثنی نیست. در صورت رفع بحران برق؛ شاید دولتمردان و سیاست‌گذاران بتوانند نیم‌نگاهی به برقی سازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی داشته باشند اما حداقل در شرایط کنونی نمی‌توان درباره خودروهای سواری برقی رویاسازی کرد. آیا به جای رویابافی بهتر نیست به دنبال راهکارهای واقع‌گرایانه‌تر باشیم؟ فهرست مشکلات و کاستی‌های واقعی بسیار زیاد است. دنبال کاهش سرانه مصرف بنزین هستید؟ چرا از اینجا شروع نمی‌کنید: میانگین مصرف خودروی ملی ما بیشتر از ۱۲ لیتر است! 

کدخبر: 340959

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین