|

تهدید خونین ایران توسط ۲ کشور همسایه

درگیری‌های خونین میان طالبان و ارتش پاکستان، که با تلفات سنگین و ناآرامی‌های گسترده در مناطق مرزی دو کشور همراه بوده است، نه‌تنها ثبات منطقه‌ای را تهدید می‌کند، بلکه پیامدهای مستقیمی بر امنیت مسیرهای ترانزیتی و جاده‌ای ایران نیز دارد.

اقتصاد

ایران به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مسیرهای تجاری و ترانزیتی در منطقه، از هرگونه بی‌ثباتی در کشورهای همسایه تأثیر می‌پذیرد، به‌ویژه در حوزه حمل‌ونقل جاده‌ای و ریلی که نقش مهمی در تبادلات تجاری دارد.

یکی از اصلی‌ترین نگرانی‌ها، تهدید بالقوه‌ای است که ناامنی‌های پاکستان و افغانستان می‌تواند بر مسیرهای ترانزیتی ایران بگذارد. کریدور چابهار - میلک - هرات و مسیر کریدور شمال - جنوب از جمله مسیرهایی هستند که امنیت آن‌ها برای حمل‌ونقل کالا و ارتباطات تجاری ایران با آسیای میانه و شبه‌قاره حیاتی است. با افزایش درگیری‌ها، جریان تبادلات تجاری ممکن است مختل شده و زیرساخت‌های جاده‌ای و ریلی ایران در مناطق مرزی در معرض تهدیدات امنیتی قرار بگیرند.

ایران دارای پایانه‌های مرزی مهمی نظیر مرز میرجاوه با پاکستان و دوغارون با افغانستان است. افزایش ناامنی در همسایگی این گذرگاه‌ها، ریسک فعالیت‌های تجاری و حمل‌ونقل را افزایش داده و باعث کاهش اطمینان تجار و سرمایه‌گذاران به این مسیرها می‌شود. تجربه نشان داده است که گروه‌های تروریستی و شبه‌نظامی در مناطق بی‌ثبات می‌توانند به کاروان‌های تجاری و ناوگان حمل‌ونقل آسیب برسانند، که این امر هزینه‌های اقتصادی ایران را نیز افزایش خواهد داد.

جاده-های-ایران-1

لزوم تقویت زیرساخت‌های حمل‌ونقل و امنیت راه‌ها

در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران باید سیاستی چندجانبه را در پیش بگیرد؛ از یک سو با تقویت تدابیر امنیتی در پایانه‌های مرزی و جاده‌های ترانزیتی، و از سوی دیگر با توسعه و بهینه‌سازی مسیرهای جایگزین حمل‌ونقل از جمله سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل ریلی که امنیت بالاتری نسبت به مسیرهای جاده‌ای دارد. همچنین، دیپلماسی منطقه‌ای برای تثبیت روابط تجاری و جلوگیری از سرایت ناآرامی‌ها به مناطق مرزی ایران، امری ضروری خواهد بود.

درگیری‌های پاکستان و افغانستان، زنگ خطر مهمی برای زیرساخت‌های حمل‌ونقل ایران محسوب می‌شود. در صورت تشدید این بحران، تأمین امنیت مسیرهای ترانزیتی کشورمان به چالشی جدی تبدیل خواهد شد. از این‌رو، لازم است که ایران با سیاست‌گذاری هوشمندانه، تقویت امنیت راه‌ها و استفاده از مسیرهای جایگزین، از تبدیل شدن این چالش به بحرانی برای اقتصاد ترانزیتی کشور جلوگیری کند.

افغانستان تحت سلطه طالبان به کانون خطرناک تروریسم تبدیل شده که برای تمام کشورهای همسایه تهدیدی جدی محسوب می‌شود. این تهدید برای ایران بیش از سایر کشورهاست.

درگیری‌های خونین در نقاط مرزی پاکستان با افغانستان میان تروریست‌های طالبان و ارتش پاکستان که مدتی است ادامه دارد و هر بار چندین کشته و تعدادی زخمی برجای می‌گذارد، برای ما ایرانی‌ها به ویژه مسئولین نظام جمهوری اسلامی و دستگاه‌های امنیتی کشورمان باید قابل توجه و تأمل بسیار باشد.

اتباع-افغان

بسیاری از اتباع افغانستانی سلاح و مهمات وارد ایران کردند

دولت پاکستان، یکی از اصلی‌ترین حامیان طالبان از ابتدای سلطه این گروه تروریستی بر افغانستان بود و تا مدتی نیز با کمک‌های مالی، سیاسی، تبلیغاتی و حتی نظامی برای استقرار حکومت خودخوانده این گروه تلاش کرد. طالبان بعد از آنکه احساس کرد بر افغانستان مسلط است به حمایت از همفکران پاکستانی خود که با عنوان تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی TTP) در داخل پاکستان فعالیت می‌کنند پرداخت و از همین نقطه بود که تضاد میان خود با دولت پاکستان را آشکار کرد.

طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) آشکارا اعلام کرده دولت پاکستان باید تغییر کند و به جای جمهوری اسلامی پاکستان، حکومتی به نام «امارت اسلامی پاکستان» تأسیس شود درست مانند آنچه در افغانستان به وجود آمده و نام «امارت اسلامی افغانستان» را بر خود گذاشته است. این تضاد، از قبل نیز وجود داشت ولی گروه تروریستی طالبان به صلاح نمی‌دانست آن را آشکار کند و بعد از استقرار حکومت خودخوانده‌اش در افغانستان تعارف را کنار گذاشت و خواسته قلبی خود را اعلام کرد. این تفکر ضد پاکستانی اکنون در قالب تلاش‌های عملی مزاحمت‌های زیادی برای دولت و ملت پاکستان به وجود آورده که زد و خوردهای مرزی ماه‌های اخیر میان طالبان و نظامیان پاکستانی بخشی از آنست.

تهدیدهائی که دولت‌های آلمان، فرانسه و ترکیه از ناحیه اتباع افغانستانی احساس کرده‌اند آنها را به این نتیجه رسانده که این اتباع را با قاطعیت اخراج کنند و مدتی است این تصمیم را به مرحله اجرا گذاشته و با جدیت دنبال می‌کنند. در آمریکا هم موارد عجیبی از ادعاهای اتباع افغانستان مبنی بر اینکه اینجا متعلق به ماست و ما حق داریم در اینجا زندگی کنیم و برای آمریکا تصمیم بگیریم مشاهده شده و مقامات امنیتی این کشور را به این تصمیم رسانده که با اتباع افغانستانی قاطعانه برخورد و آنها را اخراج کنند.

دولت هند نیز با توجه به تهدیدهای عینی که احساس کرده و اطلاعاتی که از گزارش‌های سازمان ملل درباره حضور ۲۵ گروه تروریستی در افغانستان تحت حکومت طالبان و حمایت طالبان از آنها به دست آورده، علاوه بر اینکه حاضر نشده حکومت خودخوانده طالبان را به رسمیت بشناسد، محدودیت‌های زیادی برای این گروه و اتباع افغانستانی وضع کرده و اعمال می‌کند. نشریه هندی «دکان هرالد» به نقل از مقامات هندی اعلام کرد «سفارت افغانستان در دهلی نو به عنوان یک نهاد دیپلماتیک جمهوری اسلامی افغانستان (یعنی دولت سابق) باقی خواهد ماند و نماینده طالبان را به رسمیت نمی‌شناسد. هند همچنین اعلام کرده است سفارت افغانستان حق ندارد پرچم طالبان را به اهتزاز درآورد».

اتباع-خارجی

برخوردهای قاطع این کشورها و همینطور امتناع سایر کشورهای منطقه از به رسمیت شناختن حکومت خودخوانده طالبان بر این واقعیت انکارناپذیر متکی است که افغانستان تحت سلطه طالبان به کانون خطرناک تروریسم تبدیل شده که برای تمام کشورهای همسایه تهدیدی جدی محسوب می‌شود. این تهدید برای ایران بیش از سایر کشورهاست زیرا اولاً حساسیت عقیدتی گروه تکفیری – تروریستی طالبان نسبت به ایران زیادتر است و ثانیاً تعداد اتباع افغانستانی سرازیر شده به ایران به شمول اعضاء طالبان بسیار بیش از سایر کشورهاست. بسیاری از این افراد با انگیزه‌های ضدیت با ایران و ایرانی به کشور ما آمده‌اند و به شکل‌های مختلف سلاح و مهمات نیز با خود وارد کرده‌اند. در مواردی هم دیدیم که این افراد اقدام به قتل کارآفرینان و صاحبکاران خود کرده‌اند که انگیزه اصلی آنان بیشتر عقیدتی بود تا اقتصادی. واقعه سر بریدن یک مغازه‌دار توسط کارگر او و تعدای از همدستانش در مهدیشهر استان سمنان که اعتراض و تظاهرات مردم این شهر را برانگیخت یکی از تازه‌ترین نمونه‌هاست.

با توجه به این واقعیت‌ها، حضور انبوه اتباع غیرمجاز افغانستانی و البته عده‌ای از آنها که با حمایت‌های غیرقانونی بعضی نهادها و افراد به مجوزهای بی‌ضابطه دست یافته‌اند، یک خط بالقوه برای ایران است. استاندارد اعلام شده توسط سازمان ملل برای حضور اتباع بیگانه در هر کشور ۳ درصد کل جمعیت آن کشور است ولی اکنون فقط اتباع افغانستانی در ایران از ۱۰ درصد تجاوز کرده است. این بی‌مبالاتی نتیجه عملکرد دولت‌های ۱۲ و ۱۳ بوده و با اینکه انتظار می‌رفت دولت چهاردهم چاره‌ای برای پایان دادن به این هرج و مرج بیندیشد، متأسفانه وزیر خارجه این دولت به حکومت خودخوانده طالبان رسمیت بیشتری داد! این هر سه دولت در این زمینه باید به ملت ایران پاسخ بدهند که چرا راه را برای این تهدید بزرگ بازگذاشتند و اکنون چرا در برابر آن بی‌تفاوت هستند؟

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی
کدخبر: 348950 سهیل مافی

ارسال نظر