بورس پول قشر ضعیف را به بخش دیگر جامعه داد!
مهدی حیدری، یکی از ۲۵ پژوهشگر مالی و اقتصادی معتقد است نامه منتشرشده خطاب به دولت و بانک مرکزی را برای هشدار درخصوص وضعیت بورس و روند حرکتی که در پیش گرفته، امضا کرده است. این نامه بار دیگر مورد بحث و بررسی قرار گرفته و این موضوع، دلیلی برای گفتوگو با مهدی حیدری، از امضاکنندگان نامه شده است.
مهدی حیدری، استاد دانشگاه و عضو هیات علمی موسسه مطالعات پیشرفته تهران گفت: همانطور که در ماههای اخیر بارها تاکید شده بود، ذات بازار سهام افت و خیز و نوسان قیمتی است و انتظار رشد بدون توقف از این بازار، به جا نیست.
وی افزود: بازار سهام از اوایل سال ۹۷ وارد دوره رونق شد و در ماههای ابتدایی امسال، شاهد رشد بیسابقهای بودیم که در عمر ۵۰ ساله بورس تهران مشاهده نشده بود و در بازارهای سایر کشورها نیز پدیدهای کم نظیر بود. این رشد مصادف با ورود سرمایهگذاران جدیدی شد که شاید هیچگاه افت بازار را تجربه نکرده بودند و از همین رو کارشناسان پیوسته تلاش میکردند، ریسکهای بازار را به این گروه تازه وارد گوشزد کنند.
حیدری اضافه کرد: لذا به نظر بنده دلیل اصلی افت اخیر، رشد نامتوازن قبلی و اشباع خرید توسط خریداران بود. باید دقت داشت که علیرغم افتهای اخیر، همچنان بورس تهران از ابتدای سال تا به امروز شاهد رشد ۲۲۰ درصدی بوده است و حتی اگر تا پایان سال هیچ رشدی در بازار اتفاق نیفتد، بازده بورس در سال ۹۹ بیشترین رشد را در ۱۰ سال اخیر خواهد داشت. با این حساب اگر در یک پنجره بزرگتر بازار را مورد تحلیل قرار دهیم، شرایط طور دیگری نمود خواهد داشت.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: البته همانطور که قبلا نیز بارها هشدار داده شده، بازدهی بالای بورس به معنای بازدهی بالا برای همه سرمایهگذاران نیست و متاسفانه برخی از هموطنان در اوج قیمتی به این بازار وارد شده و متضرر شدهاند.
بنده و سایر کارشناسان در یادداشتهای مختلف هشدار داده بودیم که باید مراقب بود تا بورس به محلی برای انتقال ثروت از بخشی از مردم که دیرتر وارد بازار میشوند و احتمالا قشر کمتر برخوردار جامعه هستند، به بخش دیگری از جامعه نشود. نمود بارزتر این هشدار که در روزهای اخیر نیز حملات زیادی به آن شده، نامه ۲۵ اقتصاددان بود که در آن به رشد نامتوازن بازار اشاره شده بود.
عضو موسسه مطالعات پیشرفته تهران درخصوص کاهش نرخ بهره به عنوان راهکار حمایتی دولت از بازار سرمایه اظهارکرد: قبل از اینکه به موضوع اصلی سوال بپردازم، لازم است نکتهای را مورد تاکید قرار دهم. مشخص است که هر تصمیم در فضای سیاستگذاری مخصوصا تصمیم اقتصادی برای برخی از گروهها منافعی را ایجاد میکند و برای برخی دیگر زیانبار است.
موضوع موقعی حادتر میشود که گروههای مختلف از نظر دسترسی به تریبون و اتحاد و همصدایی وضعیت یکسانی ندارند. لذا سیاستگذار با مد نظر قرار دادن خیر عموم باید در تحلیل نظرات مختلف موضوع تعارض منافع را بسیار جدی بگیرد. نکته بعدی اینکه دانش مالی در کشور دانش بسیار مهجوری است و یکی از دلایلی که مشارکت عموم مردم تا یکی دو سال قبل در بازار سرمایه پایین بود، همین عدم آشنایی با مفاهیم مالی و سرمایهگذاری بوده است.
وی بیان کرد: در یکی دو سال اخیر و با رشد شدید بازار سهام، اکوسیستم خاصی در فضای تحلیل بازار پدید آمد. بدین ترتیب که افرادی که کمی زودتر از بقیه وارد بازار شده بودند و آشنایی نسبی با بازار داشتند به یک باره شاهد رشد چندین برابری سرمایه خود بودند و با توجه به موج ورود سرمایهگذاران جدید، این افراد به مرجع انتخاب سهام و پاسخ گویی به سوالات تبدیل شدند.
حیدری گفت: این در حالی بود که نهادهای واسط مالی مانند صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانهای رسمی نیز نتوانستند متناسب با تقاضای جدید رشد کنند و لذا سبدگردانی غیر رسمی توسط بخشی از همان گروه به اصطلاح اساتید بورسی رواج یافت. درک این اکوسیستم برای تحلیل فضای رسانهای اخیر بسیار لازم است و اتفاقا اظهارنظرهای بیپایه اما پرطرفدار و به اصطلاح لایک خور به عنوان ابزاری برای برندسازی برخی از این افراد شده است. لذا توجه به تعارض منافع در اظهارنظرهای مختلف در فضای بازار بسیار حائز اهمیت است.
عضو موسسه مطالعات پیشرفته تهران درخصوص کاهش نرخ بهره تصریح کرد: ما در اقتصاد دو نوع متغیر اسمی و واقعی داریم که با کمی اغماض میتوان نرخ واقعی را نرخ اسمی منهای تورم آتی در نظر گرفت. در تحلیلهای اقتصادی نرخهای واقعی اهمیت دارند و لذا لازم است وضعیت فعلی نرخ بهره واقعی را مورد توجه قرار داد. باید دقت داشت که تحلیل بر اساس نرخ اسمی در اقتصادی مانند اقتصاد ما که با نرخ بسیار بالای تورم و همچنین تلاطم سطح تورم در سالهای مختلف مواجه است، با خطای بسیار بزرگتری نسبت به تحلیلهای اسمی در اقتصادهای توسعه یافته با سطح و تلاطم پایین تورم همراه خواهد بود.
وی اظهارکرد: با این مقدمه بسته به میزان تورم انتظاری، نرخ واقعی بهره درحالحاضر حدود منفی ۱۵ درصد تخمین زده میشود. لذا سرمایهگذار در بانک در انتهای سال، احتمالا ۱۵ درصد از قدرت خرید خود را از دست داده است، که این یکی از منفیترین نرخ بهرهها در دنیا است.
این استاد دانشگاه افزود: برخی از تحلیلگران عنوان میکنند که نرخ بهره در کشورهای دیگر هم منفی است که نکته درستی محسوب میشود، اما چقدر منفی است؟ نرخ بهرههای واقعی در اقتصادهای توسعه یافته در بدترین حالت به حوالی منفی ۳ درصد میرسند که فاصله زیادی با نرخها در کشور ما دارند.
لازم به ذکر است که تحلیل در فضای واقعی و نه اسمی انجام میشود. مسئله تفاوت در تورم مطرح نیست و اعداد قابل مقایسه میشوند و درواقع سپردهگذار در اقتصاد ایران حدود ۱۵ درصد از قدرت خرید خود را از دست میدهد و در کشورهای توسعه یافته حدود ۳ درصد. بدیهی است در این شرایط کاهش نرخ بهره منطقی به نظر نمیرسد. البته تعیین نرخ بهره بهینه موضوع بسیار مهم و حیاتی است که نیازمند تحلیلهای جامعی است و میتوان بخشی از رشد نامتوازن اخیر را ناشی از عدم تعدیل به موقع این نرخ در ماههای گذشته دانست.
حیدری درخصوص احتمال ورود نقدینگی خارجشده از بازار سرمایه به سایر بازارهای موازی بیان کرد: قبل از پاسخ به این سوال، باید دقت کرد که نقدینگی همواره در بانک است و هیچگاه از بانک خارج نمیشود و فقط از حسابی به حساب دیگر منتقل میشود. سوال اساسی اینجا است که آیا تمایل افرادی که نقدینگی در اختیار داشتند، نسبت به سهام کمتر و نسبت به سایر داراییها بیشتر شده است یا نه.
وی تصریح کرد: جواب این سوال نیازمند در اختیار داشتن دادههای تراکنشهای مالی در روزها و ماههای آینده است، اما با نگاهی اجمالی به برخی متغیرها میتوان نکاتی را عنوان کرد. نکته اول اینکه سرمایهگذاری در ارز با تمهیداتی که انجام شده، دشوار شده است و به نظر نمیرسد تقاضای بالایی در این بازار ایجاد شده باشد.
از طرف دیگر، نقطه اوج بازار سهام در میانه مرداد ماه بوده و در روزهای پایانی این ماه تمایل برای خرید سهام کمتر بوده، اما تعداد معاملات مسکن در مرداد ماه نیز حدود ۳۴ درصد کمتر از ماه قبلی بوده است. لذا حداقل در فاصله زمانی کوتاه مدت اثر بدیهی در بازارهای دیگر قابل مشاهده نیست. البته میزان رشد قیمت مسکن در مناطق بالایی تهران بیش از متوسط رشد قیمت در تهران بوده است که ممکن است روی گردانی از بازار سهام بخشی از دلیل این تفاوت باشد.
عضو موسسه مطالعات پیشرفته تهران اظهارکرد: اگر منظور از حمایت دولت از بازار سرمایه این است که از منابع عمومی، سهام شرکتهایی که قیمت آنها منطقی نیست و با سودآوری شرکتها همخوانی ندارد، خریداری شود، به طور حتم مصداق تعارض منافع و انتقال ثروت عموم به نفع سهامداران است که هیچ سهامدار منصفی هم با آن موافق نیست.
اما اگر منظور از حمایت دولت، عملکرد عقلایی سهامداران حقوقی تحت حاکمیت دولت در جهت کاهش هیجان منفی در بازار محسوب شود، کار شایستهای است. قیمتهای فعلی در بخشی از شرکتهای تولیدی و سودآور، جذابیت لازم برای سرمایهگذاری را دارند و سهامداران حقوقی مطلع میتوانند با حمایتهای هوشمند، بخشی از سهامداران را در بازار ماندگار کنند.
دولت ابزارهای موثر دیگری نیز برای حمایت از بازار دارد که شاید مهمترین آن عدم دخالت در قیمتگذاری محصولات شرکتهای مختلف بورسی است که با این کار سودآوری آن شرکتها رشد کرده و لذا قیمت سهام آنها جذابتر میشود. همچنین توسعه ابزارهای مشتقه در جهت کمک به مدیریت ریسک سرمایهگذاران میتواند از هیجانات منفی بکاهد.
به همین بی شرف بگین که نامه روامضاکرده خ ودرو مسکن ...هرروز میادروش فقط بورس حبا به
عزیز
بنده کسی هستم. که دو سال پیش سپرده بانکی ام برابر با یک اپارتمان یا مسکن بسیار عالی در شهرم بود.
با ان میشد. چند خودرو لوکس کره ای خرید.
اما به همت مسئولان و بی توجهی خودم به روند بازار
پول را در سپرده مدت دار بانکی گذاشتم .
امروز با حول و قوه حاکمیت ، توان خرید یک قطعه زمین
در منطقه بد شهرم را ندارد.
با وجود عدم ریسک پذیری ، فریب تبلیغات آقای روحانی در بورس را خوردم .به این امید که قسمتی از ارزش پول خود را جبران کنم.
اما با ورود من به بورس ، با کمک مسئولان بورس سر ناسازگاری به خود گرفت. و نیمی از پولی که نتوانسته بودم ارزشش را حفظ کنم دوباره از دست دادم
و امروز به یک بیمار روانی روانی تبدیل شده ام
جبران این بیچارگی مردمی چون من ، با کیست ؟
چرا نظامی که همیشه دم از دین و دیانت میزند.
اینگونه برای جبران کسری بودجه حاصل از ناسازگاریشان با دنیا را از جیب امثال من باید پرداخت شود.
ایا به این چیزی به جز دزدی از جیب مردم میگویند.
پس خواهشاً دم از دین نزنید زیرا دست شیاطین را از پشت بسته اید. و شیطان باید حلو شما لنگ بیندازد
خداازتون نگذره از همه شما25نفر که مدیون کل ملت هستید حالا هیچ وقت دولت به حرف کس ی گوش نمیکرد نمیدونم چرا شمارو ادم حساب کرد و پول ملت و به باد داد
کلامگه بایدغیرازاین باشه چراکه هنوزبه مقام انسانیت نرسیدیم ونمیدونیم چجورباهموطنمون کارکنیم واگرغیرازاین بودکه تودین اسلام فقیرنبایدمیبودچون تمام کشورهای مسلمان ثروتمندن
بورسی که کارمند مملکت کارش را ول کند و برود دنبال بورس بازی، خوب معلوم هست از اول هم کارش غلط و کارشناسی و پیش بینی نشده است. در قضیه دلار و هدفمند سازی یارانه هم همین سیاست و روند دنبال شده است. در بحث تورم و گرانی هم همینطور! دولت بجای تشویق تریلیاردرها و سرمایه داران برای بازکردن کارخانه و ایجاد اشتغال، سراغ روشهای تامین بودجه مقطعی، گذرا و البته بدون اخر و عاقبت رفته است و نتبجه همه این سیاستها، اطن وضعیت حاظر را رقم زده که به ناکجاآباد شاید برود.
هر صعودی حساب و کتاب باید داشته باشد،
به جوانب مثبت و منفی با نظر عام و مجربین نگاه همه سویه شود تا گریتار این دور مخرب و باطل نشویم.
متاسفانه در این کشور نه تفسیم ثروت راه درستش را میرود نه تقسيم کار!
یک ریس جمهور است با هزار گونه بدبختی و مشکلات، یک شهردار و وزیر هم همینطور!
نتیجه این عدم تقسیم کار و شاید در واقع از بعد فرهنگیش بشود گفت نتیجه این انتظار و واگذاری کار با مقام بالا در هر نهاد، میشود تل انبار شدن کارهای زیادی بر سر یک نفر و ان میتواند به ریپ زدن و سردرگمی طبیعتا ختم پیدا کند.
استفاده از تجربه بومی و جهانی همیشه الگوی خوبی است، اما مهمتر از ان، هم اوری و گرداوری و استنتاج کردن نظر خبره ترین و باتجربه ترین ها، از سخترین کارهاست چرا که پشتش فرهنگ و فرهنگسازی و پبشینه این کار را میطلبد که متاسفانه ما حتی انرا شروع هم نکرده ایم.