سود کردند و از بورس خارج شدند!
این روزها با نوسانهای شاخص بورس که عمدتا نیز نزولی است، این پرسش پیش میآید که آیا بازار به نقطه سقوط نزدیک میشود یا این نوسانها را باید به عنوان طبیعت بازار به رسمیت شناخت؟
این روزها با نوسانهای شاخص بورس اوراق بهادار که عمدتا نیز نزولی است، این پرسش پیش میآید که آیا بازار به نقطه سقوط نزدیک میشود یا این نوسانها را باید به عنوان طبیعت بازار به رسمیت شناخت؟ آیا دولت و حقوقیها موظف به حمایت از بازار و سبز نگه داشتن آن هستند؟ چه کسانی میتوانند سرنوشت کلی شاخص را تعیین کند؟
یکی از عوامل تعیینکننده در تحولات بورس تهران، میزان ورود و خروج سرمایه به بازار است. کسانی که بر ضرورت حمایت از بازار تاکید دارند، مسوولیت دولت و حقوقیها را تزریق نقدینگی به بازار میدانند. برخی نیز با ارائه آمارهای کلی، حقوقیها را به خروج سرمایه از بازار متهم کرده و به استناد آن، مسوولیت کاهش شاخص را بر عهده آنها میدانند. در حالی که عده دیگری از تحلیلگران معتقدند، واقعیت، چیز دیگری است.
بر اساس آمار منتشر شده از ۲۱ مرداد ماه تا ۵ مهر و در ۳۱ روزکاری حقوقیها ۲۱ هزار میلیارد تومان به صورت خالص از اشخاص حقیقی سهام خریداری کرده اند؛ به این ترتیب حقیقیها با فروش ۳۴۹ هزار میلیارد تومان در مقابل فروش حقوقیها به ارزش۹۶ هزارمیلیارد تومان، سهم خود را در خروج موقت از بازارسهام در کارنامه خود ثبت کردند.
از سوی دیگر بررسی میزان خرید حقوقیها در دوره مذکور ۱۱۷ هزار میلیارد تومان بوده که این رقم در مقایسه با خرید حقیقیها که رقمی معادل ۳۲۷ هزار میلیارد تومان بوده، نشان میدهد که حقیقیها در دوره مذکور بیش از آنچه در این دوره خریده بودند، فروختهاند. درست بر عکس حقوقیها که در مجموعا ۲۱ میلیارد تومان سرمایه جدید وارد بازار کردهاند.
بنا بر عقیده این گروه از تحلیلگران، این آمارها نشان میدهد که برخلاف تصور عده ای، آنچه که امروز به نوسان بازار بورس دامن میزند چیزی نیست جز زد وبندهای عدهای سرمایهگذار حقیقی، اما نه سرمایهگذاران عادی بلکه سوداگرانی که هر جا پا میگذارند، سود خود را در اختلال بازار میجویند. این افراد همان کسانی هستند که رکود بازارهای اصلی داد و ستدشان؛ آنها را روانه بورس کرد و پس از آنکه سودی خوبی را ازاین بازار کسب کنند، اقدام به خروج سرمایههای خود از بازار سهام به مقاصد اصلی خود کردند و به زودی باید منتظر تحولات مهم تری در این بازارها بود چراکه این دلالان رهسپار بازارهای اصلی خود شدهاند.
بررسی این کارشناسان و تحلیلگران حکایت از آن دارد که روند نزولی بورس، درست از زمانی آغاز شده که این سرمایهگذاران بزرگ حقیقی، پول خود را از بازار سهام به مقاصد کاری اصلیشان، یعنی بازارهای املاک، خودرو، ارز، طلا و واردات کالا، اعم از کالاهای کشاورزی تا واردات غذای حیوانات خانگی خارج کردند.
همراستا با اخبار؛ امروز هم اطلاعاتی مبنی بر ورود برخی از این منابع خارج شده از بورس به بازار ارز منتشر شد و قرار دادن تمام این پازل ها، به خوبی رد پای این افراد را که یکی از صدها نفری هستند که در حال برهم ریختن بازار هستند نمایان میکند، اما نکته مهم و قابل تامل آن است که آیا متولیان این بازار از جمله سازمان بورس و بانک مرکزی عزمی برای حل این معما و معرفی این افراد دارند؟
بررسی دقیق آمار به خوبی نمایان میکند که در ۴ ماه ابتدایی سال، قریب به ۵۰ درصد معاملات در دست کمتر از هزار نفر شخص حقیقی بود که عمدتا از فعالان بازار سرمایه نبودند و حالا که به بورس هجوم آوردند و سود خوبی هم درو کردند، با بازگشت به مامن اصلی خود در حال شعله ور کردن این بازارها هستند و نمونه واضح آن را میتوان در نوسان نرخ ارز و رشد قیمت ملک و لجام گسیختگی قیمت خودرو مشاهده کرد.
این افراد سود خود را در بورس کردهاند و با انداختن سهم باد کرده به مردم عادی، از این بازار خارج شدهاند اما و با زد و بندهای خود میکوشند تا فعالان بازار سرمایه را به جان یکدیگر انداخته و با قیل و قالها کذایی، جنگی را به میان حقیقیها و حقوقی شعله ور کنند تا همچنان از این آتش تنور سود آفرینی خود را گرم کنند و هیچ گاه هم در مظان اتهام قرار نگیرند.
در واقع این حقیقیهای نفوذی، با انداختن بار گناه بازار نزولی به گردن اهالی بازار سرمایه به کوبیدن حقوقیها و حامیان بازار اقدام کردهاند و دریغ از اینکه متولیان در تلاش باشند تا رد آنها را دنبال کنند هرچند که نهادهای نظارتی به راحتی میتوانند پیدا کنند.
انشالله بدنبال حل مشکل مسکن با افزایش بی رویه قیمت مصالح ساختمانی هستیم تا در آمد مالیاتی و عوارض شهرداری عقب نیفتد