شبها که ما میخوابیم؛ جنگل دزدها بیدارن!
روستاییان خبر از ماجرایی عجیب در یکی از روستاهای استان قزوین میدهند. قطع شبانه درختان برای استفاده در تجارت غیرقانونی چوب، آن هم در باغها و جنگلهای شخصی مردم. جنگل دزدهایی که در شب تاریک درختان روستاییها را قطع میکنند و در روز روشن چوبهای بریده شده را در کنار جاده قزوین به همدان میفروشند. چوب دزدهایی که برخی میگویند فعالیتشان متوقف شده است، اما هنوز هم در طول روز تعداد زیادی کامیون و وانت فروش چوب و الوار در حاشیه این جاده مشاهده میشود.
برخی اهالی روستای سیراب شهر آب گرم شهرستان آوج استان قزوین میگویند که از اواخر پاییز سال گذشته هر زمانی که به املاک شخصی خود مراجعه میکنند، با بریده شدن تعدادی از درختان میوه باغات یا درختان غیرمثمر جنگلهای شخصی خود مواجه میشوند. اتفاقی که ظاهرا در روستاهای مجاور سیراب نیز رخ میدهد و مردم محل معتقدند این درختها توسط برخی از اهالی همین منطقه، شبها به طور مخفیانه بریده میشود و در طول روز تنه درختان بریده شده به راحتی در حاشیه جاده فروخته میشود.
جنگل دزدی در شب تاریک؛ فروش چوب در روز روشن
تجارت چوب، تجارتی مرسوم در منطقه آب گرم استان قزوین محسوب میشود و بسیاری از روستاییان این منطقه، اساسا در بخشی از املاک شخصی خود به جای کاشتن درخت میوه، اقدام به کاشت درختان غیرمثمری از جمله تبریزی، صنوبر، سپیدار، بید و کبوده کردهاند و نام این بخش از املاک شخصی شان را جنگل گذاشته اند؛ جنگل هایی مصنوعی که هدف از ایجاد آنها، فروش چوب درختانشان است.
از این لحاظ میتوان گفت نَفس حضور وانت یا کامیون فروش چوب در حاشیه جادههای شهر آب گرم غیرمنطقی نیست، اما ماجرا از جایی جالب میشود که برخی اهالی روستای سیراب تعریف میکنند که در ماههای اخیر چند مرتبه پیش آمده است که وقتی برای سرکشی به باغها و جنگل هایشان مراجعه کردهاند با تنه بریده شده درختان غیرمثمر یا حتی درختان میوه خود مواجه شدهاند.
روایت این ماجرا را چند تن از اهالی روستای سیراب برای رکنا تعریف کردند و تاکید داشتند که این اتفاق در روستاهای مجاور نیز رخ میدهد و با وجود این که برخی چوب دزدها شناسایی شده اند، اما آنها هنوز هم ضمن تعدی به زمینهای شخصی دیگران، بخشی از درختان آنها را میبرند و آن را در گوشهای از قسمت زراعی روستا پنهان میکنند تا به موقع بار وانت کنند.
البته ظاهرا این چوب دزدها برای این که لو نروند، در کنار درخت هایی که شبانه از زمینهای دیگران میبرند، روزانه تعدادی درخت هم از افراد مختلف میخرند تا اگر مورد پرس و جوی اهالی قرار گرفتند، توجیه داشته باشند که کارشان قانونی است و همه چوب هایی را که میفروشند مربوط به درختانی است که از دیگران خریداری کردهاند.
این توجیه اما نه روستاییان را قانع کرده است و نه دستگاه قضایی را؛ زیرا اخیرا یک نفر از اهالی روستای سیراب در این زمینه محکوم شده است و آن طور که دکتر علیمحمد علی محمدی، از اهالی روستای سیراب برایمان تعریف کرد، این فرد با وجود محکومیت بدون این که جریمه حدودا ۴۰ میلیونی تعیین شده توسط دادگاه را بپردازد، به خارج از روستا رفته است. البته به گفته این پزشک که سال هاست در تهران زندگی میکند، قطعا تعداد افرادی که در جنگل دزدی سیراب نقش دارند، بیشتر از یک نفری است که در این زمینه محکوم شده است.
جنگل دزدها به درختان میوه هم رحم نمیکنند
اهالی روستای سیراب و البته سایر روستاییان این منطقه در باغهای شخصی خود هم درختان مثمر دارند و هم درختان غیرمثمر؛ البته آنها برای بخشی از باغها که در آن درخت غیرمثمر کاشته اند، لفظ «جنگل» را به کار میبرند. این درختان غیرمثمر هم برای فروش چوبشان کاشته شدهاند و بنابراین تجارت چوب در این منطقه سال هاست که رواج دارد. اما طبق صحبتهای علی محمدی، در ماههای اخیر جنگل دزدها حتی به باغ هایی که در آن درختان میوه وجود دارد نیز تعدی کردهاند و بدون اجازه صاحبان باغ ها، درختانشان را برای فروش چوب بریدهاند.
۳۰۴ نفر یعنی ۹۰ خانوار در روستای سیراب سکونت دارند و البته بخش زیادی از اهالی این روستا در تهران، قزوین یا شهرهای دیگر زندگی میکنند و فقط گاهی به املاک آبا و اجدادی خود در این روستا سر میزنند. البته آن طور که علی محمدی میگوید، در ماههای گذشته حداقل ۵۰ نفر از اهالی این روستا با صحنه بریده شدن درختان میوه باغهای خود مواجه شدهاند. آنچه که در این مدت برای اهالی این منطقه تعجب برانگیز بوده نیز این است که با وجود این که قاعدتا چوب فروشهای کنار جاده روستا باید بیشتر به فروش چوب درختان غیرمثمر بپردازند، اما اخیرا حجم چوب درختان میوه نیز در لابهلای بار این چوب فروشها بیشتر شده است.
اتفاقی که از نظر علی محمدی، ثابت میکند که بخشی از بار این چوب فروشها دزدی است، چون اصولا صاحبان باغهای سیراب درختان مثمر خود را به چوب فروشها نمیفروشند، مگر این که این درختان دیگر میوه ندهند. بنابراین چندان منطقی نیست که چوب فروشها بخواهند چوب درختان میوه را به فروش بگذارند، مگر این که آن را به شیوهای غیرقانونی تهیه کرده باشند.
فقط یک نفر در ماجرای جنگل دزدی محکوم شده است
از صحبتهای علی محمدی و سایر اهالی روستای سیراب این طور برمیآید که درختان بریده شده در این روستا همگی جزو اموال شخصی افراد هستند و از این لحاظ، نیروی انتظامی وظیفه دارد که در این ماجرا برخورد قاطعی با متخلفان انجام دهد.
در ماههای اخیر نیز برخی سیرابیها شکایت خود را به پلیس ارائه دادهاند و ماموران نیروی انتظامی نیز وقتی خواستهاند با چوب فروشهای کنار جاده برخورد کنند، آنها تاکید کردهاند که چوب هایشان دزدی نیست و همه را از صاحبان باغها خریدهاند. بعد هم چون شاکیان هیچ شاهدی برای اثبات مدعای خود نداشته اند، پلیس بیش از این ماجرا را پیگیری نکرده و شکایت بیشتر صاحبان باغ هایی که درختشان دزدیده شده، به جایی ختم نشده است.
البته به گفته علی محمدی، پیگیریهای مکرر اهالی روستای سیراب از مراجع قضایی سبب شده است که در ماههای اخیر یک نفر در این خصوص به دادسرا احضار و در نهایت محکوم شود. شخصی که ظاهرا بدون پرداخت جریمه حدودا ۴۰ میلیون تومانی که دادگاه برایش مقرر کرده است، از روستا خارج شده و فعلا کسی به او دسترسی ندارد.
اما در این میان اهالی سیراب معتقدند که قطعا بیش از یک نفر در این ماجرا نقش داشته و این حجم از جنگل دزدی فقط کار یک شخص نبوده، اما هنوز هیچ متهم دیگری در این پرونده دستگیر نشده است.
جنگل دزدها شبها مشغول کار میشوند
بخش زیادی از باغداران سیراب در شهرهای دیگر زندگی میکنند و فقط زمینها و باغات آبا و اجدادی شان را در این روستا حفظ کردهاند. رسیدگی به باغهای این افراد نیز عمدتا برعهده کارگرانی قرار دارد که ساکن سیراب یا روستاهای اطراف هستند. این کارگران البته آنها عمدتا در طول روز در باغها و جنگلهای سیراب فعالیت میکنند و هیچ گاه دزدیده شدن چوبها در طول شب را از نزدیک مشاهده نکردهاند.
در این میان، برخی اهالی پیشنهاد دادهاند که چند نفر به عنوان نگهبان استخدام شوند و شبها کشیک بدهند تا دیگر این اتفاقات در روستای سیراب تکرار نشود، اما چون بیشتر اهالی سیراب خارج از روستا هستند و برخی از آنها نیز باغ هایشان را رها کرده اند، از این پیشنهاد استقبال نشده است.
جنگل دزدها نیز با وجود این که یک نفرشان به دادسرا احضار شده است، همچنان با خیال راحت مشغول کارشان هستند و بخشی از درختان بریده شده را به کارگاههای تولید الوار و بخش دیگری را به کارگاههای تولید زغال میفروشند و پول خوبی از این کار به جیب میزنند.
دهیار روستا: دیگر خبری از جنگل دزدی نیست
با وجود این که علی محمدی به رکنا گفت که جنگل دزدی آشکار در روستای سیراب و البته روستاهای مجاور آن در منطقه آب گرم قزوین ادامه دارد، اما سلمان سلیمانی، دهیار سیراب در گفتوگو با ما تاکید کرد که این اتفاقات مربوط به چند ماه پیش بوده و از ابتدای ۱۴۰۰ به این سو، دیگر هیچ کس اقدام به قطع بدون اجازه درختان املاک شخصی اهالی این روستا نکرده است.
سلیمانی همچنین برخلاف صحبتهای علی محمدی تاکید کرد که در این ماجرا، جنگل دزدها صرفا درختهای غیرمثمر مانند بید، صنوبر، سپیدار و کبوده را که چوبشان در صنعت به کار میآید، بریدهاند و کاری به درختان میوه موجود در باغها نداشتهاند.
به گفته او، نرخ چوب این درختان غیرمثمر نیز کیلویی ۳ تا ۴ هزار تومان است و وزن درختان بریده شده هم به ۱۰۰ تا ۱۵۰ کیلو میرسد. البته چوب دزدها عمدتا درختان حجیم را نمیبرند و به بریدن درختان کوچکتری اکتفا میکنند که وزن کمتری دارند و روی هر درخت نیز ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان سود بیدردسر نصیبشان میشود.
در جنگل باز است؛ حیای جنگل دزد کجاست؟
آن طور که سلیمانی تعریف میکند، بیشتر اهالی روستای سیراب، چه آنهایی که هنوز ساکن این روستا هستند و چه کسانی که در شهرهای دیگر زندگی میکنند، هرکدام دهها باغ یا زمین دارند و جمعا ۶ هزار ملک شخصی در این روستا وجود دارد. البته به گفته او، این ملکها همگی در گذشته متعلق به اربابهای این روستا بوده و بعدها به صورت قطعات ۵۰۰ متری تا نیم هکتاری بین اهالی روستا تقسیم شده است و اکنون هرکدام از خانوارهای روستا بین ۲۰ تا ۵۰ ملک دارد.
آن طور که دهیار روستای سیراب میگوید، هیچ کدام از ملکهای این روستا دیوارکشی نشده است و همین مسئله باعث میشود که علاوه بر جنگل دزدی، دزدی شبانه میوه از باغهای شخصی اهالی روستا نیز به وفور اتفاق بیفتد. با این حال، اهالی روستا به دلیل وسعت املاک خود و هزینههای بالای دیوارکشی، هیچ وقت برای کشیدن دیوار به دور زمین هایشان اقدام نکردهاند و به نوعی در دیزی باز مانده است و جنگل دزدها نیز هیچ حیایی در کارشان ندارند.
جنگل دزدها با اره دستی کار میکنند
باغها و جنگلهای روستای سیراب از حوالی منطقه مسکونی روستا آغاز میشوند و به طول ۲ تا ۳ کیلومتر در حاشیه روستا امتداد یافتهاند. مساحت کل منطقه زراعی این روستا نیز به ۱۰۰ هکتار میرسد و عمدتا جنگل دزدها، درختان باغ هایی را قطع میکنند که در فاصلهای زیاد از منطقه مسکونی روستا قرار گرفته است.
البته به گفته دهیار روستا، چوب دزدها درختان را با اره دستی قطعی میکنند، چون با وجود فاصله زیاد وقتی یک اره برقی در دل شب روشن شود، قطعا صدای آن به منطقه مسکونی میرسد. سلیمانی همچنین تعریف کرد که جنگل دزدها بعد از بریدن درختان نازک، چوبهای آن را برای چند روز لابهلای علفهای موجود در جنگلها دپو میکنند و بعد که وزن چوبهای دپوییشان به ۵۰۰ کیلو تا یک تن رسید، آن را شبانه یا حتی روزانه بار تراکتور، وانت و کامیون میکنند و به کنار جاده میبرند.
دهیار روستا این را هم گفت که چوب دزدها فقط به بریدن درختان باغها و جنگلهای شخصی افراد اکتفا نمیکنند و حتی چوب هایی را که صاحبان باغها برای استفاده خودشان بریده و در گوشهای از ملکشان دپو کردهاند نیز میدزدند؛ اهالی روستا نیز عمدتا هر چند روز یک بار به باغ هایشان سر میزنند و همین مسئله فرصت مناسبی را برای چوب دزدها فراهم میکند که به قطع درختان و دزدی از دپوی صاحبان باغها بپردازند.
نهادهای نظارتی کجای ماجرای جنگل دزدیها هستند؟
دهیار روستای سیراب در پایان صحبتهای خود بازهم تاکید کرد که ماجرای جنگل دزدی در این روستا با محکوم شدن یک نفر پایان یافته است و دیگر کسی جرات نمیکند که در این روستا اقدام به این کار کند. البته سلیمانی تاکید کرد که در این ماجرا قطعا پای بیش از یک نفر گیر بوده، ولی جُرم تمام چوب دزدهای دیگر نیز به نام همین یک نفر ثبت شده است.
اما با وجود تاکید دهیار سیراب بر پایان یافتن ماجرای چوب دزدی در این روستا، صحبت هایی که خبرنگار رکنا در ادامه بررسی این ماجرا با دیگر اهالی روستا داشت، نشان میدهد هنوز عدهای هستند که شبانه به باغها یا جنگلهای این منطقه میروند و درختان آن را قطع میکنند.
این گمانه زنی اهالی روستا در شرایطی تقویت میشود که هنوز تردد پرحجم و غیرعادی وانتها و کامیونهای حمل چوب در روستای سیراب مشاهده میشود و این کامیونها در تمام طول روز در حاشیه جاده قزوین به همدان مشغول فروختن چوب هستند؛ چوبی که اهالی سیراب تاکید دارند که قطعا بخشی از آن دُزدی است.
در این میان آنچه بیش از همه حائز اهمیت به نظر میرسد، لزوم رسیدگی دقیق نهادهای انتظامی، قضایی و زیست محیطی استان قزوین به این ماجراست، زیرا اگر جنگل دزدی در روستای سیراب همچنان ادامه داشته باشد یا چوب دزدها در ماههای آتی و بعد از خوابیده شدن تب و تاب ماجرا دوباره دست به کار شوند، بدون شک روزی خواهد رسید که بخش زیادی از باغات و جنگلهای این منطقه از پوشش گیاهی خالی خواهد شد.
باغات و جنگل هایی که با وجود این که ملک شخصی هستند، اما حتما قطع شدن بیش از حد درختان آن، آسیبهای زیست محیطی فراوانی را برای منطقه آب گرم قزوین به همراه دارد، زیرا ثمرهای که یک درخت مثمر یا غیرمثمر برای طبیعت یک منطقه دارد، ربطی به این ندارد که آن درخت در ملک شخصی یک نفر قرار گرفته یا در محلی عمومی واقع شده است.
ارسال نظر