کلاهبرداری بزرگ دختر ۱۹ ساله / او بیش از ۱۰۰ شاکی دارد!
گفت و گو با دختری که نادانسته کارتهای بانکیاش را به شیادان اجاره میداد و اکنون زندانی است.
۲ سال پیش در یک روز پاییزی دختر دبیرستانی به تنهایی سوار تاکسی اینترنتی می شود تا به مقصدی نه چندان دور برود.
یک خطای استراتژیک موجب می شود تا سفره دلش را پیش روی یک شیاد پهن کند و مثل خیلی ها فقط از روزگار ناله کند. همین خطای به ظاهر کوچک او را رهسپار سفری عجیب در طول زمان می کند. هر چند به ظاهر دقایقی بعد از تاکسی پیاده می شود، اما مقصد اصلی او که ۴۸ ماه بعد به آن می رسد، زندان مرکزی مشهد است، آن هم زمانی که دبیرستان را پشت سر گذاشته و در قامت یک دانشجو در ترم اول رشته روان شناسی بالینی ثبت نام کرده است.
این دختر بیست ساله به جای اینکه امروز دلهره کلاس های آنلاین یا حضوری و شرکت در امتحانات را داشته باشد، با شکایت بیش از ۱۰۰هم وطن از سراسر کشور، از ماه گذشته زندگی در زندان را تجربه می کند. «ف. الف» در حالی با اتهام فیشینگ و برداشت غیرمجاز از حساب شهروندان روبه روست که چند روز پیش برای انجام تحقیقات فنی در پرونده اش به پلیس فتای خراسان رضوی هدایت شد.
حالا با دستور سرهنگ جواد جهانشیری، رئیس پلیس فتای استان قرار است ابهامات موجود در پرونده اش رفع شود. همین فرصت موجب شد تا در گفت و گو با دختر جوان که خود را یک قربانی می داند، جزئیات پرونده را از زبان خودش بشنویم.
به چه اتهامی دستگیر شده ای؟
برداشت غیرمجاز از حساب شهروندان یا همان فیشینگ، اما من هیچ کاری نکرده ام و فقط یک قربانی هستم.
گفته می شود با یک باند برداشت غیرمجاز همکاری داشته ای، این درست است؟
نه درست نیست، آن ها من را فریب دادند و کارت های بانکی ام را گرفتند و بعد هم غیب شدند و حتی تلفن همراهشان را خاموش کرد.
چه موقع متوجه شدی که گرفتار شده ای؟
حدود ۳ ماه پیش بود که ابلاغیه قضایی به نامم در خانه مان آمد، اما من متوجه عنوان مجرمانه اش نبودم، برای همین به یک وکیل مراجعه کردم که گفت از کارت های بانکی ام سوء استفاده شده است. بعد هم تمام کارت های بانکی ام را سوزاندم.
خودت کارت های بانکی را در اختیار متهمان این پرونده قرار دادی؟
بله متأسفانه، اما نمی دانستم که چه کاری دارم انجام می دهم.
چطور با این باند آشنا شدی؟
۲سال قبل که یک دانش آموز بودم یک روز تاکسی اینترنتی گرفتم تا به جایی بروم. بعد از اینکه راننده سر صحبت را با من باز کرد و متوجه شد که مشکل مالی دارم، پیشنهاد همکاری در یک پروژه خیرخواهانه را داد و از همین جا ماجرا شروع شد.
یعنی راننده تاکسی خودش عامل این کلاهبرداری ها بود؟
نه او مرا به یکی از دوستانش به نام یاسر متصل کرد. یاسر مدعی بود که یک خیر مدرسه ساز است و من می توانم او را در این اقدامات خیرخواهانه کمک کنم و به ازای آن دستمزد دریافت کنم.
چطور به حرف هایش اعتماد کردی؟
او با چرب زبانی مرا فریب داد، مثلا پرونده ای را به من نشان داد که این پروژه فلان مدرسه است که تمام هزینه اش را من واریز کرده ام و در حال ساخت است. آن قدر از این حرف ها زد تا من هم خام شدم با او همکاری کردم.
دقیقا برایش چه کار می کردی؟
کار خاصی قرار نبود انجام دهم، او وقتی فهمید که به پول نیاز دارم پیشنهاد داد تا کارت های بانکی ام را در اختیارش بگذارم و به ازای هر کارت ۲۰۰هزار تومان دریافت کنم.
چند کارت به او دادی؟
اولش یک کارت داشتم، اما طی چند ماه، ۴حساب دیگر هم باز کردم و در مجموع ۵ کارت بانکی ام را در اختیارش گذاشتم و حدود یک میلیون تومان گرفتم.
در طول این سال ها چند بار او را دیدی؟
فقط ۷یا ۸ بار همان ۲ سال قبل او را دیدم بعد هم دیگر از او خبر نداشتم.
هیچ وقت از او نپرسیدی با این کارت ها چه می کند و به او مشکوک نشدی؟
نه هیچ وقت مشکوک نشدم، اما چند بار از او پرسیدم که حرف های پرت و پلایی تحویل می داد که من متوجه اش نمی شدم.
مثلا چه می گفت؟
او ادعا می کرد که با حساب های من اقدام به ایجاد حساب ارزهای دیجیتال کرده است و با خرید و فروش این ارزها منابعی به دست می آورد که همه را صرف امور خیرخواهانه می کند.
تو هم باور می کردی؟
من همین الان هم دقیقا نمی دانم که ارز دیجیتال چگونه ایجاد می شود یا خرید و فروش می شود، آن زمان که فقط یک دانش آموز دبیرستانی بودم.
برای این کار با کسی یا اعضای خانواده ات مشورت نکردی؟
نه متأسفانه به هیچ کس چیزی نگفتم و خودم تمام این اقدامات را انجام دادم.
عکس العمل خانواده ات در قبال این پرونده چه بود؟
آن ها هم شوکه شدند و حالا درحال گرفتن وکیل هستند تا شاید بتوانم ثابت کنم که من هم در این پرونده قربانی هستم.
از کی به زندان منتقل شدی؟
یک ماه است که زندانی هستم، البته تا به حال فقط یک پرونده ام به اجرای احکام رسیده و من بازداشت موقت شده ام.
چند پرونده دیگر داری و میزان کلاهبرداری ها چقدر است؟
میزان کلاهبرداری ها را دقیقا نمی دانم اما بیش از ۱۰۰پرونده علیه من تشکیل شده و به همین تعداد شاکی دارم.
این همه رسانه ها درباره فیشینگ و کارت های اجاره ای گزارش منتشر می کنند، شما هیچ وقت فکر نکردید که شاید گرفتار این افراد شده باشید؟
۲سال قبل زیاد از این خبرها نبود و من هم نمی دانستم. آن زمان هیچ خبری نبود که بگویند این کار خلاف قانون است، من بچه بودم و نمی فهمیدم.
یادآور می شود که اعضای اصلی این باند یک سال گذشته از سوی پلیس فتای خراسان رضوی در یک عملیات غافل گیرانه دستگیر شدند و شاکیان زیادی از سراسر کشور از این افراد شکایت کرده اند.
در بررسی های تخصصی شیادی های این گروه تبهکار، کارشناسان پلیس فتا دختر جوانی با هویت معلوم را شناسایی کردند که از کارت های بانکی اش در عملیات کلاهبردارانه استفاده شده بود و با هماهنگی قضایی این دختر که ساکن مشهد است، دستگیر شد.
ارسال نظر