خداحافظی با پراید؛ یک شجاعت اقتصادی
شانزدهم مرداد ۱۳۹۹ شبی خاص برای صنعت خودروی کشور و گروه خودروسازی «سایپا» بود که در تاریخ صنعت خودروی ایران ثبت شد؛ شبی که به طور رسمی با «پراید» خداحافظی شد. این خداحافظی یک وداع تاریخی بود که به نام «جواد سلیمانی» ثبت شد.
پراید خودرویی بود که مانند دانشگاه آزاد تمام ایران را درنوردید و میتوان گفت هیچ جاده را نمیتوان پیدا کرد که پراید آن را طی نکرده باشد. تقریباً میتوان گفت بسیاری از خانوادههای ایرانی با پراید صاحب خودروی شخصی شدند. این خودرو همان طور که برای بسیاری یادآور خاطرات خوش است، در مقابل، برای بسیاری روزهای تلخ را به یاد میآورد.
براساس آمارهای منتشرشده، بالاترین میزان تصادف با انواع خسارات در کشور به نام پراید ثبت شده است. اما در عین حال، هیچ گاه به درستی دلیل این مسئله عنوان نشد و انواع و اقسام لقبها را برای این خودرو به یادگار گذاشت. البته بسیاری میدانند که ثبت این آمار به نام پراید به دلیل ضریب بالای استفاده از این خودرو مرتبط میشود. در واقع، پراید به عنوان یک خودروی ارزان بازار گسترده با مصرفکنندگان بیش تری نسبت به بسیاری از خودروهای دیگر داشت. این مسئله به خودی خود موجب میشود که اخبار و حواشی پیرامون آن نیز زیادتر باشد. البته در این میان قصد بررسی کارنامه پراید را نداریم و نکته حائز اهمیت تصمیم مدیریت این گروه خودروسازی است؛ اقدامی که به رغم تمام کم و کاستیها و مشکلاتی که درحالحاضر صنعت خودروی کشور با آن دست به گریبان است از سوی سلیمانی صورت گرفته است؛ توقف تولید پراید.
هر چند عملکرد مدیران سابق و اسبق سایپا دارای نکات منفی و مثبت است و هر یک به نوبه خود اقدامات درخور و گاه اشتباه انجام دادهاند اما در شرایط کنونی، کاری که این مدیر انجام داد کاری بسیار شجاعانه و قابل تقدیر است. این عمل از جنبههای گوناگون قابل بررسی است که به برخی از آنها اشاره میشود؛ یکم: شاید سلیمانی هم میتوانست با فهرست کردن بسیاری از مشکلات و برگزاری جلسات متعدد برای به تعویق انداختن رعایت استاندارهای ۸۵گانه زمان بخرد و به تولید پراید ادامه بدهد. دوم: وی میتوانست به بهانه تحریم و نیاز کشور به تولید این اقدام را به تأخیر بیاندازد. سوم: به دلیل تیراژ بالا و مشخص نبودن استقبال از محصولات جایگزین و تأثیر بر اشتغال در شرایط کنونی باز هم زمان بخرد و همچنان پراید را تولید کند. چهارم: از آن جا که پراید به رغم ادعای ضررده بودن همیشه نقش پول نقد و سرمایه در گردش را ایفا کرده است، باز هم میتوانست بهانهای دیگر باشد. از سوی دیگر، این مدیر میتوانست با تکیه بر مشکلات مورد اشاره و همچنین سایر مسائل مؤثر بر تولید، از جمله افزایش نرخ ارز، افزایش مواد اولیه، اوضاع نه چندان مناسب قطعه سازان و افزایش هزینههای پرسنلی و تولید، باعث افزایش عمر تولید پراید شود اما او هیچ یک از اقداماتی که میتوانست مانع از توقف تولید پراید شود را انجام نداد و بهانه تراشی هم نکرد، چرا که وی با یک انتخاب تاریخی روبهرو بود؛ به تولید این خودرو ادامه دهد و عکس قاب شدهاش در کنار عکس سایر مدیران سایپا بر دیوار بنشیند و نامش به عنوان یکی از مدیران عامل سایپا ثبت شود و هیچ تحولی را ایجاد نکند و یا این که راهی درست را برای ادامه مسیر مدیریتش انتخاب کند. این مدیر اما راه دوم را انتخاب کرد، راهی که سخت بود و لازمه آن شناخت و درک صحیح از توان تولید و نیز شجاعت گام گذاشتن در مسیری سخت است.
از نگاهی دیگر، کار سلیمانی بیشباهت به کار «غلامحسین کرباسچی» در دوران تصدی شهرداری تهران و لودر انداختن در خاک سفید تهرانپارس نیست. در آن هنگام، همگان از آن چه در خاک سفید میگذشت آگاه بودند اما توان برخورد و حواشی پیرامون آن را نداشتند، کرباسچی این کار ماندگار را با شجاعت انجام داد. حالا سلیمانی نیز اقدامی مشابه در صنعت خودروی کشور انجام داد و چراغی را خاموش کرد. اما در همان مراسم خداحافظی چراغهای دیگری را نیز روشن کرد که نشان میدهد این مدیر هر چند زیاد اهل گفتوگو نیست اما در عوض، بسیار عملگراست. مدیری که سعی کرده است راه درست را انتخاب کند و به دقت مسائل مربوط به گروه خود را پیگیری میکند. توقف تولید پراید درحالحاضر به مثابه یک اقدام شجاعانه در تاریخ صنعت ایران ثبت شده و همچنین موجب شده است که این اقدام سلیمانی با تحسین همراه شود. اما همان طور که این اقدام مورد تحسین وت مجید واقع شد در مقابل، اشتباههای وی نیز زیر ذره بین قرار خواهد گرفت. اما با این حال، مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا نشان داده است که از مشکلات باکی ندارد و با درک درست از شرایط کنونی، در حال برداشتن گامهای اصولی و محکم برای صنعت خودروی کشور است.
درسته ماشین ایمنی نبود اما نیاز خانواده ها رو رفع می کرد مگه تیبا و ساینا نسبت ب ه پراید ایمنترن؟
ولی قیمتشون وحشتن اک بالا رفته و از دسترس خانواده ها خارج شده