سه مزیت برتر ۲۶۳۱؛ کیفیت ،کیفیت و کیفیت
رونمایی از تولید انبوه محصول جدید ارس خودرو دیزل (آمیکو)۲۶۳۱ بهانه ای شد تا در حاشیه این مراسم با مدیرعامل این شرکت شهرام فداکار گفت و گو تقریبا مفصلی داشته باشیم.خاصه اینکه این محصول در زمانی رونمایی شد که موج جدیدی از واردات خودروهای سنگین دست دوم به کشور آغاز شده است وبه گفته رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس خودروهای دیزلی به امنیت ملی نیز ارتباط پیدا کرده است.این مسائل و همچنین انتقاد نسبت به واردات خودروهای دست دوم وبررسی دلایل آن در کنار موضوعاتی مانند اینکه آیا سرمایه گذاری در ایران امری ملی محسوب می شود یا صرفا یک کسب وکار مبتنی بر سود به شمار می رود،بخش اول این گفت و گو است:
تولید انبوه کمپرسی ۲۶۳۱ محصول جدیدآمیکو درحالی آغاز شده است که علاوه بر رقبای داخلی با رقبای وارداتی به خصوص دست دوم ها که اخیرا موج جدید ورود آنها به ایران شروع شده مواجه است.اول می خواهم بدانم که محصول جدید چه مزیت های رقابتی دارد و همچین نظر شما درباره واردات چیست؟
محصول جدید ارس خودرو دیزل (آمیکو) ۲۶۳۱ سه مزیت رقابتی دارد. اول کیفیت، دوم کیفیت، سوم هم کیفیت. تنها مزیت رقابتی این سه است. درخصوص واردات نیزمعتقد هستم از نظر رقابت به تولیدکنندههای داخلی ظلم شده است منظورفقط آمیکو نیست، بلکه به نظر به همه شرکتهای تولیدکننده ظلم شده است. این بحث یک سوی ماجراست. سوی دیگرش کیفیت آنها است که نمی تواند نظر خریداران را جلب کرده وکارایی مد نظر را داشته باشد.
به چه علت ،برخی از این خودروهای دست دوم از برندهای خوشنام هستند؟
بله ،اما با این حال خودروهای وارداتی نمیتواندبرای مصرفکننده داخلی کیفیت مورد انتظار را داشته باشد. چرا آنها از نظر اقلیمی به عنوان مثال برای شرایط اروپا تولید شده اند.وقتی که در شرایط آب وهوایی ایران قرار میگیرد، طبیعتا آن کیفیت مورد انتظار را ندارد؛تاکید می کنم و نمیگویم خودروهای با کیفیتی نیستند،فقط کیفیت مورد انتظار را ندارد.
کما اینکه اگر ما هم یک خودرویی با شرایط اقلیمی کشور تولید وبه کشوری مانند روسیه صادرکنیم نمی توانند کیفیت مد نظر آنها را ارائه کنند. طبیعتا این قضیه درباره خودروهای وارداتی دست دوم نیز صادق است. نکته بعدی بحث خدمات پس از فروش است.هر چند اعلام می کنند که این خودروها تحت پوشش خدمات بعد از فروش است،اما واقعیت این است که نمیتوانند تحت شرایط خدمات بعد از فروش قرار بگیرد.به عنوان مثال اگرخودرو بنزی بود که پیشتر در ایران تولید شده بود به طور طبیعی شرایط تعمیرات ، نگهداری را داشتند وهمچنین افراد آموزشهای لازم را نیز دیده بودند.ولی محصولات وارداتی شامل آن دسته از خودروهایی نیستند که این گونه باشند و طبیعتا امکانات وشرایط لازم را نیز ندارند.نکته بعد عدم آموزش است که باعث می شود آنطور که باید وشاید نتوانند خدمات مورد نیاز را پشتیبانی کنند. نکته دیگر بحث قطعات یدکی است. آیا قطعات یدکی خودروهای دست دوم وارداتی به آن میزانی که بتواند این خودروها را تامین کند وجود دارد؟ این درحالی است که با توجه به شرایط فعلی قطعات یدکی خودروها قدیمی تر چندان در بازار موجود نیست چه برسد به محصولات جدیدتر. الان یکی از این ماشینها تصادف کند، اتاقش را چه کسی میخواهد عوض کند؟ چه کسی وبا چه روشی می خواهد به کشور مبدا پول حواله کند.فرض کنیم که مشکل حواله هم حل شد.چطوری میخواهد وارد کند؟ بنابراین شاید خودروهای دست دوم وارداتی بخش از نیاز بازار را برطرف کرده و پوشش بدهند اما در درازمدت برای مشتریها مشکلات زیادی به وجود میآورند.
یعنی محصولات داخلی یا ۲۶۳۱ این مشکلات را ندارند؟
اگر کسی یک مقدار دورنگری داشته باشد وارد چرخه خرید خودروهای دست دوم نمی شود.درباره محصول جدید آمیکو ۲۶۳۱ هم قاطعانه بیان می کنم که این مشکلات را ندارد.چرا که در این جا یک مساله بسیار مهم مطرح است و وجود دارد وآن بحث خرید تخصصی است. من در یکسری زمینه اصلا تخصص ندارم. به عنوان یخچال فریزر بخرم. وقتی میروم این محصول را از بازار امارات به اینجا می آورم تازه متوجه می شوم که اشتباه کرده ام. نه اینکه کسی سر من کلاه گذاشته باشد، مساله این است که خرید تخصصی را بلد نیستم، سرم کلاه میرود.
اما آن کسی که متخصص است، میرود و بهترین محصول را خریداری میکند. آیا در این شرایط وبازار رقابتی مشتری تخصصی تر خرید می کند یا تولید کننده؟ وقتی آمیکو اجزای مورد نیاز تولید یک خودرو را جمع می کند تا یک خودرو تولید کند مطمئنا مطالعات وبررسی های بسیاردقیق وموشکافانه ای توسط متخصصین شرکت صورت گرفته است.
چرا که تولید کننده دل سوز مملکت وهمچنین امکانات خود هست امابرای تولید کننده خارجی فرقی نمی کند وصرفا فروش محصول مهم است.بنابراین محصولی که آمیکو تولید می کند منطبق با بازار وکیفیت مد نظروهمچنین در شان نام ونشان آن است.ضمن اینکه با تولید یک محصول جدید با کیفیت که تمام دغدغه مشتری را برطرف میکند علاوه بر وفادارسازی مشتری سهم بیشتری نیز از بازار کسب می کند وزمینه برای حضورمحصولات جدید تر نیز فراهم می شود. بنابراین همانطور که اشاره شد،۲۶۳۱ سه مزیت نسبی دارد؛ کیفیت، کیفیت و کیفیت.
شکل گیری ایده ،طرح واجرای تولید محصول جدید آمیکو ۲۶۳۱ از کجا آغاز شد؟
این محصول در واقع با خودروی ۲۶۳۱ نسل اول از سال ۹۲ شروع شدا همان ابتدا این محصول مورد توجه قرار گرفت که باعث شد حرکت به سمت تغییرات وبهینه تر کردنش آغاز شود. یکی از مهمترین تغییرات افزایش قدرت موتور بود که به ۳۳۰ اسب بخار رسید.
مشتریان وبازار از این محصول نیزخیلی استقبال کردند و فروش خیلی خوبی داشت. حدود یک سال ونیم پیش مجدد دوباره این محصول ارتقاء پیدا کرد و به ۴۰۰ اسب بخاررسید. ضمن اینکه تغییرات وبهنیه سازی بسیار مهم واساسی ای نیز در سایر اجزای این خودرو صورت گرفت که از میان آنها می توان به تقویت شاسی وافزایش توان،کاهش مصرف سوخت ،کاهش آلایندگی وافزایش سطح استانداردها اشاره کرد. به بیان دیگر این خودرو همان است که از ابتدا بود ولی در خلال این سال ها ۲۶۳۱ از یورو دو به یورو پنج پلاس رسیده است.
در این میان از نظر شما چه نکته مهمی وجود دارد که یک شرکت مدام سعی میکند محصولات خود را ارتقاءمحصول بدهد ورقابت را سخت ترکند؟
دراین بحث یک بخش دیدگاههای خرد و یک بخش دیدگاهها کلان وجود دارد که بعضا بخشی از آن مغفول می ماند؛وقتی ما در یک کسب وکار هستیم، ناخودآگاه فقط به آن نگاه میکنیم. این باعث میشود امکانات مختلفی که این کسب وکار دارد را بعضی وقتها اصلا فراموش کنیم و توجه نکنیم که یک سطح بالاتری به نام سرمایه گذار هم وجود دارد.
در واقع این پرسش مطرح می شود که چرا یک سرمایهگذار به جای اینکه برود در کشاورزی یا سایر بخش ها سرمایه گذاری کند یا به تجارت بپردازد در خودرو سرمایه گذاری کرده است؟ چگونه بررسی کرده است؟ چه مزیتهایی را دیده است؟ این دیدگاه بالاتراز کسب وکار است. شاید بعضا فکر کنیم که بعضیها تخصصشان درحوزه ای است که ورود کرده اند.اما اگر مطالعه ودقت داشته باشیم می بینیم که اتفاقا بعضیها تخصصشان در حوزههای دیگر است و این زمینه را انتخاب میکنند.
مساله ای که عنوان کردید با آن بحث دغدغه ملی و مملکت کاملا منافات دارد. سرمایهگذار برای کسب سود در حوزه های مختلف ورود می کند.سرمایه ترسو است وجایی که سود نداشته باشد ورود نمی کند.پس بحث سودآوری شخصی است و یک حرکت ملی به شمار نمی آید؟
این یک عمل یک کار کاملا ملی ودقیقا مبتنی بر یک دیدگاه ملی است، نه یک دیدگاه غیرملی.
چرا یک دیدگاه ملی است؟
به خاطر اینکه همینطور که به درستی اشاره شد، سرمایه به شدت از ریسک فراری است و سرمایهگذار به دنبال سود است. این کاملا طبیعی است. اگر کسی بخواهد کار ملی کند، میآید زمینه سرمایهگذاری فراهم میکند تا سرمایهگذاری که دنبال سود است، جای دیگر نرود. بنابراین اگر بنده، جنابعالی و بقیه کسانی که در این مملکت داریم کار میکنیم، زمینه سرمایهگذاری بیشتر را فراهم کنیم، اصلا یک کار ضدملی نکرده ایم، بلکه دقیقا یک کار ملی است.
من که میآیم بهعنوان یک سرمایهگذار در منطقه ای سرمایه گذاری می کنم حتما زمینه هایی دیده ام وبررسی هایی نیز صورت گرفته است؛ چرا به منطقه جلفا میآیم ؟ به نقاط دیگر نمی روم؟این درست است که حتما برایم یک مزیت نسبی به وجود آمده اما در این میان آن کسی که این فضا وشرایط را درمنطقه آزاد به وجود آورده، کار ملی کرده است یا یک کار غیرملی؟ ضمن اینکه معتقد هستم واقعا افرادی که سرمایه گذاری میکنند به مراتب از افراد عادی باهوشترهستند وبه همان میزان نیز دیدگاه کلانتری دارند. اصولا حرفکشیدن و نکتهگرفتن از این افراد کار فوقالعاده سختی است، چون بسیار باهوشاند، چون بسیار دقیقاند و دیدگاه بلندمدت خیلی خوبی را دارند.
من یک صحبتی را از مرحوم تقیزاده شنیدم، شنیدم که همیشه میگفتند من سرمایهدار نیستم، من سرمایهگذارم.این خیلی نکته مهمی است؛ سرمایهگذار با سرمایهدار خیلی فرق میکند. آدمهایی که اینقدر باهوش هستند که میآیند یک سرمایه کوچک سرمایهگذاری میکنند و سود حاصل از آن را به بخش دیگری هدایت می کنند وکسب وکارهای بیشتری تولید می کنند دقیقا دارند کاری ملی انجام می دهند.به بیان دیگر یک کسب و کار جدیدتر ایجاد می کنند و هم باعث ایجاد اشتغال مستقیم وغیر مستقیم بیشتر ،افزایش درآمد منطقه ،کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ می شوند.ضمن اینکه باعث توسعه صنعتی وایجاد ارزش افزوده در صنعت وحفظ سرمایه در کشور نیز میشوند و اینها آدمهایی هستند که هم خیلی باید از آنها نکته یاد گرفت و هم اینکه افرادی هستند که دغدغه ملی دارند.
ارسال نظر