گفت و گو گسترش نیوز با کارشناس سیاسی؛
سرنوشت قطعنامه جدید حقوق بشر / واکنش ایران چیست؟
محمد علی بصیری گفت: مانند بسیاری از قطعنامههای سازمان ملل که در شورای امنیت مجمع مطرح شد، اگر حمایت بینالمللی نشود، چنین قطعنامهای قابل اجرا نخواهد بود و آثار حقوقی هم نمیتواند به بار بیاورد.
قطعنامه ضدایرانی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد درباره آنچه «وضعیت حقوق بشر در ایران» خوانده شده را به تصویب رساند. براساس این قطعنامه یک کمیته حقیقتیاب بینالمللی درباره آنچه «سرکوب اعتراضات» در ایران نامیده شده، تشکیل و تا تاریخ معینی نسبت به این حوادث گزارش تهیه کند.
این قطعنامه با ۲۵ رای مثبت، ۱۶ رای ممتنع و ۶ رای منفی تصویب شد. آلمان و ایسلند با حمایت سایر کشورهای غربی ارائهکننده اصلی پیش نویس قطعنامه بودند.
این قطعنامه که با حمایت کشورهای غربی به صحن شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ارائه شد با مخالفت و رأی منفی کشورهایی چون ارمنستان، کوبا، پاکستان، ونزوئلا، چین و اریتره مواجه شد.
در همین حال ۱۶ کشور دیگر به این قطعنامه رای ممتنع داده یا در جلسه رأی گیری شرکت نکردند که از آن جمله میتوان به کشورهای قطر، امارات متحده عربی، ازبکستان، قزاقستان، هند، اندونزی، مالزی، سودان، سنگال، برزیل و کامرون اشاره کرد. نام کشوهای لیبی، سومالی و اوکراین در میان کشورهایی که به این قطعنامه رای مثبت دادهاند جالب توجه است.
ابعاد متفاوت قطعنامه
محمد علی بصیری، کارشناس مسائل سیاسی، در ارتباط با قطعنامه سازمان ملل درباره ایران، به گسترش نیوز گفت: این قطعنامه شورای حقوق بشر دارای چندین بعد متفاوت است که میتوان بعد حقوقی، بعد سیاسی و بعد حقیقی رسانهای را نام برد.
این کارشناس سیاسی ادامه داد: از لحاظ حقوقی، به دلیل آنکه ضمانت اجرایی لازم برای پیگیری توسط کمیته حقیقت یاب وجود ندارد، کافیست تا ایران موافقت خود را برای ورود این کمیته اعلام نکند. بسیاری از دولتها که چنین قطعنامهای داشته اند، در صورت عدم همکاری، راه به جایی نبردهاند و اتفاقی نیفتاده است.
بصیری گفت: مانند بسیاری از قطعنامههای سازمان ملل که در شورای امنیت مجمع مطرح شد، اگر حمایت بینالمللی نشود، چنین قطعنامهای قابل اجرا نخواهد بود و آثار حقوقی هم نمیتواند به بار بیاورد.
وی اظهار کرد: بنابراین، ایران اعلام کرد که چنین قطعنامهای را به شدت محکوم میکند و طبق گفته مقامات جمهوری اسلامی، چنین قطعنامهای بیشتر جنبه سیاسی دارد و به شدت ابزاری است. باید گفت که ایران از نظر حقوقی همکاری نخواهد کرد و اجازه نخواهد داد که آثار حقوقی آن متوقف شود. به عنوان مثال، اگر در دادگاهی محاکمهای رخ دهد و سند و مدرکی از این قطعنامه، به ویژه کمیته حقیقت یاب، ایجاد شود، این امکان وجود دارد که بعد از آن برای کشور یا اشخاصی از لحاظ حقوقی دردسر ساز باشد.
این کارشناس سیاسی افزود: اگر از بعد سیاسی بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم، خیلی از کشورها در شورای حقوق بشر، مشابه همین قطعنامهها برایشان صادر شده است. برای مثال، بیشترین قطعنامههای محکومیت، عمدتا برای کشورهای امریکا، چین، اسرائیل و.... صدور چنین قطعنامه هایی، از لحاظ سیاسی، اعتبار یک کشور را در دنیا خدشه دار میکند.
این قطعنامه افکار عمومی را منفی می کند
بصیری گفت: صدور این قطعنامه، جنبه افکار عمومی را منفی میکند. این یک واقعیت است که قابل انکار نیست و نباید چنین اتفاقی پیش میآمد و قطعنامهای صادر میشد. چنین قطعنامهای ۲۵ رای آورد که خیلی رای قاطعی نخواهد بود. به هر جهت صدور چنین چیزی از لحاظ سیاسی و افکار عمومی، و اینکه ایران هم وزن اسرائیل و امریکا به نقض حقوق بشر محکوم شود، بار منفی بسیاری دارد.
این کارشناس سیاسی ادامه داد: اگر چنین چیزی را بخواهیم از بعد رسانه و تبلیغ بررسی کنیم، ابزار و پاشنه آشیلی است برای تخریب ایران. کشورهایی که چنین قطعنامهای علیه آنها صادر میشود، معمولا ابزارهای خود را برای مقابله یا خنثی در اختیار دارند.
بصیری در ادامه اظهار کرد: کشورهایی که قطعنامه حقوق بشر بر علیه آنها صادر میشود، راههای رسانه ای، تبلیغی و همچنین دیپلماتیک موثری دارند. چنین چیزی سبب میشود تا جو منفی که بر علیه آنها راه میافتد را خنثی کنند. مجموعا اگر چنین قطعنامهای صادر نمیشد، به نفع ما بود. آلمان که معمولا در چنین مواضعی در دنیا بیطرف است، عجیب به نظر میرسد که چرا میزبان این مراسم شد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در شرایط فعلی ایران، میتوان صدور چنین قطعنامهای را با زمان قذافی و لیبی مقایسه کرد یا خیر اظهار کرد: ما باید بپذیریم که آنچه در کشور پیش میرود یک جنگ هیبریدی و چند لایه است که از آن به عنوان نظریه آشوب یاد میشود. غرب اراده کرده است که فشارهای مختلفی را برای مهار ایران یا تضعیف ایران اعمال کند که چنین چیزی از ۱۲ سال اخیر آغاز شده است.
بصیری عنوان کرد: چنین فشارهایی شامل: تحریمهای گسترده، تحریمهای حداکثری، فشار حداکثری، فشار رسانه ای، فشار دیپلماتیک، فشار تبلیغی و روانی فرهنگی است. این قطعنامه یک گام در حوزه، فشار حقوقی یا دیپلماسی بینالمللی است که در همان راستا، چنین اقداماتی را انجام میدهد. این در همان راستای جنگ چند لایه است که اگر ایران نتواند اوضاع خود را مدیریت کند، این امکان وجود دارد که همام وضعیتی که برای قذافی و صدام پیش آمد اتفاق بیافتد.
این کارشناس سیاسی در ارتباط با این سوال که آیا چنین اتفاقی سبب میشود تا ایران از سازمان حقوق بشر خارج شود یا خیر افزود: بعید میدانم که ایران دست به چنین اقدامی بزند، چراکه برای کشور دارای بار منفی است. سیاست کلی ایران، آنهم در ۳دهه اخیر، چنین چیزی نبوده است که بخواهد از پیمانها و سازمانهای بینالمللی خروج کند. این ابزار منفی است که کشورها بخواهند ایران را بیشتر تحت فشار قرار دهند. اجماع نظام این است که در مجامع حضور داشته باشد و تریبون آنها برای دفاع از مواضع خود استفاده کند. همانطور که از ام پی تی هم با تمام فشارهای هستهای که بر روی ایران بود خارج نشد و همانطور که درجریان هستید از برجام هم خارج نشد. بنابراین این که ایران بخواهد از این مجمع خارج شود را بعید میدانم.
ارسال نظر