بهرهوری آرزوی دستنیافتنی؟
ناصر بزرگمهر _ مدیر مسئول
قرار است امسال، سال رفع موانع تولید باشد تا بتوانیم با بهرهوری مناسب به نتایج دلخواه برای رشد و توسعه دست پیدا کنیم.
درباره بهرهوری، دهها تعریف وجود دارد که مهمترین آنها نتیجه میزان تولید بر کل عوامل تولید و هزینهها است که با بهدست آوردن حداکثر سود ممکن و بهرهگیری و استفاده بهینه از نیروی انسانی، تجهیزات، زمان و مکان بتوان به ایدهآلهای موردنظر دست پیدا کرد.
اما بهرهوری شرایط بعد از شروع کار و در طول زمان تولید، برای رسیدن به نتایج بهتر است. در حالی که بهنظر میرسد ما هنوز اندر خم کوچه اول هستیم و شرایط تولید یا آغاز یک کار و حرفه در ابتداییترین شکل آن هنوز برای جامعه کار و تولید فراهم نشده است.
از سادهترین مشاغل مثل کار یک دورهگرد یا دستفروش خیابانی تا فردی که برای یک کارخانه بزرگ صنعتی سرمایهگذاری میکند، تکلیف خودش را با کار و قوانین نمیداند. قوانین مدون، همسو، تسهیلکننده، روان، پرجاذبه و بسیاری موضوعات دیگر برای سرمایهگذار فراهم نیست.
بزرگترین صنف کشور، شاغلان حوزه خردهفروشی یعنی مغازههای صنفی مربوط به اتحادیههای مختلف در سطح کشور هستند که تعداد آنها به چندصدهزار و شاغلان آن به چند میلیون نفر میرسد.
شما با هر مغازهدار و کاسب در هر شغل که به گفتوگو مینشینید جز اظهار نارضایتی از قوانین شهرداریها، مالیات، تامین اجتماعی، بانکها، اماکن و تازگیها سازمانهایی مثل آتشنشانی و اداره بهداشت و حتی خود اتحادیههایشان، حرف دیگری نمیشنوید.
بدیهی است در حالی که هنوز مسائل زیربنایی یک واحد صنفی یا تولیدی حل نشده، نمیتوان به راهحلهای بهتر یا بیشتر مثل بهرهوری فکر کرد.
وقتی یک واحد تولیدی ساده هنوز درگیر موانعی است که سازمانهای دولتی، هر روز برایش بهوجود میآورند، چگونه میتواند به شرایط بهتر کار فکر کند.
اصلا آیا درحالحاضر ایجاد کار جدید امکانپذیر است؟
آیا سازمانهای گوناگون یا نمایندگان محترم مجلس یک بار به اصلاح قوانین صنفی فکر کردهاند؟
در سالی که رهبر معظم انقلاب آن را حل مشکلات و رفع موانع تولید نامگذاری کردند، در ۲ ماهی که گذشت کدام نهاد یا سازمان یا اتحادیه گامی حتی بهصورت صوری برای حل مشکلات کار و تولید برداشته است؟
وزارت کار یا سازمان تامین اجتماعی یا وزارت اقتصاد و دارایی یا وزارت صنعت، معدن و تجارت کدام کارگروه را برای شناسایی مشکلات یا حل آنها تدارک دیده است؟
کدام بانک در طول ۲ ماه گذشته، حتی برای نمونه دست از سر یک تولیدکننده برداشته یا دهها کارخانه تملیکی را به صاحبانشان برگردانده است؟
آیا شهرداریها یا ادارههایی مثل آتشنشانی و بهداشت و اماکن یک بار برای اصلاح قوانین و آییننامههای ساخته شده دست خودشان بررسی انجام دادهاند تا فرآیند بروکراسی مجوزها را کمتر و کوتاهتر کنند؟
وزارت صنعت، معدن و تجارت یک بار بررسی کرده که وجود صدوخردهای اتحادیه و دهها اتحادیه شبیه یکدیگر چه خاصیتی دارد؟ و هزینه این همه اتحادیه و ساختمان و کارکنان و رئیس و مدیر از جیب چه کسانی پرداخت میشود؟ و در نهایت چه گلی بر سر مشتریان که همه این هزینهها از جیب آنان میرود، زده میشود؟
اصلا این همه دعوای انتخاباتی از اتحادیههای صنفی تا اتاقهای بازرگانی و امثالهم جز برای منافع فردی و شخصی عدهای شناختهشده، برای چیست؟
بدیهی است همانطور که این ۲ ماه گذشت، ماههای آینده هم بهسرعت خواهد گذشت؛ بهویژه که انتخابات را هم در پیش داریم و بعد از آن درگیر تغییرات اتوبوسی در وزارتخانهها و شورای شهر خواهیم شد و دیگر جایی برای این آرزوها باقی نمیماند.
بهرهوری باتوجه به فراهم نبودن حداقلهای زیربنایی، یک آرزوی دستنیافتنی شده است. سالهاست که در همه امور اداری و وزارتخانهها و سازمانها به موضوع بهرهوری اشاره میشود اما وقتی دهها سازمان و نهاد و غیره و غیره بهصورت موازی در دولت و حاکمیت وجود دارد، چگونه میتوان به رویای بهرهوری مفید دست پیدا کرد؟
بهرهوری تنها استفاده از نیروی انسانی و تمرکز بر بسیاری از کارها یا جلوگیری از اسراف و بریزوبپاش در حوزههای کوچک نیست، که البته آنهم در حد خود بسیار کار خوب و پسندیدهای است؛ بهرهوری خلاقیتی است که میتواند با اصلاح قوانین توسط نمایندگان مجلس، اعضای شوراهای شهر و بسیاری از هیاتمدیرهها و مسئولان، راه زیربنایی تولید و اشتغال بیشتر و بهتر را فراهم کند؛ اگر همتی باشد و کسی و کسانی از منافع فردی خود در جهت منافع ملی با نگاه آیندهنگر بگذرند.
ارسال نظر