وزیر پیشین صمت در گفتگو با گسترش نیوز مطرح کرد:
راهکاری ویژه برای اجرای ابرپروژه ها در کشور
غضنفری گفت: با به کار گیری بخش خصوصی و نظارت دولت میتوان پروژههای بیشتری و حتی بزرگتر از طرح انتقال آب خلیجفارس را به سرانجام رساند.
به اعتقاد بسیاری از متخصصان و فعالان عرصه تولید؛ در سایه اعتماد به بخش خصوصی و توانمندیهای آن، میتوان بسیاری از پروژههای بزرگ و ظاهراً محال را عملیاتی کرد. مهدی غضنفری، وزیر پیشین صمت هم، چنین باوری دارد. در گفتگویی که با وی داشتیم از او درباره چندوچون موفقیت طرح سوال کردیم.
به نظر شما مهمترین عامل موفقیت پروژه چیست؟
باید توجه داشت که در دنیا، بخشهای خصوصی، کارها و اقدامات بزرگی را در کنار بخشهای دولتی انجام میدهند و پروژههای بزرگ را به سامان میرسانند. خوشبختانه پروژه انتقال آب خلیجفارس نیز نمایی از توانمندی بخش خصوصی کشور عزیزمان ایران بود. این پروژه به ما ثابت کرد که بخش خصوصی قادر است با انجام سرمایهگذاری لازم، طرحهای بزرگ صنعتی و زیرساختی را مدیریت کند. این موضوع جای افتخار و قابلیت الگوبرداری دارد.
معمولاً در بخش دولتی، هزینهها و زمان انجام پروژهها بیش از مقادیر پیشبینیشده است. ازآنجاکه مدیریت دولتی یک مدیریت فشل، غیربهرهور و رانتی است؛ هزینه پروژهها افزایش مییابد و علاوه بر آن، پروژه، فاقد کیفیت لازم از آب در میآید. بنابراین با به کار گیری بخش خصوصی و نظارت دولت میتوان پروژههای بیشتری و حتی بزرگتر از طرح انتقال آب خلیجفارس را به سرانجام رساند.
نقشآفرینی بخش خصوصی در این قبیل پروژهها، چگونه به حداکثر میرسد؟
به طور طبیعی طرحریزی و عملیاتی کردن پروژههای زیرساختی و زیربنایی در تمام دنیا به عهده دولتهاست اما در بسیاری از کشورها این پروژهها توسط بخش خصوصی انجام میشود. نباید فراموش کرد که این مهم در گرو آن است که هر گروه، وظیفه خود را به درستی انجام دهد. در همین رابطه دولت باید وظایف خود از قبیل سرمایهگذاری، پشتیبانی، نظارت و رفع موانع و ... را به درستی انجام دهد و بخش خصوصی نیز به صورت بهره ورانه پروژهها را اجرا کند. در این میان بخش خصوصی باید اندکی از نگاه اقتصادی خود نیز بکاهد و به ابعاد اجتماعی پروژهها دقت نظر داشته باشد.
فکر میکنید تاثیرات و نتایج اجرای پروژه چیست؟
طرحهای بزرگی مانند طرح انتقال آب خلیجفارس موجب میشوند که نرخ رشد اقتصادی کشور افزایش پیدا کند. به عبارتی ظرف اقتصاد کشور بزرگتر میشود. از طرف دیگر این قبیل پروژهها موجب افزایش اشتغال در کشور میشوند و به واسطه همین اشتغال درآمدهای بیشتری نصیب مردم میشود.
معمولاً پروژههای بزرگ زیرساختی، درگذر زمان موجب میشوند که بنگاههای اقتصادی جدید شکل بگیرند. این موضوع هم به نوبه خود موجب میشود که صنایع پاییندستی نیز رشد روزافزون داشته باشند. در این میان باید توجه داشت که اگر صنایع زیرساختی و پروژههایی که موجب توسعه کالا و محصولات میشوند در کنار یکدیگر به طور متوازن رشد کنند نتیجه مثبتی بر GDP کشور بهجا خواهد گذاشت؛ در غیر این صورت علیرغم سرمایهگذاریهای هنگفت، اثر مطلوب محقق نخواهد شد. اگر پروژههای بزرگ و زیربنایی مانند طرح انتقال آب خلیجفارس که موجب افتخار هستند با منطق بزرگ شدن اقتصاد، مدیریت نشود پیامدها و خروجیهای دلخواه مردم را در پی نخواهد داشت. برای مثال اگر در یک بیابان لمیزرع و بدون عبور و مرور یک بزرگراه هفتبانده احداث کنیم با وجود سرمایهگذاری انبوه؛ تاثیری بر اقتصاد نخواهیم داشت. به طور حتم این چنین پروژهها تاثیری بر زندگی مردم ندارد. بنابراین توازن پروژهها و تاثیر آنها بر GDP کشور باید یکی از معیارهای انتخاب پروژههای سرمایهگذاریهای انبوه باشد.
ارسال نظر