اختصاصی گسترشنیوز:
اعتیادی که همه آن را بد نمیدانند + علائم
بیشتر ما برای کسانی که بهقولمعروف فرصت سرخاراندن ندارد احترام قائل هستیم و این گونه افراد تقریباً در همه فرهنگها ستایش میشوند و بهعنوان الگو معرفی میشوند اما کار مفرط یک روی دیگر هم دارد.
در اقتصادی که تغییر مداوم یکی از ویژگیهای بارز آن است بیشتر ما، بهسختی کار میکنیم. دلیل کار زیاده از حد و غیرمعمول بعضی افراد، کسب درآمد بیشتر و تامین نیازهای فزاینده زندگی است اما بعضی افراد واقعاً معتاد کار هستند. برای آشنایی بیشتر با اعتیاد به کار با گسترشنیوز همراه باشید.
اختلافنظر درباره یک مفهوم
اعتیاد به کار (workaholism) یعنی تمایل ناخوداگاه و غیرقابلکنترل به کار بیشتر. فرد معتاد به کار بدون آنکه مطلع باشد از عوارض فردی و اجتماعی این عارضه رنج میبرد. بسیاری از روانشناسان اعتیاد به کار را تعبیری صحیح میدانند و این اصطلاح حدود دو دهه است که رایج شده و در محافل علمی و رسانهها درباره معنا و شیوه درمان اعتیاد بحث میشود و به فرهنگ عامه هم راه یافته است اما معتبرترین مرجع علمی مربوط به اختلالات روانشناختی جهان (DSM) هنوز اعتیاد به کار را در فهرست اختلالات روانشناختی قرار نداده است. روانشناسان طرفدار این مفهوم اعتقاد دارند که مفهوم کار و سختکوشی به حدی در بیشتر فرهنگها ارزش به شمار میآید و قداست پیدا کرده است که بسیاری نمیپذیرند کار زیاد نوعی اختلال روانی باشد. آنها میگویند بههرحال اعتیاد به کار پیامدهای روانی و اجتماعی زیانباری به همراه دارد و بهعنوانمثال مثل همه انواع دیگر اعتیاد، روابط و زندگی عاطفی انسانها را نابود میکند.
بیشتر ما برای کسانی که بهقولمعروف فرصت سرخاراندن ندارد احترام قائل هستیم و اینگونه افراد تقریباً در همه فرهنگها ستایش میشوند و بهعنوان الگو معرفی میشوند. و مثل همه انواع دیگر اعتیاد، فرد هیچ کنترلی روی اشتیاق دیوانهوار خود به کار بیشتر ندارد. از طرف دیگر این وسواس بیپایان به کار به احساس رضایت منجر نمیشود. در واقع یکی از دلایل اصلی کسانی که اعتیاد به کار را واقعی میدانند آن است که فرد معتاد با کار بیشتر صرفاً میخواهد از درد و رنجی که کار معمول و متعارف برایش ایجاد میکند نجات پیدا کند. در واقع قربانیان این اعتیاد ممکن است از این عادت خود در رنج باشند، دلیلی منطقی برایش نیابند (بهعنوانمثال نیاز مالی) و در اضطراب و تنش روانی مداوم به سر برند اما کنترلی روی رفتار خود ندارند. اختصاص تقریباً تماموقت و انرژی به کار، در نهایت روابط و حیات اجتماعی فرد را در معرض نابودی کامل قرار میدهد.
علائم و نشانهها
• تعریف دقیق اعتیاد به کار و مشخصههای آن، کار آسانی نیست اما در بیشتر مقالات مرتبط، علائم زیر برای آن برشمرده شده است:
• مشغله کاری فزایندهای که با افزایش بهرهوری همراه نباشد
• تمایل وسواسی به خالی کردن هر چه بیشتر وقت برای انجام کار بیشتر
• فزونی گرفتن مدت زمان انجام کار از مقداری که قبلاً برای آن برنامهریزی کرده بود
• توسل به کار بهعنوان ابزاری برای حفظ احساس «خودارزشمندپنداری»
• توسل به کار برای تقلیل احساس ناخوشایند ناشی از عذاب وجدان، افسردگی، اضطراب و شادمان بودن مزمن
• ابتلای مداوم و مستمر به اضطراب کاری
• فقر روابط و بیکفایتی در برقراری روابط اجتماعی سالم
• بیاعتنایی یا تمسخر پیشنهاد کسانی که وی را به کار کمتر دعوت میکنند
• توسل به کار به عنوان ابزاری برای مقابله یا فرار از عواطف و احساسات تلخ و ناخوشایند
• افزایش شدید و نامتعارف اضطراب در مقاطعی که امکان کار بیشتر وجود ندارد (بهعنوانمثال هنگام بیماری)
• اضافه کار نامتعارف
همانطور که میبینید بسیاری از علائم و نشانههای اعتیاد به کار مثل اعتیادهای دیگر است. بهویژه شباهت میان اعتیاد به کار و اعتیادهای رفتاری دیگر مشهود است. در هر دو مورد تعهد غیرمعمول به یک فعالیت یا ارتکاب یک رفتار خاص روز به روز بیشتر میشود و بر دیگر ابعاد مهم زندگی فرد سایه میاندازد.
ارسال نظر