اختصاصی گسترش نیوز
چرا بمب اتم اینقدر برای هالیوود مهم است؟ / نگاهی به ۳ فیلم با موضوع جنگ اتمی
ایالات متحده در آگوست ۱۹۴۵ ۲ بمب اتمی را بر فراز شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن منفجر کرد که منجر به کشته شدن ۲۱۰۰۰۰ نفر از کودکان، زنان و مردان شد.
بمب اتمی معادله قدرت جهانی را به طور قابل توجهی تغییر داد. ایالات متحده به همراه اتحاد جماهیر شوروی به یک ابرقدرت نظامی تبدیل شد و رقابت بین این دو ابرقدرت به جنگ سرد منجر شد.
در سال ۱۹۴۵، جورج اورول مفهوم "جنگ سرد" را در مقاله خود "شما و بمب اتم" نوشت. اورول در مورد نگرانی های خود در مورد شکافتن اتم ها و قابلیت های انفجاری آنها صحبت کرد. این تنها دو ماه پس از حملات نفرت انگیز (ممکن است هرگز کلمه ای برای توصیف این جنایت وجود نداشته باشد.) به هیروشیما و ناکازاکی، و ۴ سال قبل از اولین آزمایش موفقیت آمیز یک سلاح هستهای توسط اتحاد جماهیر شوروی بود.
فیلمهای جنگ هستهای/آخرالزمان آنقدر موفق و در ذهن آمریکاییها طنینانداز هستند که همیشه بلافاصله پس از اکران بیشترین درصد فروش را به خود اختصاص میدهند.
اما از آنجایی که ایجاد سینما و بمب هستهای هر دو اختراعات بسیار بزرگی هستند، فیلمها به عنوان ابزاری برای ثبت عصر اتمی و مبارزات انسان مدرن عمل میکنند. این تضاد علیه قدرت و ویرانی را می توان در دهه های پس از آن مشاهده کرد، بنابراین، ما قصد داریم به برخی از فیلمهای مهم عصر اتمی نگاهی بیندازیم تا ببینیم این فیلم ها چگونه نشان دهنده رابطه ما با مکانیسم قدرت و همچنین چگونگی تغییر آن رابطه هستند.
شاید بخواهیم فیلم بمب اتمی را تعریف کنیم. این فیلم ها عموما بر محوریت تجربه شخصیت ها در مورد تحقیق یا فعال سازی یک سلاح هسته ای تمرکز میکنند. این تعریف کلیت فیلمهای اتمی را نشان می دهد.
همچنین، ما به طور خاص به فیلمهای آمریکایی نگاه خواهیم کرد، موضوع جنگ اتمی مطمئناً فقط برای متجاوزان نیست، بلکه قربانیان نیز درگیر آن هستند.
"وضعیت رفع خطر" اثر سیدنی لومت
در طول جنگ سرد، جتهای بمب افکن ایالات متحده مجهز به جعبههای ایمن هستند که به خلبانها دستور می دهد که چه موقع حمله کنند. هنگامی که دستور حمله به طور ناخواسته به دلیل نقص سیستم اجرا میشود، رئیس جمهور ایالات متحده (هنری فوندا) باید قبل از انداختن بمبها به مسکو برای رفع اشتباه تلاش کند. او موفق می شود تقریباً تمام بمب افکن هایی را که به سمت مسکو میرفتند متوقف کند، به جز یک خلبان مصمم که موفق شد ماموریت خود را با عواقب مرگبار به پایان برساند.
"دکتر استرانجلاو" اثر استنلی کوبریک
جک ریپر ژنرال روانپریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست که در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هستهای علیه شوروی به راه میاندازد و رئیسجمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات میگردند
"آینده" اثر لی تاماهوری
کریس جانسون (نیکولاس کیج) با توانایی دیدن وقایع دقایقی قبل از وقوع، به عنوان یک شعبده باز در لاس وگاس امرار معاش می کند و با نام مستعار خود را پنهان نگه می دارد. هنگامی که تروریست ها تهدید به انفجار یک سلاح هسته ای در لس آنجلس می کنند، مامور دولتی کالی فریس (جولیان مور) به دنبال کریس می رود و امیدوار است که او را متقاعد کند تا به او کمک کند تا آخرالزمان آینده را متوقف کند.
"اوپنهایمر" اثر کریستوفر نولان
این فیلم تازه ترین اثر درباره بمب اتم است که با فروش فوق العاده خود هالیوود را شوکه کرده است.
اوپنهایمر وقایع تاریخی در طول جنگ جهانی دوم را بازگو می کند، زمانی که سپهبد لزلی گرووز، جونیور اوپنهایمر را به رهبری پروژه فوق سری منهتن منصوب کرد. اوپنهایمر با همکاری تیمی از دانشمندان متعهد، سالها وقت صرف توسعه و طراحی نخستین بمبهای اتمی جهان کرد. اوج تلاش آنها در ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ بود، زمانی که آنها شاهد نخستین انفجار هسته ای جهان بودند که مسیر تاریخ را برای همیشه تغییر داد.
ارسال نظر