در گزارش صمت درباره چالشهای بکارگیری مسئول فنی مطرح شد
نفوذ به قلعه تخلفات معدنی
بهتازگی دستورالعملی از سوی سازمان نظاممهندسی معدن ایران صادر و ابلاغ شده است که براساس آن، معدنکاران ملزم هستند در واحدهای کانهآرایی، فرآوری و صنایع معدنی مسئول فنی را بهکار گمارند.
مسئول فنی معادن، نقشی مهم و اساسی در ایجاد فضای امن در معدن و انجام عملیات معدنکاری براساس اصول ایمنی برعهده دارد، در واقع این فرد بهعنوان نماینده سازمان نظاممهندسی معدن، وظیفه دارد ارتباط درستی میان بهرهبردار و دولت برقرار کند، بنابراین باید بهتمامی امور محوله مسلط باشد.
برای بررسی بیشتر اهمیت این موضوع و نگاهی به کم و کیف و روش اجرای دستورالعمل بکارگیری مسئول فنی در واحدهای معدنی، نظر کارشناسان و معدنکاران را در این زمینه جویا شدیم.
در گزارش صمت، اظهارات مهدی لطفیاصل و مهدی رستمیمعز را بخوانید.
نظارت بر حسن انجام کار
مهدی لطفیاصل ـ کارشناس و فعال معدن: طبق مواد ۱۰۱ تا ۱۰۴ آییننامه اجرایی قانون معادن، دارندگان مجوزهای معدنی و صنایع معدنی موظف هستند از خدمات اشخاص دارای مجوز صلاحیت نظاممهندسی معدن در انجام امور فنی و حرفهای فعالیتهای معدنی (براساس ماده ۴ قانون نظاممهندسی معدن، مصوب ۱۳۷۹) استفاده کنند.
براساس این الزامات قانونی، مسئولان فنی معادن و صنایع معدنی مکلف هستند بر حسن اجرای عملیات معدنی و صنایع معدنی مطابق با مفاد مجوزهای قانونی صادره و طرحهای معدنی مصوب، نظارت کنند، همچنین کنترل وضعیت ایمنی و بهداشت برای معادن دارای کمتر از ۲۵ نفر کارکنان برعهده مسئول فنی است و در صورتی که کارکنان معدن بیش از ۲۵ نفر باشند، دارنده مجوز باید طبق مفاد قانونی اشارهشده نسبت به عقد قرارداد با یک نفر مسئول ایمنی و یک نفر مسئول بهداشت اقدام کند و مسئولیت حسن نظارت بر این موارد علاوه بر مسئول فنی، برعهده مسئول بهداشت و ایمنی است.
قانونی که مغفول مانده بود
همانطور که اشاره شد، طبق ماده ۱۰۲ آییننامه اجرایی قانون معادن، دارندگان صنایع معدنی ملزم هستند مسئولان فنی را در عملیات معدنی (واحدهای کانهآرایی و فرآوری) بهکارگیرند، اما متاسفانه طی سالهای گذشته اجرای این بند قانونی مغفول مانده بود. درنهایت، با ابلاغ دفتر صنایع معدنی وزارت صمت، اجرای این بند قانونی مهم که بر بحث نظارت بر صنایع معدنی استوار است، الزامی شده. طبق مفاد دستورالعمل صادره در اینباره، مسئولان فنی واحدهای صنایع معدنی که بالاترین مقام مسئول در امور فنی واحد هستند، باید بر حسن اجرای عملیات منطبق با طرحهای مصوب و توسعهای نظارت کنند.
مسئولیت مسئولان فنی
وظایف مسئول فنی به شرح ذیل ابلاغ شده است: نظارت بر بهرهبرداری بهینه از مواد اولیه مورداستفاده، نظارت بر حسن اجرای تعهدات کارفرما، اجرای قوانین، مقررات، ضوابط فنی و استانداردها، بررسی برنامه تولید یا توسعهای واحد منطبق با قوانین و مقررات، پیگیری بهینهسازی مصرف انرژی واحد، نظارت بر ایمنی تجهیزات و عوامل تولید واحد، نظارت بر استفاده مطلوب از منابع موجود، ارائه پیشنهاد برای رشد ارزشافزوده و مطلوبیت استفاده از مواد معدنی، ارائه پیشنهاد بکارگیری فناوری نوین و در نهایت نظارت بر رعایت اخلاق حرفهای و مهندسی در واحد.
همچنین طبق قانون معادن و آییننامه اجرایی آن، مسئولان فنی معادن و صنایع معدنی بهعنوان نمایندگان وزارت صمت در واحدهای معدنی و صنایع معدنی شناخته میشوند و همانگونه که ذکر شد، موظف هستند بر حسن اجرای عملیات معدنی در واحدهای مربوطه نظارت کنند و در صورت بروز هرگونه مشکل و حادثه و رعایت نشدن ضوابط ایمنی، بهداشت و ضوابط زیستمحیطی از سوی دارندگان مجوز، مراتب را منطبق با قوانین و مقررات به وزارت صمت گزارش دهند.
اهمیت و کارکرد
با الزامی شدن بکارگیری مسئولان فنی در واحدهای معدنی، کمابیش تمامی بخشهای معدنی دارای ناظر میشوند و در صورت نظارت جدی و کارآمد آنها در حیطه وظایف و مسئولیتهایشان، شاهد آن خواهیم بود که علاوه بر اجرای بهینه عملیات معدنی، حوادث ناشی از اجرای انواع عملیات معدنی نیز کاهش خواهد یافت.
رباتهای فرمنویس
مهدی رستمیمعز، کارشناس و فعال معدن: برابر مقررات و دستورالعملها وظایف مسئولان فنی بهطورکامل مشخص است، اما نکته حائزاهمیت آن است که آیا این مقررات توانسته اهداف مدنظر دستگاههای اجرایی و قانونگذاری را محقق کند یا خیر؟
پرواضح است که اصلیترین هدف از وجود مسئول فنی، کمک به حفظ و صیانت از منابع ملی و پیشبرد اقتصاد بخش معدن و روشن است که برای رسیدن به این هدف، باید دست مسئول فنی را در انجام وظایفش باز گذاشت، اما متاسفانه چند ایراد مانع تحقق این هدف میشوند.
ایراد اول این است که با ایجاد محدودیت و حصارچینی برای مسئول فنی، نمیتوان از وی انتظار داشت مسئولیتهایش را بهنحو شایستهای بهانجام برساند، زیرا ابتکار عمل از وی گرفته میشود و به رباتی فرمنویس تنزل پیدا میکند که بهشکل مکانیکی اقدام به انتشار گزارش میکند.
اما درباره ایراد دیگر؛ وظیفه مسئول فنی در راستای خدمت به اقتصاد معدن است، اما گاهی منافع معدنکار با منافع اقتصاد کلان بخش معدن مغایر است و زمینه لغزش معدنکاران را فراهم میآورد.
بهعنوانمثال، گاهی معدنکار بیتوجه به وجود مواد معدنی با عیار پایینتر و امکان بهرهبرداری از آنها، تنها برای دستیابی به سود بیشتر، آن مواد را جزو باطلهها قرار میدهد و موجب اتلاف ماده معدنی میشود. علاوه بر این، گاهی با دپوی نامناسب، معدن را کور میکند و مانع فعالیت قابلتوجیه معدن میشود. در چنین مواری، نقش مهندس متخصص در فرآوری، بسیار بیشتر و پررنگتر جلوه میکند. یکی از اصلیترین وظایف مسئول فنی فرآوری، جلوگیری از اتلاف مواد معدنی کمعیار است. وی میتواند با طرح مسئله، تذکر به معدندار و ارائه راهحل، جلوی چنین اتفاقی را بگیرد و مانع گلچین شدن منابع معدنی از سوی برخی معدنکاران شود، زیرا چنین اقدامی دستاندازی به منابع خدادادی چند صد میلیون ساله است که گاه جبران آن امکانپذیر نیست.
بنابراین بکارگیری مسئول فنی یکی از الزامات قانونی بسیار پراهمیت است که متاسفانه تاکنون زمینمانده بود و جای شکر دارد که اینک بهاجرا درآمده است.
درباره اهمیت این بخش، همین بس که اگر بهترین معادن را استخراج کنیم، اما توانایی استحصال ماده معدنی را نداشته باشیم، در عمل کاری جز اتلاف منابع انجام ندادهایم. در جایی خواندم که ممالک مترقی یا در حال توسعه را براساس همین شاخص، تقسیمبندی کردهاند و کشورهایی که بیش از 90 درصد منابع معدنی خود اعم از نفت، گاز، فلزات و سایر مواد معدنی را خامفروشی میکنند، در دسته کشورهای جهان سوم قرار میدهند، در واقع هم، همینطور است و تنها کشورهایی اقدام به خامفروشی میکنند که زیرساختهای صنعتی و بهویژه فرآوری مواد معدنی را ندارند و بهاینترتیب نمیتوانند منابع معدنی خود را با ارزشافزوده صادر کنند.
چالشها و آسیبها
همانطور که ذکر شد، مسئول فنی کسی است که وظیفه نظارت بر اجرای فعالیت معدنی را برعهدهگرفته است، بنابراین چنین فردی در درجه اول باید مهارت و تسلط کافی بر این حوزه داشته باشد و مهمتر اینکه فردی مسئولیتپذیر باشد.
البته با کمال تاسف، میتوان موارد متعددی را ذکر کرد که افرادی بدون تسلط و مهارت کافی و بدون احساس مسئولیت، وظیفه مسئول فنی در حوزه اکتشاف و استخراج را برعهدهگرفته و مشکلات متعددی را در این زمینه ایجاد کردهاند.
علاوه بر این، اشتراک منافع یا وجود روابط دوستانه میان معدنکار و مسئول فنی، مانع بیطرفی میشود و تعهد و اجرای وظایف را دستخوش آسیب میکند.
آسیب دیگر، تطابق نداشتن دستمزد مسئول فنی با حجم وظایف و مسئولیتهای وی است که زمینه کمتوجهی یا بیتفاوتی نسبت به کار و در نتیجه ایجاد اختلال در عملکرد بهینه مسئول فنی را فراهم میآورد.
و در نهایت یکی از جدیترین آسیبها در این حوزه از آنجا ناشی میشود که گاه بهرهبردار و صاحب صنعت که وادار به پرداخت این هزینه تحمیلی شده، در برابر انجاموظیفه مسئول فنی جبههگیری و در کار وی اخلال ایجاد میکند.
فعالیت برای تولید ثروت
چه بخواهیم، چه نخواهیم واقعیت این است که علم مهندسی، علمی اقتصادی و در راستای تولید ثروت است و بهتبع آن شاغلان در این حوزه نیز بهدنبال منافع خود هستند.
در انتخاب نوع فعالیت، انگیزههای خیرخواهانه هم دخیل است، اما انتظار نمیرود، فردی دانش و توانایی خود را در طبق اخلاص بگذارد و هیچ عایدی و دستاوردی نداشته باشد و در مقابل مسئولیتی سنگین، دستمزدی اندک حاصل کند.
پس باید مشوقهایی در نظر گرفت که فعالان این حوزه از ثمره زحمات و خلاقیت خود بهره ببرند. بهعنوانمثال، اگر با طرح یک مهندس، راندمان فعالیت سیر صعودی پیدا کند و بازدهی افزایش یابد، منصفانه است اگر درصدی از منابع سود به مهندس یا گروه مهندسی تعلق بگیرد.
وضعیت شترگاوپلنگی
این موضوع که مسئول فنی منتخب کیست، به یکی دیگر از معضلات بخش معدن تبدیل شده است. در اینباره شاهد وضعیت «شترگاوپلنگی» هستیم، زیرا هرکدام از طرفها قصد دارند بهنوعی وزنه را بهسمت خود سنگینتر کنند.
از یکسو، اگر وزارت صمت مسئولان فنی واحدها را انتخاب کند، بهطورمعمول سیلی از سوءتفاهمها به راه میافتد و اعتراضاتی ایجاد میشود که برای مثال «فلان واحد به فلان شخص که ارتباط بیشتر داشته، واگذار شده است».
از طرف دیگر، وقتی انتخاب با بهرهبردار و صاحبان صنایع است، خواستههای نابجا و گاه ناحقی بهعنوان پیششرط انعقاد قرارداد مطرح میشود و بدتر اینکه انتخاب مسئول فنی را بهنوعی «خریدوفروش مهندس» میدانند.
نمونههای متعددی وجود دارد که یک مسئول فنی بهعلت خوشخدمتی به یک بهرهبردار، موردتوجه وی واقع میشود و به کمک همدیگر چنان قلعه مستحکمی برپا میکنند که هیچ واقعیتی از آن مجموعه به بیرون درز پیدا نخواهد کرد.
بهنظر من، برای جلوگیری از این آسیب باید مدتزمان مشخصی برای تمدید قرارداد یک مسئول فنی با یک معدن و صنایع معدنی تعریف شود و افراد بهصورت دورهای جابهجا شوند یا حداقل اختیاراتی به معاونت معدنی صمت استانها و سایر نهادهای ذیربط داده شود که امکان دخل و تصرف در قبول یا رد مسئول فنی در معادن و صنایع را داشته باشد تا مانع تکرار چنین اتفاقاتی شود.
تدبیر دیگر این است که سیستمی طراحی شود تا ارجاع کار بهصورت هوشمندانه اتفاق بیفتد یا ارتباط مالی مسئولان فنی و بهرهبرداران و صاحبان صنایع بهطورکامل قطع شود و انتخابهای مغرضانه یا دوستانه حذف شوند.
جای خالی ناظران
مسئولان فنی همانطور که در دستورالعمل نظاممهندسی معدن آمده در رشتهها و تخصصهای فراوانی تقسیمبندی میشوند که متاسفانه در حال حاضر، قسمت اعظم این موارد همچنان مغفول مانده است.
هرچه مسئولان فنی بیشتر به کار تیمی و حرفهای رو بیاورند و وظایف محوله را بهجای انفرادی بهصورت تیمی انجام دهند، شاهد همافزایی و دقت بیشتر و راندمان بالاتری خواهیم بود.
اما نکته دیگری که در اینجا باید به آن توجه داشت، تداخل وظایف مسئول فنی فرآوری مواد معدنی با مسئول کنترل کیفیت اداره استاندارد و تحقیقات صنعتی (در واحدهایی که دارای استاندارد اجباری هستند) و مسئولان ایمنی و HSE مستقر در واحدها است. در چنین مواردی، ممکن است موازیکاریهایی انجام گیرد که برای حل آن باید تفاهمنامههایی تهیه شود تا فعالیتها در راستای همافزایی باشند و موجب تقویت همدیگر شوند.
سخن پایانی
از آنجایی که بکارگیری مسئول فنی در واحدهای کانهآرایی، فرآوری و صنایع معدنی میتواند موجب حفظ منابع ملی و افزایش بهرهوری صنایع معدنی و ارزشافزوده شود، امید است با رفع موانع و چالشهای موجود و نظارت بر اجرای درست این قانون، بستری مناسب برای رشد و توسعه حوزه معدن فراهم شود.
ارسال نظر