|

آیا من دزدم؟

ناصر بزرگمهر

مدیر مسئول

bozorgmehrna04.jpg

در ظاهر یک نفر، مقاله زیبایی نوشته با عنوان «آیا من دزدم؟» که این روزها این یادداشت در دنیای مجازی می‌چرخد و عزیزی هم آن را برای من فرستاده است. ایشان در این مطلب به دو رخداد که برای او پیش‌ آمده، اشاره می‌کند که هر دو خواندنی است.

اتفاق اول- او می‌گوید: زمان امتحانات پزشکی من در ایرلند بود و مبلغی که باید برای امتحانات پرداخت می‌کردم ۳۰۹ پوند بود. من پول خرد نداشتم و مبلغ ۳۱۰ پوند را پرداخت کردم و امتحاناتم را دادم و بعد از گذشت زمانی اندک به کشورم برگشتم. بعد از مدتی نامه‌ای دریافت کردم که از ایرلند برایم ارسال‌شده بود. در آن نامه نوشته شده بود: شما در پرداخت هزینه‌های امتحان اشتباه کردید و به‌جای مبلغ ۳۰۹ پوند، ۳۱۰ پوند پرداخت کردید و چکی که به همراه این نامه برای شما ارسال‌شده به ارزش یک پوند است. جالب اینجاست که ارزش آن پاکت نامه و نامه‌ای که در آن تایپ‌ شده بود و تمبر آن، بیش از مبلغ ۱ پوند بود!

اتفاق دوم- او می‌گوید: من بیشتر اوقات که در مسیر دانشگاه و خانه تردد می‌کردم، از سوپر مارکتی که در مسیرم بود کاکائو به نرخ ۱۸ بینس می‌خریدم و می‌رفتم. در یکی از روزها، نرخ جدیدی برای همان نوع کاکائو که روی آن ۲۰ بینس نوشته بود در قفسه دیگر قرار داده شده بود. برای من جای تعجب داشت و از فروشنده پرسیدم آیا فرقی بین این دو رقم جنس وجود دارد؟

در پاسخ به من گفت: نه، همان نوع و همان کیفیت است!

پس دلیل چیست؟! چرا کاکائوی موجود در قفسه‌ای بانرخ ۱۸ و در دیگری ۲۰ بینس به فروش می‌رسد؟

در پاسخ به من گفت: به‌تازگی کاکائویی که برای ما ارسال شده، افزایش نرخ داشته است. این جنس جدید نرخ فروش‌اش ۲۰ بینس است اما نرخ جنس قبلی چون پیش از این خریدیم همان ۱۸ بینس است.

به او گفتم با این وضعیت کسی از شما جنس جدید خرید نمی‌کند تا زمانی که جنس پیشین کامل به فروش نرود.

او گفت: بله، ما این را می‌دانیم

به او گفتم: بیا همه جنس‌ها را قاطی کن و با نرخ جدید بفروش؛ با این کار کسی نمی‌تواند متوجه شود و جنس قدیم را از جنس جدید تشخیص دهد.

در پاسخ به من گفت: مگر شما یک دزدی که چنین فکری می‌کنی؟

ازآنچه او به من گفت شگفت‌زده شدم و مسیر خود را پیش گرفتم و رفتم، در حالی‌ که همیشه این پرسش در گوش من تکرار می‌شود و ذهن مرا درگیر کرده که آیا من دزدم؟ این چه اخلاق و کرداری است؟! بعد به این نتیجه رسیدم که ما از جهان غرب عقب‌تر نیستیم، ما از باورهای‌مان عقب‌تر مانده‌ایم.

این خاطره به‌ظاهر ساده که این روزها مورد توجه ما ایرانی‌ها قرارگرفته و آن را برای همدیگر در دنیای مجازی ارسال می‌کنیم، از تفکری حکایت می‌کند که هر لحظه شاهد آن هستیم. ما همگی در یک گرداب بزرگ اجتماعی قرار گرفته‌ایم و در میان آن در حال دست‌وپا زدن هستیم و به هر چیز و هر کسی آویزان می‌شویم تا خود را نجات دهیم و دیگری را در میان گنداب گرداب فرو می‌کنیم. همه، هیجان‌زده و بدون تفکر و اندیشه در حال آویزان شدن به دیگری هستیم. هرکس قدرت بیشتری دارد به‌ظاهر با فشار به دیگری، چند لحظه یا چند دقیقه بیشتر زنده می‌ماند، اما باید بداند که با فشار بر دیگری و دست بر سر همسایه و همشهری و هموطن خود گذاشتن و دیگری را زودتر در گرداب فرو کردن، نمی‌تواند خود را نجات دهد.

وضعیتی که امروز مردم ما در گرداب اقتصاد خرد و کلان به آن دچار شده‌اند، فقط یک‌راه نجات دارد؛ اتحاد همگانی. باید همه با هم و در یک مسیر حرکت کنیم، همت و غیرت همه را می‌طلبد، باید همه دست‌به‌دست یکدیگر بدهیم تا بتوانیم خود را از این مرداب نجات دهیم، باید در فرهنگ اجتماعی تغییر ایجاد شود، باید از منفعت‌طلبی فردی رها شویم، باید کسبه خرد از گرانفروشی و اجحاف خودداری کنند، باید تاجران بازار از مال‌اندوزی و احتکار دست‌بردارند، باید در نظام دولتی دزدها را نشانه رفت، باید عدالت همگانی را تقویت کرد، باید فرهنگ دزد‌پروری را تغییر داد و باید هر کس در هر شغل و مقامی هر روز صبح از خود بپرسد آیا من یک دزدم؟

بله، اگر جنس‌های مغازه‌ات را یک ریال بیشتر از سود واقعی می‌فروشی دزد هستی! اگر کاری از دستت برمی‌آید و برای مراجعه‌کننده انجام نمی‌دهی دزد هستی! اگر نیازهای مردم را در انبارهایت احتکار کردی، دزد هستی! اگر از همشهری خود رشوه می‌خواهی دزد هستی، اگر وزیر و وکیل هستی و تصمیم غلط می‌گیری دزد هستی! اگر خانم خانه‌دار هستی و پوشک و رب گوجه و روغن و قند و شکر و سایر مایحتاج زندگی را بیشتر از نیازت در خانه انبار کرده‌ای دزد هستی! اگر پزشک هستی و بیمارت را با نسخه اول برای ویزیت دوم و سوم علاج نمی‌کنی دزد هستی! اگر محیط‌زیست را پاکیزه نگه نمی‌داری دزد هستی! اگر در کوچه و خیابان آشغال می‌ریزی و به رفتگر و شهروند دیگری ظلم می‌کنی دزد هستی! اگر در رانندگی خلاف می‌کنی دزد هستی! اگر با موتورسیکلت در پیاده‌رو حرکت می‌کنی دزد هستی! اگر مسئول هستی و آب و برق و تلفن و گاز و عوارض و دلار و سکه را برای مقاصد خاص گران می‌کنی و بر مردم اجحاف روا می‌داری دزد هستی! اگر سرزمینت را دوست نداری دزد هستی! اگر شغل و وظیفه و کارت را به‌خوبی انجام ندادی و ۸ ساعت را بیهوده گذراندی دزد هستی! اگر...

در هر شغل و مقامی هر روز صبح از خود بپرسیم آیا من یک دزدم؟ و هر شب باز از خود بپرسیم آیا امروز دزدی کردم؟

کدخبر: 37428

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین