مقصر انفجار تورم در کشور

مسکن یک نیاز ضروری و یک حق طبیعی است. با انسان بدنیا می آید و تا آخر عمر ضرورت خود را حفظ می کند. بدون حتی یک روز قابلیت به تعویق انداخته شدن.

تبعات اجتماعی تورم افسار گسیخته مسکن بسیار بیشتر از  مشکلات اقتصادی آن مثل رکود سنگین است. از میزان طلاق تا نرخ منفی ازدواج تا رواج پدیده های زشت و نامیمونی مثل ازدواج سفید و ... را در بر می گیرد.

تاثیر تورم مسکن در قیمت همه‌ی کالاها و خدمات انکار ناپذیر است. این مسکن است که باعث افزایش نرخ تورم میشود و تاثیر تورم بر قیمت مسکن بسیار کمتر است.

اکنون در بسیاری از شهرهای ایران تمام حداقل مزد کارگری کفایت اجاره یک واحد مسکونی را ندارد. برای خرید هم، تمام عمر هم وطنان کفایت کارکردن و خرید خانه را ندارد. اکنون دیگر شرافت مستأجران در خطر است ، نه معیشت آنها.

ظرفیتها در بخش مسکن ایران از زمین و مصالح گرفته تا نیروی کار بی نظیر هستند. سو مدیریتها هم بی نظیر هستند و بقول یکی از دوستان یک نفوذ واقعی و خطرناک ترین نفوذ است که باعث فلاکت مردم ما شده است. مسکن بزرگترین منبع تولید نارضایتی شده است.

مسکن یک بحران ملی است و باید به یک مطالبه ی تبدیل شود.

بیش از ۱۱۰ سال از افتتاح اولین مجلس شورای ملی می گذرد، اما دریغ از یک مصوبه جهت قانونمند کردن قیمت گذاری مسکن.

اکنون بی قانون ترین و رها شده ترین بخش در کشور مسکن است. اگر مالکی قیمت هر متر مربع از ملک خود را یک میلیارد دلار هم تعیین کند از نظر قانونگذار نه مرتکب گرانفروشی شده و نه مستاجر و یا خریدار امکان شکایت دارد.

ما به نمایندگان مجلس که ادعای انقلابی گری دارند، پیشنهاد تصویب قانون بهای تمام شده ی مسکن را داده ایم. که بعید میدانیم جسارت اینکار را داشته باشند.

اگر این طرح مصوب نشود، ساخت ۴ میلیون واحد هم تاثیری در کاهش قیمتها ندارد. چرا که هم اکنون هم مسکن مهر با چند آگهی کاذب دور از از دسترس مردم قرار گرفته است.

اگر این طرح مصوب شود، قیمت مسکن بین ۴۰ تا ۸۰ درصد کاهش خواهد یافت و چالشی بعنوان مسکن نسل فعلی و نسلهای بعدی نخواهند داشت.

اکنون میانگین قیمت مسکن در تهران ۴۴ میلیون تومان ( البته ما آمار بانک مرکزی را قبول نداریم و آن را مصداق نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی می دانیم) و میانگین ساخت هر متر آپارتمان ۷ تا ۱۲ میلیون تومان است. از آنجا که اکثر مشارکت‌های ساخت ۵۰ درصدی است، میتوان نتیجه گرفت قیمت زمین هم به اندازه هزینه ساخت است. و بهای تمام شده با احتساب زمین میشود ۱۴ تا ۲۴ میلیون.

با این حساب سود سازنده و هزینه مجوزات سبب افزایش  ۸۳ تا ۲۱۴ درصدی قیمت مسکن میشود.

 یک آپارتمان عموما طی شش ماه ساخته میشود ( که البته زمان بسیار زیاد و نامعقولی است)، میتوان نتیجه گرفت آنچه باعث رکود کمرشکن و تورم لجام گسیخته ی مسکن شده است مطالبه ی سود سالیانه ی ۸۳ تا ۲۱۴ درصدی سازندگان است. این در حالی است که سود بدون ریسک سالانه تنها ۱۵ درصد است.