نیازمند سرمایهگذاری برای هوایپاک هستیم
هادی الهیاری ـ عضو کمیته نفت و گاز معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری
گاز فلز جزو آلایندهترین تجهیزات در صنعت نفت و گاز است که باتوجه به اینکه عمر مخازن نفتی و گازی کشور به دور دوم و سوم خود نزدیک شده، میزان گازهایی که همراه با نفت و گاز منتشر میشوند نیز، بسیار افزایش پیدا کردهاند. براساس گزارشهای جهانی و برمبنای آمارهای رسمی، ایران با بیش از ۱۳ میلیارد مترمکعب، در رتبه سوم دنیا در بخش سوخت فلز قرار دارد، اما دادههای واقعی عددی نزدیک به ۱۷ تا ۱۸ میلیارد مترمکعب را نشان میدهد که حاکی از رتبه دوم ایران در طبقهبندی جهانی است که علت آن به استفاده نکردن از فناوریهای جدید و فرسودگی تجهیزات قبلی برمیگردد.
پالایشگاههای نفتی و گازی کشور برای ریکاوری فلز، نیازمند سرمایهگذاری هستند که بهدلیل تحریمها و نبود سرمایهگذاری خارجی متصدیان مجبور هستند، سالانه ۵ میلیارد یورو گاز همراه نفت را فلز کنند که طبق بررسیهای انجامشده در برخی میادین میتواند از میزان این ریکاوری تا یک سال، بازگشت سرمایه انجام بگیرد. توربینهای گازی و بویلرها وابسته به سوخت هستند که به دلایل ملاحظات فنی شیرینسازی شده و آلایندگی ندارند، اما در مقایسه با همتایان پیشرفته خود در جهان، میزان انتشار دیاکسیدکربن تولیدی آنها ۳ تا ۵ برابر است.
برای حفاظت از محیطزیست، باید در مسیر کاهش آلایندگیهای استخراج گاز اقدام مهمی را بهسرانجام برسانیم، اما باتوجه به تنشهای ارزی موجود در کشور، با اینکه امکان استفاده از این فناوریهای نوین برای کاهش آلایندگیها مهیا است، سرمایهگذاری برای استفاده از این فناوریها انجام نمیگیرد. در کل، کاهش فلرینگ، جایگزینی توربینها و تجهیزات قدیمی صنعت نفت و گاز مواردی است که نیازمند کاربرد فناوریهای بهروز است. گفتنی است، این معضل در بیشتر کشورهای اروپایی موضوعی حلشده است. بسیاری از کشورهای اروپایی و امریکایشمالی توانستند با استفاده از روشهای مختلف، بهشدت از میزان آلایندگیهایی که دارند، بکاهند. برای مثال، از سال ۲۰۱۸ در امریکایشمالی به نیم درصد سولفور در سوخت رسیدند و در اروپا این میزان به یکدهم درصد رسیده، اما در کشور ما بهدلیل عقبافتادگیهای مالی و دسترسی نداشتن به منابع مالی و فنی، دچار محدودیتها و مجبور هستیم، برای سوخت با سولفور کم از کشورهای همسایه نظیر امارات کمک بگیریم که امری بسیار هزینهبر است. نخستین آلایندهای که اهمیت دارد، اکسیدهای گوگرد است که در هنگام بارندگی تبدیل به اسید سولفوریک میشود و برای موجودات زنده و ساختمانها آسیبزا است. گفتنی است، طیف متفاوتی از فناوریها را میتوان برای جلوگیری از انتشار این گازها به کار برد. برای مثال، فناوری FGD بهصورت خشک و تر است که از سال ۱۹۷۰ توسعه داده شده، اما در ایران بهعلت محدودیت تامین منابع مالی برای اجرای چنین پروژههای زیستمحیطی در هیچ نیروگاهی امکان بهرهگیری از چنین فناوری نصب نشده است. خوشبختانه شرکتهای داخلی توان طراحی این سیستمها را دارند و با یک برنامهریزی دقیق میتوان آن را عملیاتی کرد. برای مثال، در فرآیند کاهش سولفور این موضوع در داخل کشور توسط شرکتهای داخلی امکانپذیر است. درباره آلایندههایی نظیر اکسیدهای نیتروژن، بهطورمعمول کارفرماها و مالکان تجهیزات، بهدلیل اینکه ممکن است تداخلی در ضمانت تجهیز به وجود بیاید، مایل نیستند، از شرکتهای دیگر برای کاهش این آلاینده استفاده کنند و احتیاج است که سازنده موتور در کنار مجموعه باشد و چون در شرایط تحریم بهسر میبریم، دسترسیهای اینچنینی به افراد وجود ندارد، اما درباره کاهش دیگر آلایندهها، این روند بهراحتی و بدون حضور سازنده موتور انجام میشود. دولت میتواند یک نقش حاکمیتی داشته باشد، بهگونهای که اجبار نیروگاهها و کشتیها را برای کاهش انتشار دربرداشته باشد. برای مثال، دادن مشوقها و تنبیههایی برای شرکتها میتواند یک رویکرد راهگشایانه باشد. علاوه بر آن، با واگذاری چند دستگاه به شرکتهای دانشبنیان داخلی برای داخلیسازی این فناوریها، میتواند هزینههای ساخت را تا ۵۰ درصد کاهش دهد و این موضوع در ساخت کشتیها و نیروگاهها هم قابلاجرا است.
ارسال نظر