ابزار دستیابی به برتری اقتصادی
رضا پدیدار-رئیس کمیسیون انرژی و محیطزیست اتاق تهران
بازار انرژی یک بازار سرمایهبر است و در سالهای بعد از ۲۰۱۵ سیاستگذاری جهان به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و پاک رفته است. با توسعه این سیاست، آییننامهها و مصوباتی در کشورها تصویب شد که هرگونه سرمایهگذاری جدید در توسعه سوختهای فسیلی توسط بانکهای توسعهای مانند بانک جهانی و بانک توسعه اروپا و بانک توسعه آسیایی را ممنوع کرد؛ در نتیجه سرمایهگذاری بهوضوح در زمینه سوختهای فسیلی بهویژه نفت خام کمتر شد و بهتدریج اکتشاف و استخراج سوخت فسیلی از منابع جدید کاهش یافت. به این ترتیب توسعه صنعت نفت در جهان قبل از سال ۲۰۲۰ و بیماری کووید ۱۹ دچار بحران شده بود.همچنین باتوجه به شرایط حاکم بر بازارهای نفت و مواد هیدروکربوری میتوان گفت نرخ نفت قابل پیشبینی دقیق نیست و این قیمتگذاری به عوامل متعددی بستگی دارند و همه عوامل قابل پیشبینی نیستند. از عوامل خارجی گرفته تا عوامل ساختاری فنی و اقتصادی و عوامل ژئوپلتیک، سیاست و روابط خارجی، همه در تعیین نرخ نفت اثر دارند.
در شرایط یادشده نیز گرچه نمیتوان نرخ را پیشبینی کرد، اما بهنظر میرسد این روند همچنان صعودی خواهد بود. این اتفاق بهدلیل رشد تقاضا، کمبود عرضه و ناپایداری تولید انرژیهای تجدیدپذیر در حال رقم خوردن است. با این همه آینده بازار انرژی ایران بستگی به نحوه تعامل کشور با دیگر کشورهای تولیدکننده عمده در بازار انرژی دارد. از طرفی افزایش نرخ نفت در کوتاهمدت به نفع دولت خواهد بود و ممکن است با افزایش درآمدهای نفتی، دولت پس از پرداخت هزینههای جاری، برای هزینههای عمرانی و سرمایهگذاری ثابت هم اعتباری در نظر بگیرد، این در حالی است که دولت باید از فرصت افزایش درآمدهای نفتی استفاده و موقعیت ایران را در بازارهای تولید و عرضه انرژی پایدار کند. البته اگر دولت عقلایی رفتار و بتواند پول درآمدهای نفتی را از بودجه جدا کند و مانند نروژ و امارات درآمدهای نفتی را تنها به سرمایهگذاری در تولید و توسعه تخصیص دهد، افزایش نرخ نفت به سود ایران زمین خواهد بود؛ در غیر این صورت افزایش نرخ نفت بیشتر به نفع تولیدکنندگان دیگر کشورها و دولتهای وقت خواهد شد.
باتوجه به روند افزایشی نرخ نفت و نیز افزایش نیافتن سطح تولید نفت خام، پیشبینی میشود با تثبیت نرخ ۸۰ تا ۱۰۰ دلار در هر بشکه مواجه شویم که با توان صادراتی یک میلیون و ۵۰۰ هزار بشکهای روزانه، ایران میتواند حدود ۵۰ میلیارد دلار در یک سال درآمد نفتی داشته باشد. البته باتوجه به متغیر بودن نرخ در طول سال و همینطور میزان فروش، این اعداد تنها یک فرض و ظرفیت است. پیشنهاد میشود وزارت نفت یک بار دیگر روی راهبردهای کلی تمرکز و تجدیدنظر کند، زیرا در سالهای اخیر و بهدلیل تحریمها و البته برخی ناکارآمدیها، نقش ایران در مناسبات انرژی منطقه و جهان دستخوش تغییراتی شده است.آنچه مسلم است کشورها برای دستیابی به برتری اقتصادی، باید به منابع انرژی دسترسی و تسلط داشته باشند. ایران بهدلیل موقعیت بیهمتای زئوپلتیکی و ژئواکونومیکی دارای توان تاثیرگذاری بالایی در مناسبات بینالمللی در حوزه تولید مواد هیدروکربنی است. همچنین با داشتن بیش از ۱۵۷ میلیارد بشکه ذخیره قابلاستحصال هیدروکربوری مایع و ۳۳ تریلیون مترمکعب ذخیره قابل استحصال گاز طبیعی و نزدیکی مراکز تولید نفت و گاز به آبهای بینالمللی، میتواند نقش مهمی را در معاملات بینالمللی انرژی ایفا کند. ایران هماکنون در کانون ۷۵ درصد از منابع انرژی جهان قرار دارد و این موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک میتواند ایران را به یکی از قطبهای بلامنازع قدرت در جهان تبدیل کند. طبیعی است بهرهگیری از این موقعیت ممتاز و ایفای نقش موثر در مناسبات انرژی، مستلزم تدوین دستور کار مبتنی بر دانش، درایت سیاسی و آگاهی از پویشهای ژئوپلتیک با محور انرژی است.
از سوی دیگر شرایط سیاسی و اقتصادی حاکم بر جهان از سویی و موقعیت استراتژیک ایران در حوزه انرژی جهان از سوی دیگر به سمتی پیش میرود که وضعیت فعلی و آینده کوتاهمدت انرژی را برای مصرفکنندگان بحرانی کرده است. در این شرایط ظرفیت تولید نفت خام برای تعادلبخشی به بازار از اهمیت برخوردار خواهد شد. این امر نیازمند حضور اثرگذار تولیدکنندگانی است که توان باسخگویی به مازاد تقاضای انرژی را داشته باشند و مانع از برهم خوردن تعادل بازار شوند. ایران یکی از معدود تولیدکنندگان نفت در جهان است که ظرفیت اضافه تولید نفت خام را دارد، به همین دلیل نیز همواره نفت ایران برای بازارهای جهانی اهمیت خاصی داشته و این موضوع موردتوجه جدی قرار گرفته است. با توجه به موارد یاد شده در آغاز سال جدید، باید نگاه دقیقتری به جایگاه ژئوپلتیک و ژئواکونومیک ایران در بازار جهانی انرژی داشت.
ارسال نظر