نمایش دولت در ۴ پرده
ناصر بزرگمهر-روزنامه نگار
اگر ۴ سال هر دولتی را ۴ پرده از یک نمایش یا ۴ فصل از یک رمان تصور کنیم، آغاز هفته دولت را باید شروع پرده سوم دولت سیزدهم بدانیم. هفته دولت میتواند فرصت گرانبهایی برای دولتمردان و دولتزنان بهشمار آید، اگر دولتها فضا را بهگونهای ترسیم کنند که رسانهها، روزنامهنگاران مستقل، اساتید باتجربه و اندیشمندان حوزههای گوناگون فرهنگی، هنری، اجتماعی، سیاسی، مذهبی، علمی و از همه واجبتر برای مردم، حوزه اقتصادی، بتوانند نظرات مخالف خود را اعلام کنند و دولت را مورد نقد جدی قرار دهند، موفقیت آنها تضمین میشود.چرا به موافقان اشاره نمیکنم، چون بر همه واضح و مبرهن است که به اندازه کافی و حتی بیش از واقعیت در طول سال، از بخش پر لیوان گفته و شنیده میشود. متاسفانه در سالهای گذشته، هفته دولت، فقط تبدیل به نمایش بخش پر لیوان و بزرگنمایی اتفاقات مختلفی که اساسا جزو وظایف خدماتی و روزمره دولتها و وزارتخانههاست، شده و به افتتاح صدها پروژه کوچک از بازگشایی یک دستشویی درفلان روستا تا نصب چند تیرچراغ برق در فلان شهر و یکی دو پروژه بزرگ توسط بالاترین مقامات کشوری ختم میشود.
در هفته دولت، بهتر است از برنامههای ریاست جمهوری و وعدههای انتخاباتی ایشان بگوییم و هرسال، همه وعدهها و آرزوها و قولهای ایشان و هیات دولت را باز تکرار کنیم که به یاد بیاورند چه گفتهاند و مردم از آنها چه انتظاری دارند. بعد هم دستاوردهای مهم و تاثیرگذار را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و ازچالشهای پیشروی دولت سخن برانیم و در ادامه هم اگر راهکارهایی به ذهن منتقدان میرسد، بازگو کنند و در پایان هم پردههای سوم و چهارم نمایش را پیشبینی و نتیجهگیری کنیم. ارتقای شفافیت، ارزیابی عملکرد، ارائه گزارش دستاوردها و برنامههای دولت و نقد آنها باید مهمترین دغدغه مسئولان و بهویژه شخص رئیسجمهور باشد. تقریبا همه روسای دولتها در این چهل و چند سال خواستهاند که این هفته را به فرصتی تبدیل کنند تا دولت با مردم ارتباط برقرار کند و از وزرا خواستهاند که نتایج کار خود را مستند کرده و به مردم نشان دهند. هرچند بیشتر وزارتخانهها در دولتهای گوناگون چنین نکردهاند و تقریبا همیشه هفته دولت، تبدیل به اطلاعرسانی یک طرفه بعضی سازمانها درباره اقدامات، برنامهها و دستاوردهای کوچک و بزرگشان در یک سال گذشته شده است.
هفته دولت هر سال این فرصت را به همه مسئولان میدهد تا بهطور شفاف به مردم بگویند که چه اقداماتی انجام داده و چه تغییراتی در حوزه مسئولیت خود ایجاد کردهاند. اما مهمترین نکتهای که آنها باید به ذهن بسپارند، ایجاد افزایش اعتماد عمومی، تشویق به مشارکت شهروندان، راهاندازی و پیگیری پروژههای مهم ملی و تاثیرگذار در زندگی جمعی و ترغیب مردم به مشارکت و ارائه نظرات و پیشنهادها و ارتقای کیفیت خدمات دولتی و توسعه کشور است. زمینههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، بهداشتی، علمی، هنری، دینی، اخلاقی و امنیتی را همه دولتها در همه جهان، به نسبت توانایی خود، مورد توجه قرار میدهند، اما مواردی مانند رشد اقتصادی، جلوگیری از تورم، توجه به ارزش پول ملی، تامین غذای ملت، ایجاد مسکن، کاهش نرخ بیکاری، توسعه زیرساختها، ارتقای سیستم بهداشت و درمان، پیشرفت در فناوری و نوآوری و امثالهم از اولویتهای هر دولتی بهشمار میرود.
یکی از اصلیترین چالشهای دولتها، تضاد میان اهداف اعلامی دولت و برنامهها و بهویژه وعدههای انتخاباتی قبل از بهدست گرفتن سکان اداره کشور و واقعیتهای موجود در زمان مسئولیت واجراست. این موضوعی بسیار خطرناک بوده و تیغ دولبهای است که میتواند منجر به کاهش اعتماد عمومی نسبت به دولتها شود، به همین دلیل بارها به عنوان یک روزنامهنگار در یادداشتهای خود تذکر دادهام که به آقایان و خانمها بفرمایید که اگر حرف زدن بلد نیستند، حداقل حرف نزدن را تمرین کنند. تحریم اگر هیچ چیز با خود نداشته باشد و به قول دولتمردان قبلی، ورق پاره تلقی شود، حداقل با خود، در جهان امروز، یک مشکل اساسی بهوجود میآورد و آن قطع ارتباط پولی با دنیا و آغازگر تورم و کاهش ارزش پول ملی خواهد شد.مشکلات مالی دولت و مردم با این نظام بانکی خودمختار، وجود بانک مرکزی ضعیف، همراه با تورم، بیکاری، گرانی و سوداگری سرمایهداران وابسته و سودجویی افراد و استفاده از رانتهای صبحانهخوری، از مهمترین چالشهایی هستند که دردولتهای گذشته وجود داشته و باید دولت سیزدهم به آن توجه ویژه کند.برای مقابله با موضوع چالشها که در هر دولتی وجود دارد، این دولت هم میتواند به تدابیری مانند اطلاعرسانی مناسب، ارتقای شفافیت، جلوگیری از رانت، بکارگیری تجربه، حذف خطبندی، دوری از سیاسیکاری، بهبود مدیریت مالی، تقویت نظام بانکی، اتمام پروژههای عمرانی نیمهتمام، توجه به ارتقای زیرساختها بهویژه در حملونقل، بهبود جاده و پل بهعنوان رگهای ارتباطی اقتصاد، جلوگیری از دخالت دولت در هرکار و شغل و زندگی مردم، ترویج فرهنگ مشارکت مردمی و دعوت واقعی از نخبگان و اندیشه ورزان با تامین آزادی کامل سیاسی آنها روی آورد.
بخشی از شرایطی که این روزها دولت با آن درگیر است به خود دولت و حاکمیت برمیگردد، مذاکره با ۱+۵، مذاکره با همسایگان، همانگونه که با عربستان بهخوبی پیش رفت، جلوگیری از گرانفروشی ارز توسط بانک مرکزی در خیابان فردوسی، قطع رانت سرمایهداران اتاقهای بازرگانی، عدمدخالت در بازار برای خریدوفروش، مدیریت بازار با کنترل درست و آشکار، جلوگیری از بیارزش کردن ریال، عدمجبران ورشکستگی بانکها از جیب مردم، برنامهریزی برای مسکن، جلوگیری از گرانفروشی هزاران ساختمان در اختیار دولت، شهرداری و بهویژه بانکها و مواردی از این قبیل میتواند این کشتی را به مسیر اصلی برگرداند. پرده سوم نمایش دولت سیزدهم یا فصل سوم این قصه آغازشده است، به معنای دیگر ازمقدمه و پیشنیاز و مسیر عبورکرده و در چکاد قله قرارگرفته و باید مسیر برگشت را با صبوری انتخاب کند و در پرده سوم و چهارم به پایان نمایش بیندیشد و طرحی درست بیندازد تا تشویق تماشاگران را با خود داشته باشد و بتواند به قسمت دوم نمایش یا به قول سریالسازان به سیزن ۴ پردهای بعدی فکر کند.
ارسال نظر