فقر نمیگذارد شهر هوشمند بسازیم
محمد وکیلی ـ فعال دانشبنیان در زمینه فناوری اطلاعات
عموما وقتی صحبت از هوش میشود، آن تعریفی در ذهن خطور میکند که برپایه آن انسان به درک محیط اطرافش پرداخته است. بهاعتقاد من، بزرگترین مشکل انسان از زمانی آغاز شد که در فهم عبارات و کلمات دچار تناقض شد. بهعبارت روشنتر، وقتی واژه هوش را بهکار میبریم، ممکن است 2 مفهوم متفاوت در ذهن هریک از ما تداعی شود. برای مثال، ممکن است تعریف من از هوش خود را در آخرین مدل خودرو تسلا نشان دهد و در تعریف دیگری در توان حل مسئلههای دشوار ریاضی توسط یک کودک نمایان شود.
علت این برداشتهای متفاوت از هوش به عدمتعریف شفاف مفاهیم پایه در نظام آموزشی ما برمیگردد، همچنین نباید هوشمندی را با هوش مصنوعی اشتباه بگیریم، چرا که هوشمندی به فرآیندی گفته میشود که دستگاههایی براساس دادههای ازپیشتعریفشده واکنشهایی را نشان دهند، اما هوش مصنوعی قدرت یادگیری و خلاقیت و حتی تغییر در دادهها را دارد، بنابراین باید این 2 مفهوم را از یکدیگر جدا کنیم. از آنجایی که داده، کلید اصلی کاربرد هوش در زندگی اجتماعی است، نقص در دادهها مانع از ایجاد و توسعه شهر هوشمند میشود، در واقع الگوریتمهایی که براساس این دادهها نظام هوشمندی را در یک محیط اجتماعی خلق میکنند، از درجه اهمیت بالایی برخوردار هستند. کار یک مجموعه دانشبنیان برای بکارگیری هوش و هوشمندی در ارکان جامعه تحلیل دادهها و سیستمها است، اما واقعیت ماجرا این است تا زمانی که فقر داده در کشور ما حاکم باشد، نمیتوانیم از عبارت هوشمندی در شهر یا شهرهای هوشمند سخن بگوییم. از لحاظ تاریخی، دولتها، شرکتها و افراد ترجیح میدهند دادههای کسبوکار خود را نزد خود نگه دارند و تا جایی که امکان دارد اطلاعات بسیار کمی را با دیگران بهاشتراک میگذارند. بهبیانی، نگرانیهای امنیتی و ترس از نفوذ هکرها، بهمراتب بیشتر از اطلاعات بهاشتراک گذاشتهشده، دارای ارزش هستند. بااینحال، یک عامل کلیدی برای توسعه شهرهای هوشمند پایدار این است که همه شرکتکنندگان در این اکوسیستم پیچیده، اطلاعات را بهاشتراک بگذارند و با سایر دادههایی که در لحظه یا Real Time تجزیهوتحلیل میشوند، ترکیب شوند و اینگونه است که تصمیمات آگاهانه در هر لحظه اتخاذ میشوند. این بخشهای چندگانه باید برای دستیابی به نتایج بهتر و پایدارتر، از طریق تجزیهوتحلیل اطلاعات در لحظه یا Real Time - که در میان سازمانهای عضو بهاشتراک گذاشتهشده است- همکاری کنند.
تقویت و توسعه دادهها کمک شایانی به راهاندازی و توسعه سیستمهای هوشمند در یک شهر میکند. از آنجایی که هر سیستم یکپارچهای در شهرها نیاز به تحلیل داده دارد و در کشورمان در بخشهای بزرگ جای خالی این روند احساس میشود، بنابراین انتظار نمیرود که برمبنای هوش مصنوعی و هوشمندی دانشبنیانها در یک دهه آینده مقابل اصلیترین بحرانها، راهکارهای صددرصدی ارائه بدهند. در حال حاضر در مرحله جمعآوری دادهها از حالت جزیرهای هستیم. حال در این شرایط دانشبنیانها چگونه میتوانند به طراحی و ساخت شهر هوشمند بپردازند؟ در برخی موارد دولت انتظار حل بعضی معضلات برای مثال قاچاق کالا توسط شرکتهای دانشبنیان را دارد، در حالی که داده کافی در اختیار تیم دانشبنیان برای ارائه یک راهکار مناسب قرار نگرفته است و در اصل، داده کافی وجود ندارد، بنابراین معضل اصلی در دریافت داده یا بهعبارتدیگر در اختیار قرار دادن داده و اطلاعات به شرکتهای دانشبنیان است. طراحی الگوریتمها امری شدنی است و فعالان اکوسیستم دانشبنیان مهارت کافی در خلق آن را دارند. در این شرایط، 2 اتفاق میافتد؛ یا الگوریتمهای طراحیشده رشد نمیکنند یا براساس دادههای غیراستاندارد رشد میکنند. در حقیقت، فقدان دادههای واقعی موجب میشود بیشتر شرکتهای دانشبنیان نتوانند عملکرد منطقی و موثر برای حل معضلات بهویژه در شهر را ارائه بدهند. مهمترین گام برای ایجاد یک شهر هوشمند، جامعیت و ثبت داده در ارکان مختلف شهر است. همکاری با دانشگاهها و یافتن توسعهدهندگان میتواند گام بعدی برای ایجاد هوشمندسازی در ساختار شهر باشد. حرکت بهسمت توسعه پایدار، اصلیترین هدفی است که دانشبنیانها از ایجاد شهر هوشمند بهدنبال آن هستند.
ارسال نظر