در گفتوگوی گسترش نیوز با یک اقتصاددان:
دولت نباید مرغ فروش باشد!
وعدههای عجیب و غریب کاندیداهای انتخاباتی، باعث شکسته شدن شان نهاد دولت در کشور شده، به گونهای که سطح انتظارات از دولت در کشور، تا حد تامین کننده حقوق کارمندان و کالا در بازار، دچار فروکاستگی شده است.
پس از پیروزی یکی از نامزدهای انتخابات سال ۸۴ که وعده آوردن پول نفت در سفره مردم و ساخت مسکن برای همه افراد بالای ۱۸ سال توسط را داده بود، هنوز برخی از نیروهای متخصص و تکنوکرات امید داشتند که با کمک مردم، دولت به ریل فنسالاری و دوری از اقدامات پوپولیستی تن دهد، که مشخص شد چنین امیدی دارای اختلالات عمده نگرشی در کشور است. به این معنا که مطالبات عموم مردم از مسائل مربوط به دولت، با تصورات کارگزاران اجرایی و حتی نمایندگان مجلس نیز بسیار تفاوت داشت. بهمن آرمان استاد دانشگاه و اقتصاددان، در گفتوگو با گسترش نیوز درباره دلایل شکلگیری این تمایز نگرشی و اثر آن بر انتخابات پیش رو، مباحثی را ارائه داده است که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید.
دولت را به مسئول تامین کالا تقلیل دادهاند
این استاد دانشگاه در پاسخ به پرسشی در ارتباط با امکان تحققپذیری وعدههایی نظیر زمین رایگان برای هر فرد و یا ایجاد صندوق پوشش ریسک و زیان مالباختگان بورس توسط کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، اظهار داشت: واقعیت این است که ما با بحران کارآمدی در دو سطح مواجه هستیم. نخست این که دولت دچار کژکارکرد در میان اذهان عمومی و حتی برخی از مسئولان و کارگزاران قوه مجریه و یا مقننه است که باید این ذهنیت از کارکردهای دولت اصلاح شود و گرنه مسیر قهقرایی اقتصاد ایران شتاب بسیار بیشتری به خود میگیرد. در همین زمینه باید یک مفاهمه و اجماع ملی میان مردم و دولتمردان آینده صورت بگیرد تا به یک تصویر بینالاذهانی از کارویژه مسائل کلان اقتصاد و مفاهیم مرتبط با توسعه دست پیدا کنیم. باید مردم این نکته را متوجه شوند که دولت نباید بیش از حد بزرگ شود که در تمامی ارکان زندگیشان مداخله کند. دولت مسئول تامین مرغ و گوشت مردم نیست. دولت نباید بنگاهداری کند. خرید تضمینی هر کالایی نظم طبیعی کشاورزی و امنیت خوراکی کشور را بهم میریزد. پرداخت یارانه به تولید، باعث غیر رقابتی بار آمدن بنگاهها خواهد شد و همانطور که میبینید صدها شرکت زیانده دولتی در این زمینه شکل میگیرند. ما نباید به این کژکارکردها پر و بال بدهیم.
پنهانکاری مصلحانه، دروغگویی ویرانگرانه!
بهمن آرمان در ادامه خاطرنشان ساخت: متاسفانه به علت تشدید تورم و در نتیجه افزایش فقر در میان مردم، برخی از کاندیداها با طرح ایدههای یارانهای و وعده مبالغ میلیونی برای هر فرد، بدون توجه به کسری شدید بودجه و بالا بودن پایه پولی و حجم نقدینگی در کشور، تلاش میکنند تا شیرازه امور پولی و مالی کشور ازهم پاشیدهتر شود و گرنه کیست که نداند افزایش پرداخت یارانههای نقدی، مستلزم آزادسازی کامل تمام یارانههای پنهانی است که به حاملهای انرژی، دارو، آرد و نان، خریدهای تضمینی و غیر تعلق میگیرد. در همین راستا موضوع از دو حال خارج نیست: یا برخی از این افراد قصد اصلاح واقعی نظام یارانهها را دارند و از ترس امکان بسیج افکار عمومی توسط رقبا، بنمایه ایده خود مبنی بر اصلاح ساختار یارانهها را بیان نمیکنند و آن را به پس از پیروزی احتمالی موکول میکنند و یا فقط صرفا قصد پیروزی در انتخابات پیش رو را به هر قیمتی دارد که باید رسوا شود.
نخبگان و سیاستمدارانی که دروغ میگویند
این اقتصاددان در پایان خاطرنشان ساخت: مردم باید این را بدانند که نمیشود همزمان هم ارزش پول ملی را تقویت کرد و هم صادرات و ارزآورزی و توریسم را رونق بخشید. باید بدانند که این دو موضوع در نقطه مقابل قرار دارند. مردم باید بدانند که افزایش قدرت خرید، الزاما مساوی با افزایش میزان حقوق کارگران و بازنشستگان نیست و حتی در بسیاری از موارد در برابر یکدیگر قرار دارند. مردم باید این نکته را بدانند که نمیشود در بورس که محل خرید و فروش ریسک در اقتصاد است، صندوق ریسکزدایی دولتی ایجاد کرد و در غیر این صورت، کارکردهای دیگر بورس برای همیشه از میان خواهد رفت و کنترل تابلوی بورس کاملا دستوری خواهد بود. مردم این نکته را باید بدانند که کسری بودجه و در نتیجه تورم ناشی از آن، محصول عمقیافتگی یارانههای آشکار و پنهانی است که دولت متقبل میشود. مردم باید بدانند که پولپاشی از طریق دلار یارانهای، شاید باعث سرکوب قیمت دلار در کوتاه مدت بشود اما در بلندمدت، به طور قطع باعث ایجاد شوک ارزی و ورشکستگی صنایع و افزایش بیکاری و قاچاق در کشور خواهد شد. البته مشکل از مردم نیست، مشکل از نخبگان و سیاستمدارانی است که وعده و تحلیل دروغ ارائه میکنند.
ارسال نظر