|

کمبود نان/ کمبود آرد/ بحران نان/ قاچاق آرد

نان در این شهر کمیاب شد/ خرید فقط با کارت ملی!

کاهش آرد نانوایی‌ها و همچنین قطع یارانه دامداران در شهر مرزی زابل، منجر به مشکلات عدیده ای برای مردم آن منطقه شده است.

اقتصاد نان در این شهر کمیاب شد/ خرید فقط  با کارت ملی!

کمبود نان مصرفی در برخی استان های مرزی ایران تا مرز بحران چی شرفته است و مشخص نیست تا کی سیاست های نسنجیده قرار است منجر به اختلال در تهیه ابتدایی ترین نیازهای مردم آن مناطق شود. سیاست‌گذاری نادرست برای کنترل قاچاق آرد در شهر مرزی زابل، بهانه‌ای شده تا هم سهمیه آرد نانوایی‌ها کاهش یابد و هم سهمیه گاز مایع آنها. دودش، اما به چشم مردمی می‌رود که با هر رنج و سختی‌ای که شده در مرز تاب آورده و مانده‌اند.

محدودیت توزیع آرد در سیستان و بلوچستان برای جلوگیری از قاچاق آن به کشور‌های همسایه، و همزمان قطع یارانه دامداران روستایی منجر به کمیابی و گاه نایابی نان برای مردمان خطه‌ای شده که رکن اصلی قوت روزانه شان نان است. این روزها، کمبود نان در کنار کمبود گاز دو چالش اصلی زندگی روزمره مردم محروم روستا‌ها و شهر‌های سیستان و بلوچستان است

«آب کم است، نان کم است، هوا خوب نیست، اتاق مناسب نداریم...» در زابل نان آنقدر بی‌کیفیت است که برای دام استفاده می‌شود. بساط نانوایی‌های سنتی هم که حالا با حل مسئله گاز مایع، دوباره به راه است و قیمت‌های نان آن‌ها چندین‌برابر نانوایی‌های دولتی است؛ آن هم در سرزمینی که از حداقل‌های رفاه خالی است و بر مبنای آمار رسمی خط فقر و شاخص محرومیت که توسط وزارت کار، رفاه و تعاون اجتماعی در سال گذشته منتشر شده، در میان استان‌های کشور رکورددار فقر مطلق است و درحالی‌که نرخ فقر در کل کشور حدود ۳۰ درصد محاسبه شده، در این استان به تنهایی این نرخ بیش از ۵۰ درصد است.

ماجرا از این قرار است که سیاست‌گذاری نادرست برای کنترل قاچاق آرد در این شهر مرزی، بهانه‌ای شده تا هم سهمیه آرد نانوایی‌ها کاهش یابد و هم سهمیه گاز مایع آنها. دودش، اما به چشم قاچاقچی نمی‌رود، به چشم مردمی می‌رود که با هر رنج و سختی‌ای که شده در منطقه تاب آورده و مانده‌است.

نکته تناقض‌آمیز آنکه سهمیه آرد نانوایی‌های زابل کم می‌شود و از آن طرف، ۷/۳میلیارد دلار با نرخ نیمایی صرف واردات دبش یک کشت‌وصنعت می‌شود و بزرگ‌ترین اختلاس ایران (البته فقط تا سال ۱۴۰۲) ثبت می‌شود!

نانی که سر سفره نمی‌آید

با همان لهجه زابلی و با استیصال می‌گوید: «من یک کارگر ساختمانی هستم. از ۶ صبح تا ۲ سر کار هستم و ۴ به خانه می‌رسم، نانوایی نیم ساعت، یک ساعت بیشتر باز نیست، درحالی‌که در تابلوی نانوایی ساعت کار را از ۴ تا ۸ شب نوشته‌اند، ولی ساعت ۷ نانوایی بسته است. یا نان خوبی نمی‌پزند یا می‌گویند سهمیه آردمان را کم کرده‌اند، بیشتر پخت نمی‌کنیم. منطقه گاراژ، قاسم‌آباد، امیرآباد و شهرک علی‌اکبر همه همینطور است، نان را خوب نمی‌پزند و بیشتر آن خام است و دورریختنی.»

آقای صیادی، کارگر دیگری که کمی سنش بیشتر است، حرف‌های او را ادامه می‌دهد: «۵ صبح برای کار از خانه بیرون می‌آیم تا ساعت ۴ عصر، اما تا برمی‌گردم نانوایی یا تعطیل است یا شلوغ است یا نان ندارد. تازه اگر نان هم بدهد فقط یکی دو نان برای هر نفر نان می‌دهند که برای هر خانواده کم است و نمی‌رسد. بچه‌ها صدایشان درمی‌آید که نان کو؟ بچه‌های کوچکم که نمی‌توانند نان بخرند، زودتر بروند نانوایی.»

‌شگرد جدید نانوایی‌ها

این کارگران اهل روستا‌هایی هستند که عموماً سال‌ها قبل به دلیل سیل، خانه‌هایشان را از دست داده بودند و حالا در خانه‌هایی که البته چندان شبیه به خانه نیست، زندگی می‌کنند. خانه‌هایی گلی با یک اتاق و زیرانداز و یخچالی که اغلب اوقات خالی است. نان تنها خوراک ارزشمندی است که به خانه می‌برند، اما نانوایی‌ها چندسالی است که کل سهمیه آردشان را پخت نمی‌کنند.

علت هم روشن است، فروش آرد در بازار آزاد با قیمت بیشتر که یا سهم افرادی می‌شود که آرد را از مرز‌ها راهی افغانستان می‌کنند یا در نهایت نان بی‌کیفیتی که می‌پزند، سهم دامدارانی می‌شود به دلیل خشکسالی، علوفه‌ای ندارند که به دام‌هایشان بدهند و همین نان خمیرشده، خوراک دام‌هایشان می‌شود.

یکی از فعالان منطقه‌ای از شگرد جدید نانوایی‌ها می‌گوید: «نانوا‌ها برای آنکه مردم نان را نخرند و بتوانند با هزار تومان قیمت بالاتر به مشتری‌های خاص خود بفروشند، نان را می‌سوزانند تا سهم دامدارانی شوند که نان را گران‌تر از آن‌ها می‌خرند. دامدار هم چاره‌ای ندارد، سبوس و نهاده‌های دامی بسیار گران شده و او هم به جز دام، کاری ندارد. به خاطر همین هم برای اینکه دامش را سیر کند، مجبور است نان را با این شگرد، گران‌تر بخرد.»

خرید خانوادگی نان به‌جای علوفه

آقای دکتر ناصر چاری، استاد دانشگاه است و در زابل زندگی می‌کند. کمی عمیق‌تر به ماجرا نگاه می‌کند و می‌گوید: «به دلیل خشکسالی منطقه و نبود علوفه، دامداران به نانوایی‌ها هجوم آورده‌اند و بعضاً دامدارانی هستند که عصر‌ها خانوادگی به نانوایی می‌آیند و ۴۰۰ نان می‌خرند که شاید بتوان گفت حق چهارصد خانوار!

این مسئله به بحث نهاده‌های دامی برمی‌گردد که باید با کنترل در اختیار دامداران قرار بگیرد. ما به‌عنوان قشر کارمند در نانوایی یک نان می‌خریم که بدون نوبت است یا اگر بیشتر بخواهیم، با قیمت آزاد ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان می‌خریم.

اما نانوایی‌ها خیلی‌هایشان نان نمی‌پزند و کیفیت نان‌های دولتی هم خیلی پایین است یا آردشان کیفیت ندارد یا، چون می‌بینند مردم برای دام می‌خرند به کیفیت توجه نمی‌کنند و خرید این نان برای کسی که بخواهد نان باکیفیت بخرد، تقریباً امکان‌پذیر نیست.

درواقع نانوایی‌ها کارخانه تولید خوراک دام با کیفیت پایین هستند. متاسفانه در زابل کارخانه خوراک دام نیست و ما هم چند سال قبل درخواست برای تأسیس کارخانه خوراک دام داشتیم که سنگ‌اندازی‌های زیادی کردند و پول اولیه و تضمین‌های زیادی لازم بود که در اختیار نداشتیم. البته کارخانه آرد هم داریم که آنچنان به‌روز و سرپا نیست.»

این نان برای دام پخته می‌شود

حسن نخعی، رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی حوزه سیستان هم می‌گوید: «به دلیل خشکسالی‌های چندساله در زابل، دامداران و کشاورزان نتوانسته‌اند محصولی کشت کنند و دام‌شان را نمی‌توانند سیر کنند. خیلی از روستا‌ها برای دام، آذوقه ندارند و به شهر زابل می‌آیند و از نانوایی‌ها خرید می‌کنند.

صف‌های نان خیلی طولانی و شلوغ است. نانوایی‌ها هم باید جوابگوی مردم باشند و سریع پخت می‌کنند و به همین دلیل، نان کیفیت خوبی ندارد. درواقع این نان برای حیوان پخته می‌شود.

مجموعه فرمانداری و جا‌هایی دیگر هم در جریان هستند که شلوغی نانوانی‌ها فقط به این خاطر است که مردم روستا که دام دارند برای آذوقه دام در صف نان زابل هستند. سبوس هم که خیلی گران شده و قیمت نان با سبوس که محاسبه می‌شود، می‌بینند خرید نان خیلی برایشان به‌صرفه است تا سبوس و کاه برای دام.»

کارگران نمی‌دانند باید در صف گاز بروند یا نان و بنزین

«از روستا‌های حوزه سیستان خانواده‌ها با ۵ یا ۱۰ نفر در صف می‌ایستند و هر کدام نفری ۱۰ عدد نان می‌خرند. نانوایی مجبور است جوابگوی شلوغی باشد و به همین دلیل کیفیت نان پایین آمده و شهروندان شهری هم نمی‌توانند این نان را برای خوردن استفاده کنند، ولی مجبور برای خریدن هستند. پایین و بالای نان خوب پخته شده، اما چون سریع پخت می‌شود، داخل نان خمیر است و قابل خوردن نیست.

یک شهروند سیستانی باید نصف این نان را دور بریزد. یک کارگر تا ساعت ۳ یا ۴ عصر سر کار است، بعد می‌خواهد نان بخرد نمی‌داند کجا برود و بیشتر جامعه کارگری نمی‌دانند باید در صف گاز بروند یا نان و بنزین؛ و این چالش بزرگی است.»

‌خرید نان با کارت ملی‌

علی مولایی، فعال اجتماعی در زابل در این باره می‌گوید: «در بحث نان سال‌هاست که مشکل داریم و دغدغه مردم است. متأسفانه فرمانداری حوزه سیستان که پنج شهرستان است تا به حال جوابگو نبوده‌اند. در کل سیستان یک کارخانه آرد داریم که گندمش از جای دیگر می‌آید و اینجا آرد می‌شود که حدود ۱۰ تا ۱۵ سال تعطیل بوده و صاحبش هم به کسی واگذار نمی‌کرده.

الان با همان دستگاه، فعال شده و آردی که خودش تولید می‌کند و هم آردی که از جا‌های دیگر برای نانوایی‌های زابل می‌آید، کیفیت خیلی پایینی دارد. نانی که اینجا داریم با توجه به وزن خمیر، قیمتش خیلی پایین است و دولت هم برای اینکه مردم توان خرید پایین دارند، قیمت را افزایش نداده است.»

مولایی در ادامه به دغدغه نانوایان هم اشاره کرده و می‌افزاید: «آن‌ها می‌گویند پایین بودن قیمت برای ما به‌صرفه نیست، از طرف دیگر کارگر‌های درجه ۲ و ۳ را به کار می‌گیریم و حقوق‌شان پایین است و بعضاً بیمه هم ندارند و راضی نیستند؛ حتی آموزش هم ندیده‌اند و به خاطر حق‌الزحمه پایین در کارشان دقت نمی‌کنند. قیمت پایین نان و بالابودن وزن خمیر و کیفیت پایین نان دست به‌دست هم می‌دهد که نان بی‌کیفیت دست مردم برسد.»

او ادامه می‌دهد: «از آن‌طرف قیمت سبوس، چون بالا رفته، دامدار‌ها از نانوایی‌ها برای دام‌شان خرید می‌کنند. نانوایی‌ها به‌ازای هر کارت ملی ۱۰ نان می‌دهند. آن‌ها هم کارت ملی‌های اقوام و خانواده‌شان را می‌آورند و برای دام خرید می‌کنند تا جایی که فعالان مدنی معترض شده‌اند که دولت چند نانوایی برای دام بزند که مردم از آنجا خرید کنند و نانوایی‌هایی هم باشند تا مردمی که می‌خواهند یک عدد نان بخرند اینقدر در صف طولانی منتظر نمانند.

نانوایی‌های دولتی صف‌های فوق‌العاده شلوغی دارند و برای کسی هم مهم نیست که مردم در سرما و گرما ساعت‌ها در صف بمانند.»

این فعال مدنی به نانوایی‌های محلی با قیمت گران‌تر اشاره کرده و می‌گوید: «نانوایی‌های محلی هم هستند که با کمترین وضعیت بهداشتی، بدون مجوز کار می‌کنند و فقط با این نگاه که اشتغال ایجاد شود و دولت هم چشمش را بسته. ولی چون نان با تنور گازی است، کیفیت بهتری از سایر نانوایی‌ها دارد. صاحب نانوایی هم آرد باکیفیت آزاد می‌خرد. دولتی‌ها هم آرد مازادشان را به افغانستان قاچاق می‌کنند.»

نان یارانه‌ای خوراک دام می‌شود

محمود بنیادی، یکی دیگر از فعالان مدنی زابل می‌گوید: «در مورد نان چند مشکل داریم؛ یکی بحث کیفیت آرد است که از آرد سبوس‌دار کلاً محروم هستیم که برای ما آسیب‌های زیادی دارد. اما بحث صف‌های طولانی که امروز هیچ تدبیری برایش اندیشیده نشده، معضلی ایجاد کرده که شهروند روستایی و افاغنه در کنار شهروند شهری دچار مشکل می‌شوند.

وقتی دوستان بالادست، یارانه دام و طیور روستایی را قطع یا کم کرده‌اند، قاعدتاً مقرون به صرفه است که فرد روستایی در شهر در صف نانوایی بایستد و از نان یارانه‌ای برای دام و طیورش استفاده کند.»

نیمی از ماه، بدون حتی یک قرص نان

محمود بنیادی ادامه می‌دهد: «برای یک فرد روستایی در ماه ۱۰ کیلو آرد در نظر گرفته شده است، درحالی‌که هر قرص نان در سیستان هزار گرم (یک کیلوگرم) در نظر گرفته شده است. این فرد روستایی وقتی قرار است روزی یک قرص نان استفاده کند، ۱۰ کیلو آرد شامل ۱۰ قرص نان می‌شود که برای ۱۵ روز کافی است. ۱۵ روز بعد را باید چه کار کند؟»

یارانه روستایی‌ها قطع شده است

این فعال مدنی می‌گوید: «برای دام و طیورش که یارانه‌اش هم قطع شده، بحث دیگری است. پس برای اینکه هم برای خودش و هم برای دام و طیورش نان تهیه کند، به صف نانوایی‌های شهر اضافه می‌شود.

اگر افراد در شهر قرار بود نیم ساعت در صف نان بایستند، الان باید ساعت‌ها منتظر باشند. انتظار در صف‌های نانوایی قطعاً کمتر از یک ساعت یا یک ساعت و نیم نیست. باید در صف گاز، آب تصفیه‌شده و نان هم باشیم، در قبرستان هم باید در صف باشیم!

‌این محرومیت نیست این سوءمدیریت است. محرومیت زمانی است که امکانات نباشد، چرا یارانه روستایی را قطع کردند بدون اینکه جایگزینی برایش در نظر بگیرند؟»

می‌پرسم برای چه یارانه آن‌ها قطع شده؟ او در پاسخ می‌گوید: «دوستان اینطور تصمیم گرفته‌اند که آرد قاچاق نشود! درواقع صورت‌مسئله را عوض کرده‌اند. در واقع برای اینکه آرد قاچاق نشود، سهمیه نانوایی‌های روستا را کم کرده‌اند. بالغ بر چندصد آبادی روستایی داریم که همه نانوایی ندارند و سهمیه آرد خام می‌گیرند و خودشان نان می‌پزند و به ازای هر نفر ۱۰ کیلو در ماه آرد دریافت می‌کنند که این میزان کفاف زندگی آن‌ها را نمی‌دهد.»

او در پاسخ به این سوال که از چه زمان این یارانه قطع شده، توضیح می‌دهد: «کمتر از یک سال است. امسال صفوف نانوایی به‌شدت شلوغ شده است و سال قبل انقدر شلوغ نبود.

افاغنه هم البته به تعداد روستایی‌ها اضافه شده‌اند. تعداد کم نانوایی‌های دولتی هم دلیل دیگری است که باید افزایش داده شود، اما فعلاً برنامه‌ای برای آن وجود ندارند.

عدم نظارت بر کیفیت پخت هم موضوع دیگری است که باعث می‌شود نان‌های پخته‌شده به درد دام و طیور بخورد. کیفیت آرد که پایین است، کیفیت پخت هم بسیار بد است و خیلی کم پیش می‌آید که نان با کیفیت دولتی و یارانه‌ای با قیمت ۲۶۰۰تومان بتوانیم استفاده کنیم؛ بنابراین مردم مجبور هستند از نانوایی محلی، هر نان را به قیمت ۲۵ هزار تومان خریداری کنند. مسئولان به این فکر نمی‌کنند که همه شاید قدرت خریدش را نداشته باشند؟ کسی که قدرت خرید نان یارانه‌ای را ندارد، چطور باید نان آزاد بخرد؟ این واقعاً درد بغرنجی است. نباید مردم‌مان برای تهیه نان مشکل داشته باشند.»

او ادامه داد: «برای آب تصفیه‌شده باید در صف بایستند، نان بدون کیفیت را با این صف‌های طولانی دریافت کنند. وضعیت گاز هم که می‌دانید. پس مدیریت شهری کجاست؟ شایسته است که با این همه مشکلات و معضلات زیست‌محیطی و اقلیمی و اقتصادی و خشکسالی، با مسائل این‌چنینی هم مواجه باشیم؟ حقوق شهروندی به این صورت است؟ یک مطالبه‌گر باید در این حد سخیف مطالبه کند؟»

انبار غله ایران خالی از نان

خانم رضایی، مطالبه‌گر دیگری است که در این باره می‌گوید: «صف نانوایی‌ها به‌شدت شلوغ است و کیفیت نان بسیار پایین و واقعاً این نان مناسب خوراک دام است. هیچ‌کدام از فاکتور‌های استاندارد نان را ندارد. به شدت باعث نفخ می‌شود.

از نظر بهداشتی بحث آماده‌سازی خمیر و تجهیزات نانوایی‌ها و اینکه با چه شرایطی نان در اختیار مردم قرار می‌گیرد که قوت غالب منطقه است با توجه به اینکه این منطقه انبار غله بوده و مردم به این نوع تغذیه عادت کرده‌اند.»

نان از شهر‌های دیگری می‌خریم و فریز می‌کنیم

او با اشاره به گرانی نان می‌افزاید: «متأسفانه با توجه به بحث اقتصادی مردم نان در دسترس است که هم گران شده و هم کیفیت ندارد. مورد دیگر بحث سوخت است که به دلیل اینکه بحث گاز به صورت سیلندر توزیع می‌شود و به دلیل افزایش قیمت نایاب شده و خیلی از نانوایی‌های سنتی تعطیل کرده‌اند، چون قیمت خرید گاز بالا رفته و توان تهیه ندارند.

به این دلیل بقیه نانوایی‌ها خیلی شلوغ شده و از نانوایی سنتی نمی‌توانیم استفاده کنیم. چند سال است مطالبه می‌کنیم که سهمیه آرد در کجا انبار می‌شود و چرا کسی رسیدگی نمی‌کند که آرد منطقه بدون سوبسید صرف مردم می‌شود. چرا هرچه پیگیری می‌کنیم این موضوع به جایی نمی‌رسد؟

مشخص است که مشکل به خاطر قاچاق است. چطور عوامل نظارتی نمی‌توانند به این قضیه رسیدگی کنند که آرد بعد از وارد شدن به استان کجا می‌رود؟ یعنی نیروی نظارتی کم داریم؟ برای همه مردم سیستان محرز شده که می‌خواهند مردم را نابود کنند. همه دلخوشی‌هایشان را گرفته‌اند در بحث نان هم این مشکلات را به وجود می‌آورند. عوامل نظارتی به‌شدت ضعیف عمل می‌کنند. مردم منطقه به دلیل بیکاری، افسرده هستند.

مسئولان مواردی مثل نان و آرد را می‌توانند حل کنند. ما نباید با خبرنگار و مسئولان مدام در تماس باشیم که به وظیفه‌شان عمل کنند و اقدام کنند. مردم با این بحران بزرگ مواجه هستند. وضعیت منطقه واقعاً بحرانی است. دو سال است که در نانوایی‌ها به شدت اعتراض کرده‌ایم و هیچ مشکلی حل نشده است.

دامداری‌ها نان را برای دام‌هایشان استفاده می‌کنند. ما هم باید از یک شهرستان دیگر، هفتگی نان تهیه کنیم و فریز کنیم. این‌ها به جز مشکل سلامتی است که نان بی‌کیفیت ایجاد می‌کند و به جز بخش مالی است که مردم با توجه به قیمت بالای نان قدرت خریداری ندارند.»

قیمت نان به شدت "گزاف" است

خانم قاسمی، فعال دیگری است که در این‌باره می‌گوید: «درخصوص نانوایی‌ها دو بخش دولتی و خصوصی داریم. بخش دولتی آرد کاملاً بی‌کیفیت از دولت تحویل می‌گیرد و توجهی به پخت نان ندارد و نان باکیفیت بسیار پایین در اختیار مردم می‌گذارد و نظارتی هم نیست. صف‌های بسیار طولانی هست و قشر خیلی ضعیف، تقریباً از این نان استفاده می‌کنند.

برای قشر متوسط هم نان ۲۵هزارتومانی گران است، اما فرصت ایستادن در صف را نداریم و به ناچار نان بخش خصوصی را تهیه می‌کنیم که حداقل صف کمتری دارد. از لحاظ کیفیت شاید کمی بهتر باشد، اما قیمتی که برای یک نان گزاف است. ولی چاره‌ای نیست.»

 

منبع: هم میهن
کدخبر: 315417

ارسال نظر