|

نقش تولید نوآورانه در ایجاد مزیت رقابتی

شهرام شیرکوند-پژوهشگر و مشاور صنعت

بی‌تردید تولید نوآورانه در شرکت‌های پیشرو، نقطه قوت در توسعه فروش در بازار است و یکی از مهم‌ترین پیش‌نیازهای دوام شرکت‌های تولیدی و بنگاه‌های اقتصادی به‌شمار می‌رود که رقابت‌پذیری را در بازار جهانی تضمین می‌کند. در این راستا، توجه به تولیدات نوآورانه و توسعه محصولات جدید به‌عنوان یکی از راهکارهای افزایش مزیت رقابتی در محیط کسب‌وکار امری اجتناب‌ناپذیر است. در حال ‌حاضر نوآوری پاشنه‌آشیل صنایع کشور است و بهره‌گیری از نوآوری و خلاقیت برای توسعه برند، کاهش هزینه و توسعه فرهنگ صنعتی در سازمان در راستای ارائه راه‌حل برای رفع مشکلات است. در شرایط رقابتی بازارهای امروز، تولیدکنندگان در راستای ایجاد مزیت رقابتی گام برمی‌دارند تا سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند. بدون شک تولید نوآورانه و توسعه محصولات جدید مقدمه ورود به بازارهای رقابتی داخلی و خارجی است.

شیرکوند..

بیشتر شرکت‌های پیشرو نیز به این امر واقف هستند که توانمندی در طراحی و عرضه محصول جدید به بازار پیش از رقبا، مهم‌ترین عامل موفقیت و برتری آنها در بازار رقابتی است. فرآیند تولید مبتنی بر دانش و توسعه محصول جدید برای سازمان‌های مختلف تولیدی و خدماتی یک مزیت رقابتی محسوب می‌شود. در این میان، توجه به خواسته‌ها و نیازمندی‌های مشتریان و بهبود مستمر کیفیت محصولات از اصلی‌ترین عوامل انگیزشی برای ارائه محصول است. نوآوری در فرآیند طراحی و تولید محصول با ایده‌های نوآورانه مزایای رقابتی را افزایش می‌دهد؛ بنابراین لازمه حمایت از کالاها و محصولات تولید داخل، حمایت از مصرف‌کننده و توجه و تامین رضایت مصرف‌کنندگان است. در واقع، آنچه موجب رونق بازار تولیدات و صنایع داخلی می‌شود، پاسخگویی به نیازهای مشتری و احترام به حقوق مصرف‌کننده است. از این منظر که ارتقای کیفیت مقدمه مشتری‌مداری است، مهم‌ترین عوامل توسعه تولید، ارتقای کیفیت تولید و توجه به تولید نوآورانه است که موجب توسعه بازار و پویایی کسب‌وکار خواهد شد. تولید برای حرکت به‌سمت نوآوری نیازمند «نوآوری صنعتی» است، چنانچه توسعه صنایع داخلی نقش مهمی در اشتغالزایی، رشد اقتصادی و توسعه کسب‌وکار در کشور دارد. به‌جرات می‌توان گفت ناکامی بسیاری از مدیران حوزه صنعت کشور زاییده کم‌توجهی یا بی‌توجهی به نوآوری در تولید بوده است. نوآوری نوعی تغییر است، اما هر تغییری نوآوری نیست. نوآوری عبارت است از بهره‌برداری از ایده‌های جدید؛ به‌نحوی که ارزش‌افزوده و مزیت رقابتی ایجاد کند. در واقع، نوآوری صنعتی یک موضوع اساسی در رشد اقتصاد و حرکت به‌سمت خودکفایی صنعتی است و در کشورهای صنعتی موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی بلندمدت می‌شود.

 اهمیت نوآوری را می‌توان در واژگان تام پیترز (خطاب به سازمان‌های صنعتی) خلاصه کرد: «یا نوآوری یا مرگ»! نوآوری نه به‌معنای «تحقیق و توسعه» است و نه به‌معنای علم و فناوری پیشرفته. زمانی که از مبحث نوآوری سخن به‌میان می‌آید، اذهان ناخواسته بر نوآوری محصول و گاه فرآیند تولید آن متمرکز می‌شود. حتی در بعضی مواقع درباره نوآوری خدمات هم صحبتی به‌میان نمی‌آید، در حالی که ما در این برهه از زمان به نوآوری در کل فرآیندهای سازمان یعنی فرآیندهای پشتیبانی، عملیاتی و به‌ویژه فرآیند مدیریتی نیاز داریم و در عمل، بدون سامان دادن به این فرآیندها نوآوری صنعتی و تولید محصولی مفید و موثر نخواهیم داشت.پیش‌زمینه نوآوری، حاکمیت فرهنگ نوآوری در سازمان است. پس از چندین سال تحقیق و مشاهده، دلایل متعدد و به‌طورتقریبی مشابهی برای به‌نتیجه نرسیدن نوآوری‌ها به‌دست آمده است.  به‌طورکلی در فرآیند نوآوری در سازمان‌های مختلف ۳ نکته حائزاهمیت وجود دارد که عبارتند از: ۱- توانمندی و تواناسازی که همان منابع است. ۲- فرهنگ سازمان ۳- سیستم‌ها و ابزارهایی که در آن سازمان وجود دارد. درباره ویژگی‌های محیط نوآوری باید در نظر داشت که نوآوری را فرآیند، محصول و سازمان ایجاد نمی‌کند، بلکه پرسنل ایجاد می‌کنند و این همان مدیریت نوآوری است. مسئولیت مدیران ارشد یا پرسنل یک سازمان این است که محیطی را برای نوآوری فراهم کنند. برای ایجاد چنین محیطی، ۸ شرط لازم است: ریسک، اعتماد بین افراد، رک‌گویی، تعهد افراد نسبت به شغل و سازمانی که در آن مشغول فعالیت هستند، دادن آزادی و اختیار عمل به افراد برای تصمیم‌گیری، سرزندگی و وجود روحیه خوب در افراد یک سازمان، گفت‌وگوی باز برای ایجاد سینرژی و پشتیبانی از ایده منابع.

توسعه نوآوری در بخش تولید و رشد تولیدات مبتنی بر دانش مستلزم استقرار نظام و سیستمی در زمینه «نوآوری صنعتی» است و این نظام ضمن اینکه الگوهای موثر ممالک صنعتی و پیشرفته جهان را در خود دارد، انعطاف‌پذیری لازم را نیز برای بومی‌سازی و انطباق داراست. در این الگو، سیستم ملی نوآوری دارای ۳ گروه بازیگر اصلی است که عبارتند از: واحدهای صنعتی، مرکز توسعه منابع انسانی و موسسات فناوری و دانش. این عوامل برای تحقق 2 هدف کلیدی فراهم کردن منابع علم و فناوری و تخصیص و بکارگیری این منابع با یکدیگر تعامل دارند. استفاده از فناوری‌های نوین و احساس مسئولیت از پیش‌شرط‌های مهم تولید مبتنی بر دانش است. البته کیفیت محصول در کنار نرخ مناسب و خدمات پس از فروش، ضامن توسعه فروش و افزایش سهم بازارهای منطقه‌ای و جهانی است که اگر مورد عنایت جدی تولیدکنندگان کشور قرار گیرد، تولید رقابتی محقق می‌شود. تحقق تولید نوآورانه برای بازارهای رقابتی تنها با تولید محصولات باکیفیت و نرخ رقابتی ممکن است و با این اقدام در شرکت‌های تولیدی، بازگشت سرمایه، سود فروش، سهم بازار، کاهش هزینه‌ها و ارزش سهام از رشد قابل‌توجهی برخوردار خواهد شد.  بدیهی است بهبود مستمر کیفیت توأم با رشد تولید و موضوع رقابتی بودن تولیدات به عوامل متعددی بستگی دارد که بســته شدن چرخه تحقیق، تولید و بازار از جمله مهم‌ترین آنها است که بخشی از آن برعهده تولیدکنندگان و صنعتگران و بخش مهم دیگر وجود سیاست‌های حمایتی و بسترسازی برای توسعه صنعت است.

نویسنده: شهرام شیرکوند
کدخبر: 318424

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین