|

یک کارشناس فناوری‌های برقی‌سازی در گفت‌وگو با صمت مطرح کرد

تولید خودروهای برقی در بستر پارادوکس‌های چندوجهی

مدت‌هاست مقوله توسعه پایدار همراه با جهت‌گیری‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی آن، به موضوعی بسیار با اهمیت در فضای کلان و سیاست‌گذاری کشورها تبدیل شده است. در این مسیر، بهره‌گیری بهینه و کارآ از منابع انرژی یکی از مهم‌ترین اصول به‌شمار می‌آید که شامل ابزارهای متعددی از جمله توسعه بکارگیری خودروهای برقی می‌شود.

اقتصاد تولید خودروهای برقی در بستر پارادوکس‌های چندوجهی

مدت‌هاست مقوله توسعه پایدار همراه با جهت‌گیری‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی آن، به موضوعی بسیار با اهمیت در فضای کلان و سیاست‌گذاری کشورها تبدیل شده است. در این مسیر، بهره‌گیری بهینه و کارآ از منابع انرژی یکی از مهم‌ترین اصول به‌شمار می‌آید که شامل ابزارهای متعددی از جمله توسعه بکارگیری خودروهای برقی می‌شود. واقعیت این است که خودروهای برقی چه از منظر تولید و چه از منظر مصرف، فرصت‌ها و مزیت‌های متعددی را فراهم خواهند کرد، به‌طوری که روند فزاینده سرمایه‌گذاری در این عرصه، نویدبخش دنیای بدون خودروهای فسیلی در کمتر از ۲۰ سال آینده است. این حرکت اگرچه به ظاهر یک تغییر پیشرانه‌ای به‌شمار می‌رود، اما در تمام ابعاد اجتماعی، فرهنگی و قطعا اقتصادی جوامع تاثیرات عمیقی به جا می‌گذارد؛ از این‌رو جوامع باید برای حرکت در این مسیر تمام این جنبه‌ها را موردتوجه قرار دهند و برای مواجهه با آنچه به‌عنوان تغییرات گوناگون در بستر برقی‌سازی روی می‌دهد، خود را آماده کنند و به‌نوعی با شرایط کنونی تطبیق دهند. حرکت آگاهانه در این مسیر مستلزم دانش و آگاهی دقیق و بهره‌گیری از نظرات کارشناسی پژوهشگرانی است که با ظرافت و کنترل علمی بیشتر به بررسی و مطالعه جوانب ریز و درشت آن می‌پردازند. در این راستا صمت گفت‌وگویی با علی میرزائی سیسان، کارشناس فناوری‌های برقی‌سازی و پژوهشگر این حوزه داشته که در ادامه می‌خوانید. با ما همراه باشید.

در ابتدا درباره پیامدهای گوناگون برقی‌سازی حمل‌ونقل برای ما بگویید؟

برقی‌سازی حمل‌ونقل تنها تغییر در پیشرانه خودروها نیست، بلکه یک تغییر اجتماعی و اقتصادی عمده به‌شمار می‌آید. راهبرد برقی‌سازی موفق مستلزم داشتن چشم‌اندازی متفاوت است که اهداف زیست‌محیطی را با عدالت اجتماعی، پویایی اقتصادی و پیشرفت‌های فناوری به‌صورت توأمان به پیشرفت فرامی‌خواند. تحقیقات متعدد و پر ثمر در علوم اجتماعی و مطالعات اقتصادی، در کنار پویایی فناوری در سطح ملی و قومی، برای عبور موفقیت‌آمیز از پیچیدگی‌های این گذار ضروری است، زیرا گذار برقی‌سازی انبوه را هیچ کشوری قبلا تجربه نکرده و برای اولین‌بار در حال رخ دادن است. در هر مسیری، درک رفتار مصرف‌کنندگان با پیشینه فرهنگی متفاوت تحت شرایط مختلف ضروری است، زیرا فرهنگ‌های گوناگون می‌توانند پایه واکنش‌های متنوع به فناوری‌های دگرگون‌کننده گسترده باشند. در حالی‌که برقی‌سازی حمل‌ونقل، نویدبخش افزایش کیفیت زندگی انسان است، بدون شک چالش‌های جدیدی را نیز به‌دنبال خواهد داشت، که نیاز به مطالعه چندوجهی تحولات در یک جامعه را ضروری می‌کند.

در ابتدای ورود به بحث درباره جنبه‌های گوناگون برقی‌سازی حمل‌ونقل که باید موردتوجه قرار گیرد، نخست از جنبه اجتماعی و آنچه شما پارادوکس اجتماعی در برقی‌سازی خودروها می‌دانید برای ما بگویید؟

استقبال از وسایل نقلیه برقی نشانگر تغییر به سمت ارزش‌های زیست‌محیطی است، با این حال می‌تواند یک معضل گیج‌کننده اخلاقی ایجاد کند. از آنجایی‌که مصرف‌کنندگان، خودروهای برقی با هدف کربن‌زدایی، داوطلبانه تغییر را انتخاب کرده‌اند، ممکن است به‌طور ناخواسته باعث افزایش استفاده از وسیله نقلیه سبز خود شوند. اینجاست که برچسب اخلاقی در مقابل مصرف منطقی انرژی شکل می‌گیرد. افزایش استفاده از وسایل برقی شخصی، به جای وسایل نقلیه عمومی و پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری، به‌طورکلی متناقض با مصرف منطقی انرژی است، حتی اگر منشأ انرژی برق سبز باشد.

از سوی دیگر، گسترش فناوری‌های پیشرفته در وسایل نقلیه برقی خبر از راحتی و عملکرد بی‌سابقه داده محور می‌دهد، اما نگرانی‌های قابل‌توجهی را درباره حریم خصوصی ایجاد می‌کند. در اینجا حفظ حریم خصوصی در مقابل راحتی فناوری مطرح است. مصرف‌کنندگان با معاوضه بین راحتی‌های تکنولوژیکی و حریم خصوصی داده‌ها، دست‌وپنجه نرم می‌کنند، زیرا وسایل نقلیه برقی داده‌های قابل‌توجه کاربر را برای اهداف تشخیصی و بهینه‌سازی جمع‌آوری و انتقال می‌دهند. ایجاد تعادل بین نوآوری‌های تکنولوژیکی و حفاظت از حریم خصوصی برای ایجاد اعتماد و اطمینان مصرف‌کننده بسیار مهم است.ترویج وسایل نقلیه لوکس سبز در مقابل گسترش حمل‌ونقل عمومی، موضوع دیگری است که در این بخش می‌توان به آن اشاره کرد. دوگانگی در ترویج وسایل نقلیه برقی لوکس دوستدار محیط‌زیست و سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل عمومی قابل‌دسترس می‌تواند بر تنش طبقات اجتماعی بیفزاید. اولویت‌بندی مدل‌های برقی لوکس گران‌قیمت برای جمعیت‌های مرفه، نابرابری‌های اجتماعی را تشدید می‌کند. این نوع خودروهای شاسی‌بلند لوکس برای عده‌ای خاص، در واقع نادیده گرفتن اصل «حمل‌ونقل پاک برای همه» است. در این میان، ضرورت ارجحیت سیاست‌های حمل‌ونقل عادلانه که فراتر از مصرف‌گرایی در قالب «سبزشویی» است نباید فراموش شود.

درباره مصرف‌کننده چگونه است، آیا این پارادوکس را در انتخاب مصرف‌کننده هم شاهد خواهیم بود؟

استفاده از برند خارجی در مقابل حمایت از صنعت داخلی، مهم‌ترین گزینه مطرح‌شده در این بخش است. تمایل به خودروهای برقی با برند خارجی، معمایی را در حوزه حمایت از صنعت داخلی در سطح جهان ایجاد کرده و حتی کشورهای پیشرو غربی مدعی در خودروسازی با این پدیده جدید دست پنجه نرم می‌کنند. مصرف‌کنندگان که مدل‌های خارجی که اغلب چینی هستند را به‌صرفه‌تر و اقتصادی‌تر می‌بینند، ممکن است ناخواسته حمایت مالی و معنوی خود را از تولیدکنندگان داخلی تغییر دهند. تمایل به برندهای بین‌المللی غربی و شرقی که در جوانان امروز بیشتر از نسل‌های قبل دیده می‌شود، نه‌تنها رشد بخش خودروسازی داخلی یک کشور را متوقف می‌کند، بلکه اتکای اقتصادی به بازارهای خارجی را تقویت و چالش‌هایی را برای استقلال ملی و انعطاف‌پذیری اقتصادی ایجاد می‌کند. البته تولید ملی نیز باید توانایی رقابت با محصولات غربی و شرقی را داشته باشد.

آیا درباره کاهش آلودگی و ترافیک که عمده دلایل حرکت به سمت برقی‌سازی به‌شمار می‌روند نیز شاهد این تناقضات هستیم؟

در این بحث، کاهش آلایندگی اگزوز در مقابل افزایش ترافیک یکی از مواردی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. در حالی که گذار به وسایل نقلیه برقی، نوید کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را می‌دهد، همزمان ترس از افزایش تراکم ترافیک هنوز شهرها را تهدید می‌کند. واقعیت این است که بدون سرمایه‌گذاری متناسب در زیرساخت‌های شهری و حمل‌ونقل عمومی، گسترش خودروهای برقی ممکن است حجم ترافیک و چالش‌های شهری را نیز تقویت کند. سهولت تشویقی استفاده از خودرو برقی به‌عنوان نمونه در ارجحیت در طرح ترافیک و عدم‌محدودیت محل پارک به‌عنوان مشوق، می‌تواند به‌طور ناخواسته انگیزه مالکیت و استفاده بیشتر از خودرو شخصی را افزایش دهد.یادمان باشد افزایش خودرو با هر نوع پیشرانه‌ای چه برقی و چه غیربرقی، مضر است و بر این اساس هدف جامع باید تمرکز بر کاستن از استفاده از خودرو شخصی باشد که نیاز به تدوین برنامه‌ریزی شهری را چندین برابر می‌کند. از سویی هم جذابیت فناوری و راحتی وسایل نقلیه شخصی برقی تهدیدی بالقوه برای حالت‌های حمل‌ونقل پایدارتر مانند پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری و حمل‌ونقل عمومی است. برنامه‌ریزی شهری باید به‌دنبال تشویق حمل‌ونقل عمومی و فعالیت فیزیکی جامعه باشد که بهترین نوع حمل‌ونقل پایدار هستند.

در این مسیر، وضعیت خودروساز چگونه است. خودروساز در جریان برقی‌سازی درگیر چه پارادوکس‌هایی می‌شود؟

شاید اولین موضوع مهم برای خودروساز انتخاب بین تمرکز بر سود کوتاه‌مدت در مقابل دوام صنعت در بلندمدت باشد. جهت‌گیری سود کوتاه‌مدت صنعت خودرو ممکن است دوام بلندمدت تکنولوژی و انواع فناوری‌های نوظهور را به خطر بیندازد. تاکید بر مونتاژ خودرو خارجی چه چینی و چه غیرچینی، به جای تحقیق و توسعه بومی، انعطاف‌پذیری و رقابت‌پذیری صنعت ملی را تضعیف می‌کند. در اینجاست که ایجاد تعادل بین دستاوردهای کوتاه‌مدت و پایداری بلندمدت برای تقویت یک صنعت خودرو قوی و نوآور که هدف آن موفقیت در گذار حمل‌ونقل از احتراقی به کم‌آلاینده است، ضروری است.خودروساز در این مسیر با تمرکز بیش از حد بر تغییر پیشرانه به قیمت چشم‌پوشی از بهره‌وری تولید نیز روبه‌رو است. تخصیص منابع مالی به سمت توسعه فناوری‌های جدید برقی‌سازی و باتری نباید خودروساز را از افزایش بهره‌وری تولید و مصرف محصولات فعلی آن غافل کند. در حالی که پیشرفت‌ها در فناوری وسایل نقلیه سبز بسیار مهم است، غفلت از اقدامات بهره‌وری، پایداری و تطبیق به سیستم‌های پیشرفته تولید را به خطر می‌اندازد. یک خودروساز موفق نیاز به یک رویکرد جامع دارد که هم نوآوری‌های فناوری و هم بهره‌وری تولید پایدار را در اولویت قرار دهد.

این رویکرد چه مواجهه‌ای با اقتصاد خواهد داشت؟ آیا در مولفه‌های اقتصادی شاهد رویکردهای متفاوتی خواهیم بود که قابل تامل باشند؟

در این بعد توجیه اقتصادی مطرح است. افزایش مسافت پیموده شده برای توجیه هزینه مالکیت، یکی از موضوعات مهم است که باید موردتوجه قرار گیرد. در کشورهای غربی هزینه اولیه بالای وسایل نقلیه برقی باعث شده هزینه مالکیت یک خودرو برقی در بلندمدت یعنی بعد از پیمایش بالا، توجیه‌پذیر شود. که این موضوع ممکن است مالکان را ترغیب کند برای توجیه سرمایه‌گذاری خود بیشتر رانندگی کنند و به‌طور ناخواسته مسافت پیموده شده و مصرف انرژی پایه را افزایش دهند. این پدیده رفتاری منفی نیاز به تجزیه‌وتحلیل جامع هزینه و فایده دارد و تاکید بر آموزش برای ترویج رفتارهای مثبت استفاده از فناوری‌های جدید نیز می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد.

در این روند همچنین معمای اضطراب شارژ مصرف‌کنندگان را ترغیب می‌کند که ظرفیت باتری بزرگ‌تری برای خودروهای شخصی خود انتخاب کنند که اغلب از نیازهای استفاده واقعی آنها فراتر می‌رود. در اینجاست که موضوع باتری بزرگ‌تر برای کاهش اضطراب شارژ در مقابل اتلاف مواد مطرح می‌شود. باتری‌های بزرگ در حالی که برای کاهش نگرانی‌ها درباره زیرساخت شارژ و محدودیت‌های پیمایش شاید مفید باشد، به تخریب محیط‌زیست کمک می‌کنند.مصرف‌کنندگان ممکن است ناخواسته متحمل هزینه‌های غیرضروری نیز شوند و در عین حال، اثرات منفی زیست‌محیطی (چاه تا چرخ) این نوع وسایل نقلیه را تشدید کنند. ایجاد تعادل بین سایز باتری و به حداقل رساندن ضایعات مواد برای پذیرش خودروهای برقی بسیار ضروری است. چه‌بسا خودرو برقی با سایز باتری بزرگ از خودرو بنزینی کوچک برای محیط‌زیست مضرتر باشد.در این میان، اگر مصرف‌کنندگان از آنچه از خودروهای برقی به‌دست می‌آورند، راضی نباشند، اما همچنان می‌خواهند نشان «دوستدار محیط‌زیست» را بر سینه داشته باشند، ممکن است دو خودرو خریداری کنند، یکی برقی برای مسافت‌های کوتاه و دیگری ICE/Hybrid برای مسافت‌های طولانی با فرض اینکه به اندازه کافی ثروتمند هستند تا این کار را انجام دهند. سرمایه‌گذاری در دو وسیله نقلیه متفاوت ممکن است در ظاهر منطقی به نظر برسد، اما افزایش تعداد خودروها به معنای اتلاف بیشتر مواد و… و ضدپایداری است.

در نهایت به نظر شما چگونه می‌توان در مواجهه با این جنبه‌های متناقض با موفقیت از این مرحله عبور کرد؟

همکاری بین دولت، نهادهای سیاست‌گذار، ذی‌نفعان صنعت و مصرف‌کنندگان در تحولات توسعه پایدار، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه که در آن چالش‌ها چندوجهی هستند، بسیار مهم است.واقعیت این است که برقی‌سازی حمل‌ونقل در مقیاس انبوه برای اولین‌بار در دنیا اتفاق می‌افتد، بنابراین طبیعتا چالش‌های منحصربه‌فردی وجود دارد که باید به آنها پرداخت. و قطعا چالش‌های اجتماعی و اقتصادی به اندازه چالش‌های فنی مهم هستند. این چالش‌ها و فرصت‌ها می‌توانند در کشورهای در حال توسعه منابع اقتصادی محدود و محدودیت‌های موجود توسعه اجتماعی بسیار ملموس‌تر دیده شوند.در پایان لازم می‌دانم به این موضوع اشاره کنم که در این گفتمان به برخی از پارادوکس‌های بالقوه از زوایای مختلف اشاره شد که لزوما شاید همه چالش‌های ذکر شده در این گفتمان همزمان برای یک جامعه اتفاق نیفتد، ولی اشراف به بالقوه بودن این پارادوکس‌های احتمالی و جلوگیری از بروز آنها نشان از بلوغ یک جامعه برای تغییر است.

منبع: روزنامه صمت
کدخبر: 320298 شهناز صفایی

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین