اختصاصی گسترش نیوز؛
بیوک سنچوری خودروی پوزه بلند ایران یا اخموی آمریکایی
یکی از خودروهای کلاسیک که از محبوبیت فوق العاده ای در ایران برخوردار است بیوک سنچوری کوپه است.خودرویی کلاسیک در بین سال های ۵۴ تا ۵۵ در ایران از توجه ویژه ای بهره می برد.از دلایلی که موجب محبوبیت این خودرو کلاسیک شد نوع طراحی و توان فنی این خودرو در کنار لوکسگرایی نسبی (بالاتر از شورولت، پایینتر از کادیلاک) بود که توانست به سرعت جایگاه ویژه ای در بازار خودرو برای خود بدست بیاورد.با گسترش نیوز همراه باشید تا با یک خودرو کلاسیک تمام عیار دیگر نیز آشنا شوید.
خودروی کلاسیکی که امروز به بررسی آن پرداخته ایم خودروی نسل سوم بیوک است در دهه ۱۹۷۰میلادی در بازار خودروی آمریکای شمالی خرید و فروش می شد.طراحی این نسل آنقدر مهندسی شده بود که از نسل های قبل خود به مراتب اسپرت تر است.نکته ی قابل توجهی که وجود دارد این است که نسل سوم سنچوری پیش زمینه ای برای تولید اولین نسل ریگال بود،به همین دلیل عمده طراحی ظاهری و نمای داخلی این ۲ خودرو بایکدیگر شباهت دارد.اگر از افراد ماشین بازی باشید که تاریخچه این خودروهارا دنبال می کنند باید بدانید تنها تفاوتی که میان سنچوری و ریگال است این است که ریگال نمونه فول آپشن و گران قیمتی نسبت سنچوری می باشد.
ابعاد این خودرو برابر با ۵۲۹۳×۲۰۰۷×۱۳۶۴ و فاصله محورهای ۲۸۴۵ میلیمتری، بر پلتفرم فول شاسی A جنرال موتورز و در سه ساختار کوپه، سدان و واگن (استیشن) بنا شد که در حقیقت یک سواری سایز متوسط به حساب میآید.
این خودرو در بازار ایران به پوزه بلند نیز معروف است.اگر یکی از نقاط قوت این خودرو کلاسیک را بخواهیم بگوییم نمای داخلی آن است که باعث جذابیت دوچندان این خودرو شده است.چرا که بسیار جادار و بزرگ است. داشبورد این خودرو به گونه ای طراحی شده است که ترکیبی از المان های رایج شورولت و البته برخی ویژگی های منحصر به فرد کادیلاک است.این طراحی توانست به خوبی جایگاه بیوئیک را در میان دو مدل اقتصادی شورولت و مدل لوکس کادیلاک به نمایش میگذارد.
یکی دیگر از ویژگی های کابین سنچوری کنسول میانی است که از زیر داشبورد تا بین دو صندلی جلو کشیده شده است. این خودرو دارای ۲ شیفتر فرمانی و شیفتر معروف به خلبانی همراه شده است. البته از نظر استاندارد داشتن هر دو شیفتی در خودرو باعث گیج شدن راننده می شود و از لحاظ کارشناسی استاندارد نیست. فضایی که برای سرنشینان عقب در نظر گرفته شده است بسیار قابل توجه و از نکات مثبت دیگر این خودرو بشمار می رود.
می توان گفت سنچوری کلا خودرویی لوکس گرا بود که این مورد در ۲ نسل اول هم دیده می شود،اما نسل سوم با توجه به شبهات هایی که به ریگال دارد، از نسل های قبلی خود بسیار متمایزتراست و لوکس گرایی در آن بسیار واضح تر قابل رویت است.پلتفرم این خودرو پلتفرم A است، که یک پلتفرم تمام شاسی است که اتاق خودرو روی آن سوار می شود.نسل سوم این خودرو لوکس با داشتن وزنی برابر با ۱۷۲۰ کیلوگرم نسبتا سنگین به حساب می آید. ترمز های این خودرو از ترمزهای دیسکی هواخنک در محور جلو و کاسه ای در محورعقب است که در هنگام رانندگی باید کمی بشتر مراقب گرقت ترمز در سرازیری ها بود.
پیشرانه بیوئیک سنچری نسل سوم شامل یک موتور V۶ با حجم ۳.۸ لیتر و سه نسخه V۸ با حجمهای ۵.۷، ۶.۶ و ۷.۵ لیتر بود که در میان آنها، نسخه ۵.۷ لیتری ۳۵۰ V۸ بیشترین فراوانی را داشت. این موتور با توجه به قوانین سختگیرانه آلایندگی و محدودیتهای بیمه که از سال ۱۹۷۳ آغاز شد، در نسخه مجهز به کاربراتور چهار دهانه، قادر به تولید ۱۷۵ اسببخار قدرت و ۳۶۰ نیوتنمتر گشتاور بود.
در نسخههای اولیه این خودرو، گیربکس سهسرعته TH۳۵۰ و در نسخههای پایانی، گیربکس سهسرعته TH۴۰۰ ارائه میشد. با شتاب اولیه ۱۲ ثانیهای، ممکن است نتوان انتظار رانندگی بسیار اسپرتی از سنچری داشت، اما ترکیب ویژگیهای لوکس با برخی خصوصیات فنی اسپرت، که به دود کردن تایرهای عقب منجر میشود، بیوئیک سنچری را بهوضوح از شورولت مونتیکارلو متمایز میکند.
اگر بخواهیم نسخه GS سنچریرا از لحاظ قدرت موتوری بررسی کنیم باید گفت ۲۲۵ اسببخار قدرت و ۴۹۰ نیوتونمتر گشتاور داشت، که میتوانست وزن قابل توجه این خودرو را در مدت زمان ۷.۹ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر برساعت برساند. دستیابی به سرعت ۱۰۰ کیلومتر برساعت در شتابگیری اولیه برای خودرویی که در سال ۱۹۷۳ به تولید رسیده است و مخصوصا به برندی لوکسساز تعلق داشت، بسیار خیره کننده و درخور توجه بود. اگر بتوانید نسخه سالم این خودرو را در ایران پیدا کنید تقریبا بین ۳۵۰ تا ۴۵۰ میلیون تومان بستگی به میزان سلامتی خودرو دارد هزینه کنید.
ارسال نظر