سفر هولناک به خانه مشترک زنده ها و مرده ها + تصاویر
کالبدشکافی جنازه ها در این مرکز انجام می شود . برخی مرگ ها که پر ابهام است برای روشن شدن و شفاف سازی علت مرگ برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی منتقل می شوند.
در پزشکی قانونی اجساد کالبدشکافی می شوند تا علت اصلی مرگ ها مشخص شود. کالبدشکافی برش دادن و جدا کردن بافت های بدن را می گویند. کالبدشکافی اغلب در سالن تشریح بخشهای آناتومی برای آموزش انجام می گیرد.مرکز پزشکی قانونی کهریزک یکی از مهمترین مراکز پزشکی قانونی است که در زمینه شناسایی علت مرگ به شکل تخصصی فعالیت و ارائه خدمت میکند.
شنیده بودم که خیلی وقت است خبرنگاری به آنجا نرفته و همین باعث میشد تا هم نگرانی و هم اضطراب بیشتری داشته باشم؛ چرا که این گزارش قرار بود مبین فعالیت پرسنل آنجا باشد. غرق همین فکرها بودم که ساعت ۹:۳۰ صبح پای درب بزرگ و آهنین مرکز پزشکی قانونی کهریزک رسیدیم. بعد از لحظاتی یکی از نگهبانان، در مقابل درب ظاهر شد و پس از انجام هماهنگیهای لازم وارد این مرکز شدیم.
همراه با یکی از نگهبانان به سمت بخش اداری حرکت کردیم و پس از پشت سر گذاشتن یک راهروی نسبتا طولانی به اتاق مدیر رسیدیم. مسئول دفتر مدیر مرکز گفت باید چند دقیقه صبر کنیم. پس از چند دقیقه، فردی با لباس سفید پزشکی و لوگوی سازمان پزشکی قانونی در اتاق حاضر شد و ضمن معرفی خود به عنوان مدیرداخلی مرکز پزشکی قانونی کهریزک پرسید: شما دقیقا چه کاری میخواهید انجام دهید؟ گفتم: ما میخواهیم بدانیم از ابتدا تا انتها در اینجا چه کاری انجام میشود. گفت: فهمیدم؛ دنبالم بیایید؛ اما در ابتدا لازم میدانم تا موضوعی را تاکید کنم و آن این است که ملاک کار ما، دستور قضایی است و ما بدون دستور قضایی هیچ کاری نخواهیم کرد.
در کالبدشکافی پزشکی قانونی چه کارهایی انجام می شود؟
از همان مسیری که آمده بودیم، به سمت بیرون حرکت کردیم و زمانی که به محوطه رسیدیم؛ به سمت چپ بخش اداری حرکت کردیم؛ از راهنمایمان که همان مدیر داخلی مرکز بود، پرسیدم کجا میرویم؟ گفت: چند لحظه صبوری کنی خواهی فهمید. در همین حین متوجه واژه سالن تشریح روی زمین شدم که در کنار آن فلشی موازی با مسیر حرکت ما قرار داشت.
لحظاتی بعد به ساختمانی رسیدیم که در کنار آن پلکانی قرار داشت و در مقابل پلکان، نگهبانی ایستاده بود که از ورود افراد متفرقه جلوگیری میکرد.
وارد ساختمان که شدیم، با تعداد زیادی صندلی مواجه شدیم که برای مراجعان تدارک دیده شده بود. راهنما گفت: اینجا سالن پذیرش و تشکیل پرونده است. اینجا مرحله اول کار است. در اینجا مدارک لازم از مراجعان توسط کارکنان پذیرش انجام میشود.
در گوشهای از سالن، واحدی به نام «پذیرش» قرار داشت که مسئول ارائه خدمت به مراجعانی هستند که عمده آنها عزادار و داغدیدهاند. راهنما گفت: سعی کردهایم تا در اینجا فضای مناسبی را برای مراجعان فراهم کنیم؛ به همین منظور بوفهای نیز در اینجا مستقر کرده ایم تا اگر مراجعان به مواد خوراکی و یا آشامیدنی نیاز داشته باشند، بتوانند تهیه کنند.
پرسیدم: با توجه به اینکه بسیاری از مراجعان شما داغدیده و عزادار هستند، احتمال بروز درگیری میان مراجعان و کارکنان پذیرش بالاست، برای این موضوع چه تمهیدی اندیشیده اید؟ مدیرداخلی مرکز پزشکی قانونی کهریزک گفت: پرسنل ما کاملا برای کار کردن در چنین شرایطی آموزش دیده اند و این موضوع را میدانند که چگونه با مراجعان مدارا کنند. یکی از افتخارات واحد ما، تکریم ارباب رجوع است. بسیاری از کارکنان ما در اینجا شاهد شدیدترین توهینها و هتک حرمتها بوده اند؛ اما به واسطه شناختی که نسبت به شرایط کاری خود دارند، کاملا حرفهای برخورد میکنند و با مراجعان مدارا میکنند.
از سالن پذیرش و ساختمان مذکور خارج شدیم و بار دیگر پای پلکان کنار ساختمان قرار گرفتیم. به دنبال راهنما، از پلکان بالا رفتیم و روی یک پل قرار گرفتیم. در قسمت چپ پلکان با سالن نسبتا بزرگی مواجه شدیم که بر ورودی آن نوشته شده بود «سالن تشریح». در کنار سالن تشریح نیز واحدی مانند پذیرش وجود داشت که در آنجا رانندههای آمبولانس فرایند اداری تحویل گرفتن و یا تحویل دادن اجساد و لوازم همراه اجساد را انجام میدادند.
روی پل یاد شده، چند آمبولانس حمل جسد ایستاده بود که رانندگان آنها در حال طی فرایند تحویل اجساد بودند. زمانی که در ورودی سالن تشریح قرار گرفتیم، با تختهایی از جنس فلز مواجه شدیم که روی هر یک از آنها جسدی قرار داشت. راهنما چند قدم جلوتر حرکت میکرد و بخشهای مختلف سالن تشریح را معرفی میکرد.
در قسمت راست سالن تشریح، اتاقی تحت عنوان «رادیولوژی» قرار داشت. از راهنما پرسیدم: مگر رادیولوژی برای افراد زنده نیست؟ پاسخ داد: الزاما نه؛ ما در اینجا میتوانیم اجسام خارجی که وارد بدن متوفی شده را شناسایی کنیم و این موضوع به تعیین علت مرگ کمک میکند؛ به طور مثال اشخاصی که در پی برخورد گلوله فوت میکنند، به اینجا منتقل میشوند تا موقعیت گلوله در بدن آنها مشخص شود.
روایت اشکها و لبخندها در اتاق تشریح پزشکی قانونی
در همان حین که راهنما مشغول توضیح در خصوص کارکرد رادیولوژی بود، ناگهان متوجه جسد فردی شدم که توسط چند نفر از کارشناسان پزشکی قانونی کالبدشکافی شده بخشهایی از امعا و احشاء آن خارج شده بود. راهنما از حالت نگاه کردنم متوجه شد که چه چیزی حواسم را به خود جلب کرده است.
راهنما گفت: بعد از تشکیل پرونده، اجساد برای کالبدگشایی توسط پزشک و تکنسین به منظور نمونه برداری به اینجا منتقل میشوند؛ البته همه اجساد کالبدگشایی نمیشوند و اگر نیاز به آزمایشهای دیگر هم، چون سم شناسی، آسیب شناسی و... باشد، با نظر کارشناس، کالبدگشایی انجام میشود. در نهایت، بعد از انجام آزمایش ها، پزشک با توجه به مستندات دیگر، علت مرگ را تعیین میکند.
در ادامه با این شرط که بتوانیم بار دیگر در سالن تشریح حاضر شویم، پشت سر راهنما، از بخش انتهایی سالن تشریح خارج شدیم. پشت سالن تشریح، اتاقی وجود داشت که تکنسینها و پزشکان پیش از ورود به سالن تشریح، در آنجا لباسهای مخصوصی را به تن میکردند و پس از انجام ضدعفونیهای مربوطه و پشت سر گذاشتن پروتکلهای تعریف شده، وارد سالن تشریح میشدند.
به منظور آگاهی از فرایند کار در سالن تشریح، به اتاق دکتر هدایت شده، رئیس سالن تشریح رفتیم. هدایت شده گفت: کار اصلی ما این است که در تعیین علت فوت، زمان فوت و نحوه حدوث فوت به مقام قضایی کمک کنیم. پزشکی قانونی، کارشناس سیستم قضایی است و اجساد ارسال شده به این مرکز حتما باید با هماهنگی مراجع قضایی و انتظامی باشند.
رئیس سالن تشریح مرکز پزشکی قانونی کهریزک گفت: پس از انتقال اجساد به این مرکز، کارشناسان کار معاینه اجساد را شروع میکنند. در ابتدا، معاینه به طور ظاهری انجام میشود و چه بسا علت فوت، با معاینه ظاهری مشخص شود و نیازی به کالبدگشایی نباشد؛ اگر علت فوت با معاینه ظاهری مشخص نشد، کالبدگشایی انجام خواهد شد.
وی اظهار کرد: حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد اجساد نمونه برداری میشوند؛ بعد از کالبدگشایی، بازسازی و ترمیم جسد انجام میشود. بهمنظور کالبدگشایی، سر، شکم و سینه جسد باز میشود و نمونههای لازم برداشته میشود.
هدایت شده عنوان کرد: استان تهران سه سالن تشریح دارد و در روز بین ۳۰ تا ۴۰ جسد به اینجا منتقل میشود و ۱۰۴ کلانتری را تحت پوشش قرار میدهیم.
رئیس سالن تشریح مرکز پزشکی قانونی کهریزک در خصوص نحوه مومیایی کردن اجساد نیز گفت: مومیایی اجساد، فرایندی است که برای انتقال جسد از یک کشور به یک کشور دیگر انجام میشود؛ طی این فرایند، ماده ضدعفونی کننده به جسد تزریق میشود تا حداکثر به مدت دو هفته جسد سالم بماند.
وی در خصوص آمادگی پزشکی قانونی در مواقع بحرانی گفت: ما همیشه آماده باش هستیم و تیمهایی نیز برای مواقع بحران داریم. در مواقع بحران، جمع آوری اجساد باید زیر نظر پزشکی قانونی انجام شود؛ به طور مثال، نیروهای ما در حادثه پلاسکو و هواپیمای اوکراین در محل حادثه حضور یافتند. پس از انتقال قطعات اجساد، این قطعات کدگذاری میشود و سپس یا با معاینه و یا با انجام آزمایش دی انای قطعات را به یکدیگر متصل میکنیم.
هدایت شده در خصوص متاثرکنندهترین حادثهای که با آن مواجه شده است، گفت: پلاسکو، متاثرکنندهترین حادثه در میان حوادث مختلف بود؛ اما به دلیل حساسیت کار، هیچ وقت نباید با موضوعات احساسی برخورد کنیم.
رئیس سالن تشریح مرکز پزشکی قانونی کهریزک با اشاره به تاثیرگذاری کار پزشکی قانونی در پروندههای قضایی و به ویژه پروندههای قتل گفت: اخیرا تصادفات ساختگی خیلی شایع شده است؛ ساختگی بودن بسیاری از تصادفات را ما تشخیص میدهیم. پزشکی قانونی در خیلی از موارد کمک کار دستگاه قضایی است و در مرگهای ناشی از اقدامات بیمارستانی، نقش پزشکی قانونی خیلی مهم است.
وی با اشاره به نقش آفرینی پزشکی قانونی در پرونده قتل بابک خرمدین گفت: پزشکی قانونی ایران از جایگاه قابل توجهی در منطقه و خاورمیانه برخوردار است.
پس از پایان مصاحبه با رئیس سالن تشریح از راهنما پرسیدم: وضعیت پزشکی قانونی در ایران چگونه است؟ راهنما پاسخ داد: علی رغم همه تحریمها و سنگ اندازی ها؛ پزشکی قانونی ایران در بسیاری از زمینهها همچون ژنتیک و سم شناسی حرف اول را میزند و کاملترین تجهیزات منطقه را در اختیار داریم.
سئوال دیگری که از راهنما پرسیدم این بود که آیا ممکن است پزشکی قانونی در تعیین علت مرگ اشتباه کند؟ پاسخ داد: پس از تعیین علت مرگ؛ بار دیگر، همه روشها صحت سنجی میشود. در همین حین، به بخشی رسیدیم که بر سردر آن نوشته شده بود: «سم شناسی». راهنما گفت: با درخواست پزشک، نمونهها برای سم شناسی به اینجا میآید.
در ادامه، وارد اتاق خانم دکتر جوکار، رئیس سم شناسی پزشکی قانونی کهریزک شدیم و گفت وگوی کوتاهی را انجام دادیم. خانم جوکار گفت: نمونههایی که به اینجا منتقل میشود، شامل نمونههای بیولوژیک و غیربیولوژیک است؛ نمونههای بیولوژیک شامل نمونهای میشود که از اجساد برداشته میشوند. پزشک معاین، بعد از کالبدگشایی اجساد، برخی نمونهها را برای ما ارسال میکند.
رئیس سم شناسی پزشکی قانونی کهریزک ادامه داد: بخش سم شناسی، روال اداری خاص خود را دارد. نمونههای بیولوژیکی که به اینجا میآید، شامل نمونه معده، کبد، صفرا و ادرار میشود و سپس این نمونه ها، در بخشهای مختلف توزیع و فرایند استخراج انجام میشود.
وی عنوان کرد: پس از این، نمونهها وارد بخشهای دستگاهی میشود که نقش تایید را دارد. توسط این دستگاهها فرضیه مورد نظر مورد تایید قرار میگیرد.
جوکار گفت: بخش شکایات و نمونههای ارسالی از صحنه جرم؛ بخش غیربیولوژیک کار ما را تشکیل میدهد. به این صورت که نمونههای ارسالی از نظر سموم مورد بررسی قرار میگیرند.
در ادامه، همراه رئیس سم شناسی پزشکی قانونی کهریزک، از بخشهای مختلف این واحد بازدید کردیم. بخش اول، کروماتوگرافی بود که در آنجا بخشهای مختلف تشکیل دهنده نمونهها از هم جداسازی میشود و موضوع وجود سم در نمونهها مورد بررسی قرار میگیرد. جوکار بیان کرد: بخشی از کار ما، مربوط به مواد مخدر و الکل است؛ همچنین با دستور قضایی، انواع نمونههای دارو و ... مانند انواع کپسولهای لاغری و ترک اعتیاد نیز سم شناسی میشوند. یکی از ارجاعات به واحد ما، در زمینه الکل هاست که طی آن و پس از انجام فرایندهای لازم مشخص میشود که چه الکلی متانول و چه الکلی اتانول است.
بخش دیگری که در واحد سم شناسی توجه ما را به خود جلب کرد، واحد تحقیق و توسعه بود؛ در این واحد، تحقیقات به منظور بهرهگیری از جدیدترین شیوهها در زمینه سم شناسی انجام میشود.
بخش بعدی که همراه راهنما به آن مراجعه کردیم، واحد «سرولوژی و ژنتیک» بود. در این بخش، کار شناسایی هویت افراد زنده و اجساد انجام میشد. بسیاری از خانوادهها گمشدگان خود را در همین جا پیدا کرده بودند و یکی از بهترین لحظات زندگیشان در اینجا رقم خورده بود. خانم دکتر لشکری، رئیس بخش سرولوژی و ژنتیک در پاسخ به نحوه کارکرد این واحد گفت: در اینجا تعیین هویت نمونههای مربوط به صحنه جرم و تعیین هویت افراد مجهول الهویه انجام میشود. ما فقط با مراجع قضایی کار میکنیم و رسیدگی به درخواست سایر اشخاص به ما ارتباطی ندارد.
رئیس بخش سرولوژی و ژنتیک خاطرنشان کرد: با گرفتن نمونه خون از مراجعان، کار تعیین هویت را انجام میدهیم و در خصوص اجساد، با ارسال نمونه بافت، این کار را انجام میدهیم.
در ادامه از رئیس بخش سرولوژی و ژنتیک خواستیم تا اجازه دهد تا از آزمایشگاههای این بخش بازدید کنیم که با مخالفت وی مواجه شدیم؛ زمانی که جویای علت شدیم، پاسخ داد: حضور شما در آزمایشگاههای ژنتیک سبب ایجاد «آلودگی ژنتیکی» میشود و این موضوع باعث میشود که در خصوص تعیین هویت نمونهها با مشکل مواجه شویم. پروفایل ژنتیکی تمامی کارکنان این بخش اخذ شده و کسی جز کارکنان اجازه ورود به این بخش را ندارد و به این منظور، دربهای این بخش کدگذاری شده است تا فقط کارکنان بتوانند وارد شوند.
وی اظهار کرد: ما در حوادث مختلفی اقدام به ارائه خدمت کردهایم که از جمله آنها میتوان به حادثه قطار تبریز، هواپیمای اوکراینی و ساختمان پلاسکو اشاره کرد.
بخش ژنتیک پزشکی قانونی، بخشی بود که به معنای واقعی نمود اشکها و لبخندها است. اشک، برای بستگان اجساد شناسایی شده و لبخند برای گمشدگانی که با نتیجه آزمایش ژنتیک پزشکی قانونی خانواده خود را پیدا کرده اند.
بخش بعدی که در مرکز پزشکی قانونی کهریزک با همراهی راهنما مورد بازدید قرار دادیم، بخش «آسیب شناسی» بود. دقایقی نیز با خانم جهانی، رئیس بخش آسیب شناسی به گفتگو نشستیم. جهانی گفت: ما در اینجا نمونههایی که از سالن تشریح میآید را مورد بررسی و آزمایش قرار میدهیم تا علت مرگ را با توجه به بافتها بررسی کنیم؛ به طور مثال، فردی که در پی سکته قلبی فوت کرده، بافت قلب وی متفاوت از یک فرد زنده است. نتایج آزمایشهای این بخش از ۳۷ تا ۴۰ روز آماده میشود؛ البته در خصوص برخی از پروندهها نیاز به مشاوره است.
رئیس بخش آسیب شناسی عنوان کرد: مواد شیمیایی که در آزمایشگاههای این بخش مورد استفاده قرار میگیرد، روی کارکنان به شدت تاثیرگذار است و کار را برای آنها دشوار میکند.
وی بیان کرد: به عبارت دیگر، در این بخش، کار تشریح به مقیاس کوچک تری انجام میشود.
در ادامه، همراه رئیس بخش آسیب شناسی از آزمایشگاههای این بخش بازدید کردیم؛ در اولین بخش از این واحد، نمونه برداری از بافتهای ارسالی انجام میگیرد. جهانی گفت: کار کردن در این بخش نیاز به تجربه خاصی دارد. مهمترین تفاوت کار پاتولوژی در اینجا با سایر آزمایشگاهها در این است که در اینجا نمونه برداری از بافت مرده انجام میشود؛ به طور مثال، در اینجا از بافت قلب مرده نمونه برداری میشود.
در همین حین، پاتولوژیست مشغول بررسی بافت قلبی بود که به تازگی از سالن تشریح به آنجا منتقل شده بود؛ پاتولوژیست در همین حال که با کمک یک چاقوی ویژه از بافت قلب نمونه برداری میکرد، فرضیههای اولیه خود در خصوص مرگ را به زبان علمی میگفت که توسط یکی از کارشناسان یادداشت میشد.
در ادامه، پس از نمونه برداری از بافت ها، نمونهها جهت طی فرایندهای لازم، به اتاق دیگری منتقل میشود و پس از فیکس شدن، تهیه بلوک پارافینی، تهیه برش از بلوک و تهیه لام و نهایتاً رنگ آمیزی بافت، کار بررسی و تشخیص روی بافتها صورت میپذیرد.
پس از بازدید از قسمتهای مختلف بخش آسیب شناسی، همراه راهنما، به «سوله بحران» رفتیم. از راهنما در مورد کارکرد این سوله پرسیدم که در پاسخ گفت: این سوله، برای بهره برداری در مواقع بحرانی است؛ به عبارت دیگر، با توجه به اینکه در مواقع بحرانها تعداد اجساد منتقل شده بسیار زیاد است، به همین دلیل نمیتوان از سالن عادی برای ارائه خدمات استفاده کرد، به همین دلیل این سالن برای مواقع بحرانی تهیه شده تا ارائه خدمت پزشکی قانونی در مواقع بحران با مشکل مواجه نشود.
وی گفت: در برخی از بحرانها کارکنان این مرکز، سه شبانه روز در محل کار حاضر بودند و فعالیت میکردند. در کنار این سوله، در حال احداث سردخانه و سالن انتظار برای مواقع بحران هستیم تا بتوانیم به طور ویژه در مواقع بحرانی ارائه خدمت کنیم.
از راهنما پرسیدم: چگونه است که اکثر مسئولان بخشهای مختلف در اینجا از بانوان هستند؟ در پاسخ گفت: ما در اینجا به جنسیت افراد کاری نداریم بلکه آنچه ملاک است، سطح علمی افراد است. پرسیدم بخش بعدی کجاست؟ گفت: تمام شد؛ تمامی بخشهایی که پزشکی قانونی در این مرکز در آنها ارائه خدمت میکند را امروز مورد بازدید قرار دادیم.
گفتم: پس اکنون میتوانیم به سالن تشریح برویم؟ گفت: هماهنگ میکنم تا با یکی از کارکنان بروید؛ اما در پایان لازم میدانم که این نکته را بگویم، پزشکی قانونی را خیلیها نمیشناسند، هم ارگانها و هم مردم نسبت به خدمات پزشکی قانونی آن گونه که باید و شاید آگاهی ندارند. کارکنان ما در اینجا به صورت شبانه روزی مشغول ارائه خدمت هستند؛ برای ما روز تعطیل معنا ندارد؛ با این حال پرسنل پزشکی قانونی با تمام وجود به صورت ناشناس در اینجا ارائه خدمت میکنند.
در همین حین، یکی از کارکنان پزشکی قانونی آمد و پس از خداحافظی با راهنما، بار دیگر به سالن تشریح رفتیم. این بار، اما تختهای بیشتری از اجساد پر شده بودند و کارشناسان بیشتری در سالن تشریح حضور داشتند. آن طرفتر پیرمردی روی تخت بود که جای گلوله بر پیشانیش نقش بسته بود.
کنارش نیز، جسدی روی تخت بود که مجهول الهویه بود. در همین حین، یکی از کارشناسان مشغول باز کردن سر یکی از اجساد بود. از همان دری که اجساد همراه آمبولانسها به سالن تشریح منتقل میشدند خارج شدم. فرزند یکی از متوفیان آمده بود تا پدرش را شناسایی کند.
آن طرف پل، بزگراهی قرار داشت که خودروها با سرعت هر چه تمامتر در آن در حال تردد بودند و رانندگان هر یک از آنها بی توجه به اینکه در این جا چه میگذرد در حال تلاش برای زندگی خود هستند. این پل به معنای واقعی فاصله میان مرگ و زندگی بود و مرگ و زندگی را به هم مرتبط میساخت. اینجا، نقطه پایانی بازدید یک روزه ما از مرکز تشخیصی وآزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران بود.
ارسال نظر