قتل پسر ۱۹ ساله در دامداری به خاطر یک خطا
قصد شلیک به سمت افرادی را داشتم که تصور میکردم سارق هستند اما گلوله به نگهبان دامداری اصابت کرد و مرتکب قتل اشتباهی شدم.» این اعتراف مردی است که به اتهام قتل نگهبان یک دامداری در شهرری بازداشت شده است.
چندی قبل به مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران خبر رسید که پسری ۱۹ ساله بر اثر اصابت گلوله سلاح شکاری به قتل رسیده است. او نگهبان یک دامداری در حوالی شهرری بود که با بدنی زخمی برای درمان به بیمارستان انتقال یافته اما بهدلیل شدت جراحات روی تخت بیمارستان جانش را از دست داده بود. در این شرایط گروهی از مأموران تحقیقات برای کشف اسرار قتل او را آغاز کردند.
روایت صاحب دامداری
صاحب دامداری فردی بود که میتوانست گره این شلیک مرموز را باز کند. به همین دلیل مأموران در ابتدا سراغ او رفتند و وی گفت: مقتول احمد نام داشت و از چند وقت قبل بهعنوان نگهبان دامداری استخدام شده بود. پسر خیلی خوب و مسئولیت پذیری بود اما در جریان یک درگیری از سوی افرادی ناشناس به قتل رسید. وی ادامه داد: شب حادثه من در دامداری بودم که احمد(مقتول) صدایم زد. او دستپاچه بود و میگفت که یک خودروی پژو با ۳سرنشین کنار دامداری توقف کرده و بهنظر میرسد سرنشینان آن قصد سرقت دارند. این را که گفت ترسیدم و از او خواستم تا چوب بردارد. خودم هم چوبی برداشتم و به مقابل در رفتیم. این اواخر از همسایهها شنیده بودم که سارقانی با تهدید اسلحه و چاقو اموالشان را سرقت کردهاند و با این ذهنیت به همراه احمد سراغ پژوسواران رفتیم.
صاحب دامداری گفت: آنها از ماشین پیاده شده بودند و در اطراف دامداری به طرز مشکوکی پرسه میزدند. ابتدا به آنها تذکر دادیم که از آنجا دور شوند اما مردان پژوسوار با ما درگیر شدند. در جریان این درگیری یکی از پژو سواران، اسلحهای از داخل ماشین برداشت و به سمت ما شلیک کرد. گلوله به احمد نگهبان دامداری و یکی از پژوسواران اصابت کرد و هر دو زخمی شدند. بعد از این حادثه ۲سرنشین پژو همدست خود را جا گذاشتند و از ترسشان فرار کردند. من هم با اورژانس تماس گرفتم که هردو مجروح برای درمان به بیمارستان انتقال یافتند اما نگهبان زنده نماند و جانش را از دست داد.
روایت پژوسواران
یکی از پژوسواران که در این درگیری هدف اصابت گلوله قرار گرفته و زخمی شده بود، در بیمارستان بستری بود اما قادر به حرف زدن نبود. مأموران خیلی زود با سرنخهای موجود و اقدامات اطلاعاتی ۲ سرنشین دیگر پژو را شناسایی و آنهارا بازداشت کردند. متهمان اما مدعی شدند که شب حادثه اسلحه نداشتند. یکی از آنها گفت: آن شب به همراه دوستانم سوار بر ماشین شده و کمی در خیابان چرخیدیم. هوا تاریک شده بود که به مقابل دامداری رسیدیم. کنار آنجا توقف کردیم تا سیگار بکشیم. اما همان لحظه نگهبان و صاحب دامداری با چوب و چماق و مرد دیگری با سلاح شکاری به سمت ما حمله کردند. وی ادامه داد: ما چیزی برای دفاع از خودمان نداشتیم و وقتی دعوا بالا گرفت مردی که اسلحه داشت تیراندازی کرد که گلولهها به کارگر خودشان برخورد کرد. کمی بعد هم متوجه شدم تعدادی ساچمه به دوست ما اصابت کرده و او هم زخمی شده است. بهدنبال این حادثه من و دوست دیگرم که جانمان را در خطر میدیدیم، فرار کردیم تا اینکه دستگیر شدیم.
روایت صاحب دامداری و پژو سواران متفاوت بود. به همین دلیل تحقیقات از آنها ادامه پیدا کرد تا اینکه یکی از پژوسواران که مصدوم بود پس از بهبودی به مأموران گفت که شب درگیری، مرد دیگری نیز همراه صاحب و نگهبان دامداری بود که اسلحه بهدست داشت.
به این ترتیب صاحب دامداری اسرار تیراندازی را فاش کرد و گفت: کسی که اسلحه داشت برادرم بود. او برای فراری دادن پژوسواران شلیک کرد اما اشتباهی جان نگهبان را گرفت. با افشای این حقیقت، برادر صاحب دامداری بازداشت شد و در حالی که از مرگ جوان نگهبان متاثر و پشیمان بود گفت: شب حادثه من در دامداری برادرم بودم که احمد (نگهبان) گفت ۳ نفر قصد سرقت از دامداری را دارند. وحشت زده اسلحه شکاری خود را برداشتم و برادرم نیز چوبی برداشت و سراغ مردان ناشناسی که در اطراف دامداری پرسه میزدند رفتیم. وقتی دعوا شروع شد من بیهدف شروع به تیراندازی کردم تا آنها را بترسانم اما تیرها به نگهبان و یکی از افراد غریبه برخورد کرد. آنها خون آلود روی زمین افتادند و من از ترس فرار کردم. وی گفت: من از برادرم خواستم تا پای مرا به ماجرا باز نکند و با داستان سرایی مسیرتحقیقات را تغییر بدهد اما در نهایت اسرار این قتل اشتباهی فاش شد. با اعتراف این مرد تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد.
اگر قوه قضایی با سارقان با جدیت برخورد میکرد نیازی نبود مردم برای مبارزه با دزد ان و سارقان خود اقدام کنند که منجر به کش ته شدن این نگهبان شود .متاسفانه مردم از دست دزدان خرد به تنگ آمده و از آنجا که م جازات پشیمان کننده برای آنها نیست دزدان زیاد شده اند .